هفته گذشته، وزیر خارجه رژیم آخوندی سخنگوی تازه بدوران رسیده اش رابار دیگر کوک کرد و در مقابل خبرنگاران کاشت تا طوطی وار، پروپاگاند آخوندها علیه مجاهدین را نشخوار کند.
اینبار اما عرَ و تیز دیکته شده به این گماشته دون پایه دستگاه دیپلمات-تروریست های رژیم، عباس موسوی، گویای اورژانس بودن حال مزاجی ولایت فقیه در بحبوحه بحران های عدیده بود. ضمن که این که با «هفته» محکوم کردن «اقدامات ضد انسانی و ضد حقوق بشری رژیم ایالت متحده آمریکا» نیز تقارن داشت!
این سخنگوی تازه کار در نشست خبری ۹ تیر، دولت های اروپایی را شلاق کش کرد که چرا به مجاهدین پناه داده اید. در عین حال فیگور اعتماد به نفس و خونسردی هم گرفت و گفت «ولی در مجموع اینها یک گروه تمام شده برای جمهوری اسلامی ایران هستند» و «نه اثرگذاری... و نه اهمیت خاصی دارند»!
می گویند آدم دروغگو کم حافظه است. این گماشته تازه بدوران رسیده یا فراموش کرده و یا به روی مبارک نمی آورد که ولی نعمتش ممجواد ظریف که بدرستی عنوان ماله کش نظام را یدک می کشد، چندی قبل در مصاحبه با بی بی سی در حاشیه اجلاس امنیتی مونیخ در واکنش به سئوال خبرنگار در خصوص اقدامات تروریستی رژیم در اروپا به یکباره افسار پاره کرد و به نحو مضحک و بی قافیه ای به خاطر «آزادی عملی» و مقبولیت و مشروعیت فزاینده همین «گروه تمام شده، از هم پاشیده و آواره در اروپا» که «نه اثرگذاری... و نه اهمیت خاصی دارند»، به داد و فعان پرداخت که تعجب سئوال کننده و همه حاضران را برانگیخته بود!
تناقض گویی های فاحش در رابطه با یگانه آلترناتیو از دیرباز گریبانگیر مقامات ریز و درشت نظام بوده است. از یک طرف، سیاست رسمی این است که القا شود مجاهدین «تمام شده اند»! و از طرف دیگر واقعیت های سرسخت آخوندهای مفلوک را مجبور می کنند تا نگران و وحشت زده اروپایی ها را هم بخاطر اجازه دادن به فعالیت های دمکراتیک مجاهدین به باد حمله بگیرند.
مقصود از این نوشتار کوتاه، به هیچ وجه پاسخ دادن به یاوه سرایی های مضحک مهره های دون پایه رژیم آخوندی نیست. در شرایطی که بلبلان خاموش و درازگوش عرعر کند، پاسخ ابلهان خاموشی است. با اینحال، اگر خوب به لطیفه گویی های موسوی توجه کنیم، شاید توضیح چند نکته اجمالی خالی از لطف نباشد، آن هم در شرایطی که محبوبیت داخلی و پشتیبانی بین المللی از مجاهدین، مقاومت ایران و کانون های شورشی بطور چشمگیری افزایش یافته است و باعث دلهره جدی ولی فقیه نظام شده است.
در نشست خبری فوق الذکر، یک خبرنگار دلواپس حکومتی میپرسد: «گروههای تروریستی ضد ایرانی در کشورهای اروپایی فعالیت آزادانه ای دارند. وزارت امور خارجه درباره فعالیت آزادانه این گروهها در اروپا چه پیگیری هایی انجام داده است؟»
سخنگوی رژیم در پاسخ میگوید یکی از «مشکلات اصلی» آخوندها «با کشورهای اروپایی همین بحث پناه دادن به تروریست ها» است. سپس به «انتقادات بسیاری» که رژیم در این زمینه به اروپایی ها نموده اشاره میکند و میگوید: «بارها آنها را برحذر داشتیم» که به مجاهدین پناه ندهند. و باز هم تکرار میکند که «یکی از مسائل اصلی ما با اروپایی ها در طول سالیان گذشته همین حضور» بوده است.
پس تا همین نقطه، اقرار و اذعان عاجزانه به واقعیت سرسخت برملا میشود که گویای وضع و حال و درماندگی این رژیم در مقابله با پیشتازی و افزایش محبوبیت کانون های شورشی مجاهدین بویژه در میان جوانان است. موسوی میگوید موضوع فعالیت مجاهدین در کشورهای اروپایی از «مشکلات اصلی» و «مسائل اصلی» نظام مفلوک است. رژیم «انتقادات بسیاری» در این زمینه به اروپایی ها کرده و «بارها» و «طی سالیان» به آنها هشدار داده و آنها را «برحذر» داشته (بخوانید تهدید کرده) است.
ناگفته نماند که رژیم بارها سعی کرده به این تهدیدات تروریستی جامه عمل بپوشاند. برای مثال، در سال ۱۳۹۷ یک شبکه تروریستی به سرکردگی دیپلمات-تروریست رژیم در وین، اسدالله اسدی، قصد بمبگذاری در محل گردهمایی بزرگ سالانه مقاومت ایران در نزدیکی پاریس را داشت. اما عوامل آن پیش از ارتکاب جرم و در آخرین لحظات توسط پلیس آلمان، فرانسه و بلژیک دستگیر شدند. اسدی اکنون در بلژیک زندانی و در انتظار محاکمه است. در جریان نشست خبری وزارت خارجه رژیم، یک خبرنگار حکومتی در این باره از موسوی میپرسد: «در حالی که این هفته دومین سالگرد دستگیری غیر قانونی (!) آقای اسدی دیپلمات ایرانی در کشور آلمان هست ... دلیل کوتاهی وزارت امور خارجه در پیگیری وضیت و آزادی این دیپلمات کشورمان چیست؟»
موسوی خاطرنشان میکند که «پرونده در حال پیگیری است» آن هم «توسط وکلای مبرز»! اما با اینحال «پرونده، پرونده امنیتی است که ویژگی خاصی دارد، پیچیدگی خاصی هم دارد». بدون شرح!
در ادامه نشست خبری، سئوالات به سمت اشرف-۳ در آلبانی سوق پیدا میکند. یک باصطلاح خبرنگار دیگر شاید مهمترین سئوال را مطرح میکند: «وزارت خارجه روز گذشته به مناسبت هفته حقوق بشر راجع به گروه مجاهدین خلق توییت داشت. ... به سبب فعالیتهای این گروه روابط دیپلماتیک ایران و تیرانا حداقلی است و کارشکنیهای این گروه در روابط سیاسی و حوزه کارشناسی روابط بین الملل و حتی مسئله هستهای ایران هم موثر است. با توجه به حساسیت های موجود، راهکار وزارت امور خارجه برای تقویت روابط با آلبانی با هدف تمرکز بر روی گروه تروریستی مجاهدین خلق چیست؟» بعبارت دیگر، اساس سئوال این است که مجاهدین در روابط بین الملل و حتی مسئله هسته ای بطور «موثر» عمل میکنند، پس راهکار رژیم چیست؟
بجای ارائه یک پاسخ، سخنگوی رژیم ناگهان دچار سنگینی سامعه شده و ظاهرا در نمی یابد که مجاهدین روابط دیپلماتیک رژیم با یک کشور اروپایی را «با توجه به حساسیت های موجود» به «حداقل» رسانده اند.
واقعیت این است که «حساسیت های موجود» از زبان ولی فقیه ارتجاع بارها طی قیام های دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ بیان شده و زنگ خطر به صدا درآمده و اظهار لحیه این مقام بی مقدار و فکلی رژیم بیشتر مانند سوت زدن ابلهانه در تاریکی است.
خلیفه ارتجاع بدنبال اوجگیری قیام آبان شکوه و شکایت کرده بود که یک «کشور کوچک اما واقعاً شریر و خبیث اروپایی (آلبانی)» به مجاهدین پناه داده و «قبل از وقوع قضایای آبان، یک عنصر آمریکایی با عدهای ایرانیِ مزدور و وطنفروش در یک کشور کوچک اما واقعاً شریر و خبیث اروپایی دور هم جمع شدند و نقشههای قبلی خود را برای حوادثی که چند روز بعد اتفاق افتاد بهروز کردند». قبلا از آن هم خامنه ای مجاهدین را عامل سازماندهنده و هدایت کننده قیام های دیماه معرفی کرده بود.
خامنه ای در اردیبهشت امسال نیز در یک سخنرانی ویدئویی برای گروهی از بسیجیان رژیم به نقش و تأثیرات مجاهدین روی جوانان اشاره کرد و گفت: «ما در اوایل انقلاب جوانهایی را داشتیم که اینها مردمان مسلمانی بودند و برای اسلام وارد میدان شده بودند امّا ... اینها جذب گروههای التقاطی شدند».
خامنه ای افزود: «همه به این توجّه داشته باشند که آنها (مجاهدین) هم روی جوان ما کار میکنند، آنها هم سعی میکنند که از جوان ما سوء استفاده کنند، آنها هم همه این را دنبال میکنند و برای این برنامهریزی میکنند».
به همین خاطر است که آخوند دژخیم مصطفی پورمحمدی نیز که از عوامل جنایتکار قتلعام زندانیانسیاسی درسال۶۷ است، طی یک مصاحبه تلویزیونی در ۳ مرداد ۹۸، مجاهدین را «دشمنترین دشمنان این نظام» می خواند. ملاحظه کنید: «هیچ تخریبی در چهره نظام در این ۴۰سال اتفاق نیفتاده، مگر آنکه مجاهدین پای اصلی آن هستند» و «ما هنوز با مجاهدین تسویهحساب نکردهایم».
در عین حال، رژیم با اختصاص بودجههای میلیاردی از جیب مردم ایران، از طریق شبکهها و عوامل و مستخدمان داخلی (مصداقی و غیر مصداقی) و فرنگی (نیاک و خبرنگاران دوست) خود تلاش میکند با پخش اطلاعات دروغ بر موج گسترش یابنده و فزاینده حمایت مردمی از مقاومت ایران و بخصوص پیوستن جوانان به صفوف مجاهدین خاک بپاشد.
از فروردین ۹۸ تا کنون، رژیم تولید و پخش انبوهی فیلم و سریال و مستندهای سفارشی تلویزیونی و اعتراف گیریهای اجباری از قیام کنندگان و علیه مجاهدین را در دستور کارش قرارداده است. از ابتدای شروع قیام در هفته آخر آبان ماه مجموعاً ۱۰ مستند و یک سریال از شبکههای مختلف تلویزیون رژیم پخش گردید. یکی از این مستندها «سرچشمه» نام دارد که فقط فصل اول آن، شامل ۲۰ قسمت و هر قسمت بیش از ۵۰ دقیقه، یعنی مجموعاً بیش از هزار دقیقه برنامه است. مضاف بر این، یک رقم ۸ جلد کتاب قطور بر علیه مجاهدین منتشر کرده است. اینها همه و همه سوا از سیلی از مقالات و نوشته ها و لجن نامه هایی است که رژیم روزانه و بطور رگباری علیه مقاومت ایران تولید و توزیع میکند.
با این همه، جوجه فکلی وزارت خارجه درمانده آخوندهای وامانده راهی جز تناقض گوییهای مسخره برای پنهان کردن حقیقت پیدا نکرده است. چیزی که عجز و استیصال مفرط رژیم آخوندی در رویایی با یگانه هماورد ایدئولوژیک، سیاسی و فرهنگی خودش، در فاز سرنگونی را نمایان میکند.
اظهارات پر ترس و لرز سخنگوی وزارت خارجه آخوندها که آکنده از وحشت فزاینده و دلهره عمیق نظام در برابر جایگاه داخلی و بین المللی سازمان مجاهدین خلق ایران است گواه همین حقیقت انکارناپذیر است. بقول رهبر مقاومت: «مقام معظم ولایت» به این درجه از ترس و جعل و سفلگی هرگز ندیده ملتی!