سخن روز
روحانی روز شنبه ۱۴تیر در ستاد کرونا، تماماً دربارهٔ کرونا صحبت کرد. اگر چه طبق معمول باز هم انبوهی دروغ و دغل بههم بافت که چقدر تخت داریم، چقدر تخت اضافه کردیم و چقدر تختهای icu اضافه کردیم، چه پیشرفتهایی در مقابله با کرونا داشتهایم و غیره.
اعتراف ناگزیر در ادامهٔ سریال دروغگوییها
اما از اینها که بگذریم حرف جدید یا در واقع اعتراف جدید روحانی این بود که گفت: «هر چه گشایش اضافه بشود باید دقت در اجرای پروتکل هم به همان نسبت بیشتر بشود والا... دومرتبه دچار مشکل میشویم».
معنی حرف روحانی این بود که هر چه گشایش بیشتر بشود، خطر ابتلا به بیماری هم بیشتر میشود و بیماری بیشتر شیوع پیدا میکند که این معنا را روحانی با شیادی خاص خود، چنان پیچاند که مقصر بودن مردم را از آن نتیجه گرفت و گفت: «هر چه گشایش اضافه بشود باید دقت (مردم) در اجرای پروتکل هم به همان نسبت بیشتر بشود والا... دومرتبه دچار مشکل میشویم».
سایر حرفهای روحانی هم تکرار همین مضمون مقصر جلوه دادن مردم بود؛ آنجا که گفت علت اینکه در خوزستان اینقدر کرونا شیوع پیدا کرد، مراسمی است که مردم و قبائل در این استان برگزار میکنند.
روحانی در ادامهٔ دروغهای وقیحانهٔ خود گفت که از روز اول میگفته که این ویروس مهمان ناخواندهٔ کوتاهمدت نیست و متخصصان ما هم اعلام کرده بودند که این ویروس با هوای گرم تمام نخواهد شد و حتی ممکن است تا آخر سال جاری و حتی ماههایی از سال آینده ادامه داشته باشد، ممکن است روحانی به مصداق دروغگو کمحافظه است، بهیاد نداشته باشد ولی اکثر مردم خوب یادشان هست که روحانی در تاریخ ۶اسفند در ستاد کرونا گفت: «از روز شنبه همهٔ روالها بهصورت عادی خواهد بود». همچنین نمکی، وزیر بهداشت دولت روحانی، در جلسهٔ ۲۸اسفند ۹۸ در ستاد کرونا به همگان خاطرجمعی میداد:« ۲هفته اگر تحمل کنند، ما علاوه بر جمعوجور کردن بیماری یک فاکتور طبیعی بسیار ارزشمند بهنام گرما میآید سراغ ما و آن در مهار بیماری خیلی مؤثر است».
همهٔ این دروغدرمانیها بر اساس خطی بود که ولیفقیه ارتجاع به دولت روحانی و تمام ارکان رژیمش دیکته کرده بود؛ کما اینکه خود خامنهای در تاریخ ۱۳اسفند ۹۸ گفت: «مسأله یک مسأله گذراست، یک چیز فوقالعاده نیست، از این حوادث در کشور پیش میآید، البته من نمیخواهم مسأله را خیلی کوچک بگیرم، اما خیلی هم بزرگش نکنیم مسأله را».
اما همان مسألهٔ کوچک و گذرا، امروز چنان ابعادی پیدا کرده که روحانی را مجبور کرده، با یک وارونهگویی ۱۸۰درجهای اعتراف کند که بازگشاییها که خود او سعی میکرد بیخطر جلوه دهد، موجب این وضعیت و طغیان فاجعهبار این بیماری شده است.
واقعیت هولناک!
واقعیت کرونا و چه بسا هنوز گوشهای از واقعیت، آنچنانکه یکی از اعضای کمیته کشوری مقابله با کرونا بهنام مردانی فاش کرده این است که تاکنون ۱۸میلیون ایرانی یعنی حدود ۲۰درصد جمعیت کشور به کرونا مبتلا شدهاند. اگر نرخ مرگومیر کرونا را که خود رژیم ۴/۷درصد اعلام کرده در نظر بگیریم، به رقم هولناک ۸۰۰ تا ۹۰۰هزار فوتشده میرسیم.
نتیجهگیری روحانی از این اعترافها این نبود که بایستی راهکار قرنطینه را در پیش بگیریم، یا حتی بازگشاییها را محدود کنیم؛ بلکه باز هم تأکید بر ادامهٔ خطی بوده که رژیم تابهحال رفته، یعنی بهبار آمدن کلانتلفات انسانی و استفاده از مرگومیر گسترده برای سد کردن راه قیام مردم.
روحانی در همین رابطه تصریح کرد: «از روز اول ما گفتیم تمامی بخشهای تولیدی باید کارشان را ادامه دهند و تعطیل نشوند».
اکنون سؤال این است که این راه پر از مرگ و فاجعه به کجا میانجامد؟ آیا خامنهای و روحانی نمیدانند که این راهی که در پیش گرفتهاند به نابودی نظامشان میانجامد؟ جواب این است که چرا، اما چارهای ندارند و بین بد و بدتر، بد را انتخاب کردهاند. این ادامهٔ همان خطکار جنگ ضدمیهنی و قتلعام زندانیان سیاسی در شرایط امروز است و همان نیرویی که زهر آتشبس را بهکام خمینی دجال ریخت، امروز نیز در کار است تا ویروس کرونا و کرونای ولایت را یکجا نابود کند و ارادهٔ مردم ایران را حاکم بر سرنوشتشان کند.