سایت واشینگتن پست ۲۴/۳/۹۹ : « مرجان، هنرمند و خواننده ایرانی که به سمبل شورش تبدیل شد در 71 سالگی فوت می کند مرجان در حال هنرنمایی در پاریس در سال 2018 (سیاوش حسین/میدیا اکسپرس) به قلم مت شودل - مرجان، یک خواننده و هنرپیشه محبوب در ایران قبل از انقلاب که بعد از زندانی شدن توسط مقامات اسلامگرای کشور در دهه 1980، صدای خودش را وقف آرمان آزادی های سیاسی در میهنش کرد،
در 6 ژوئن در یک بیمارستانی در لس آنجلس درگذشت. شورای ملی مقاومت ایران در بیانیه ای گفت علت فوت وی مشکلاتی پس از عمل جراحی بود. مرجان که اسم روی آکرانٍ شهلا صفا ضمیر است در 30 فیلم به زبان فارسی در دهه 1960 و 1970 بازیگری کرد و یکی از معروف ترین سلیبرتی های ایران قبل از سرنگونی رهبر تحت الحمایه غرب ایران، یا شاه، در سال 1979 بود. او همچنین آهنگ های بسیار پرشنونده ای خواند که اغلب با احساس نوستالژی که مورد علاقه جوانان ایرانی بود، همراه بود.
وقتی حاکمان اسلامگرای جدید، یا آخوندها، قدرت را بدست گرفتند، ساختن فیلم موقتاَ متوقف شد و زنان از خواندن در ملاء عام منع شدند. مرجان به جنبش اپوزیسیون (لینک به سایت مجاهدین) پیوست تا علیه محدویت های تازه تحمیل شده مبارزه کند و ابتدا در سال 1980 به خاطر خواندن آهنگی به اسم وطن دستگیر شد. ”وطنم، سرزمین من، من جایی به جز اینجا را ندارم. من آینده ای بجز تو ندارم. مرجان مجدداَ درسال 1982 به خاطر ارتباطاتش با مخالفان سیاسی دستگیر شد و دو سال را در زندان بسر برد، از جمله تقریباَ 9 ماه در سلول انفرادی. او با سایر زنان همبند بود و سالها بعد سرنوشت زندانیان و هنرمندان زن را برجسته کرد.
مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، در یک اطلاعیه گفت: مرجان در میان زنانی که علیه رژیم قیام کردند و با آن مبارزه کردند، برجسته بود، زنانی که نمایندگان واقعی زنان تحت ستم ایران و اشتیاق وافر آنها به آزادی هستند.
مرجان در سال 2001 از ایران به دوبی رفت. مرجان در یک مصاحبه در سال 2015 با تلویزیون العربیه گفت: وقتی من به سفارت آمریکا رفتم و خودم را معرفی کردم، آنها متوجه شدند که من یک هنرپیشه و خواننده معروف هستم و موافقت کردند به من ویزا بدهند. او و همسرش در لس آنجلس اقامت گزیدند. صدای مرجان دیگر تا سال 2005 شنیده نشد، زمانی که او در سالن دختران انقلاب آمریکا در واشینگتن در گردهمایی ایرانیان تبعیدی هنرنمایی کرد. یکی از آهنگهای فارسی که او آن شب اجرا کرد، فراخوانی برای مقاومت علیه رژیم آخوندی حاکم بر ایران بود. گیرم که شاخه های جوانم از ضریه های تبرهاتان زخم دارد با ریشه چه می کنید؟ چه می کنید؟ در یک بیت دیگر، او می خواند که ممکن است پرندگان از پرواز کردن ممنوع شده باشند، اما، با جوجه نشسته در آشیانه چه می کنید؟.
ظرف سالهای بعد، مرجان در ضبط و کمک به تنظیم دهها آهنگ بسیار انگیزاننده را با پیام های آشکار سیاسی اشتغال داشت، از جمله وقت براندازی شده و ما میهنی می سازیم و می توان و باید (به ترانه میهنی می سازیم که زیر نویس انگلیسی دارد لینک کرده است). مرجان بندرت در کنسرتهای تجاری شرکت کرد و به جای آن ترجیح می داد در گردهمایی های شورای ملی مقاومت ایران و سایر گروههای سیاسی برنامه اجرا کند. در ژوئن 2018، مرجان در برابر حداقل 25000 نفر نفر در پاریس برنامه اجرا کرد. به گفته مقامات فرانسوی، یک تلاش برای بمب گذاری در آن گردهمایی توسط مقامات پلیس فرانسه، آلمان و بلژیک خنثی شد. (لینک داده است به مقاله نیویورک تایمز در این باره).
هرچند موسیقی مرجان رسماَ در ایران ممنوع اعلام شده بود، ولی راه خودش را در میان نسل جدیدی که علیه حاکمیت سرکوبگرانه آخوندها می خروشیدند، پیدا کرد. شهلا صافی ضمیر در 14 ژوییه 1948 در یک خانواده ثروتمند در شیراز، ایران متولد شد. او قبل از اینکه در اولین فیلمش درسال1969 به اسم دنیای پر امید ظاهر شود در پخش رادیویی شرکت داشت. او در این فیلم در مقابل محمد علی فردین، یکی از معروف ترین هنرپیشه های ایران بازی کرد. مرجان در دهه 1970 در فیلم های زیادی هنرنمایی کرد و اساساَ در نقش های جذاب ظاهر می شد. او یک نقش بسیار دراماتیک تری را در فیلمی توسط همسرش فریدون ژورک، قبل از انقلاب سال 1979 ایفا کرد. ازدواج اول او با هنرمند رادیو، مهدی علی محمدی، به متارکه انجامید. بازماندگان او، شامل ژورک در لس آنجلس، یک دختر از ازدواج اولش و چند نوه هستند. مرجان وقتی در کنسرت 2005 خودش در واشینگتن هنرنمایی کرد، به نظر می رسد بازگشت خودش را به صحنه با سرنوشت مبارزه ایرانیان گره زده بود. او می خواند: مپندارید که بر بادم، که من تاریخم و یادم چنان با دست این مردم عجینم من که پنداری که فریادم که فریادم، که فریادم».
در 6 ژوئن در یک بیمارستانی در لس آنجلس درگذشت. شورای ملی مقاومت ایران در بیانیه ای گفت علت فوت وی مشکلاتی پس از عمل جراحی بود. مرجان که اسم روی آکرانٍ شهلا صفا ضمیر است در 30 فیلم به زبان فارسی در دهه 1960 و 1970 بازیگری کرد و یکی از معروف ترین سلیبرتی های ایران قبل از سرنگونی رهبر تحت الحمایه غرب ایران، یا شاه، در سال 1979 بود. او همچنین آهنگ های بسیار پرشنونده ای خواند که اغلب با احساس نوستالژی که مورد علاقه جوانان ایرانی بود، همراه بود.
وقتی حاکمان اسلامگرای جدید، یا آخوندها، قدرت را بدست گرفتند، ساختن فیلم موقتاَ متوقف شد و زنان از خواندن در ملاء عام منع شدند. مرجان به جنبش اپوزیسیون (لینک به سایت مجاهدین) پیوست تا علیه محدویت های تازه تحمیل شده مبارزه کند و ابتدا در سال 1980 به خاطر خواندن آهنگی به اسم وطن دستگیر شد. ”وطنم، سرزمین من، من جایی به جز اینجا را ندارم. من آینده ای بجز تو ندارم. مرجان مجدداَ درسال 1982 به خاطر ارتباطاتش با مخالفان سیاسی دستگیر شد و دو سال را در زندان بسر برد، از جمله تقریباَ 9 ماه در سلول انفرادی. او با سایر زنان همبند بود و سالها بعد سرنوشت زندانیان و هنرمندان زن را برجسته کرد.
مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، در یک اطلاعیه گفت: مرجان در میان زنانی که علیه رژیم قیام کردند و با آن مبارزه کردند، برجسته بود، زنانی که نمایندگان واقعی زنان تحت ستم ایران و اشتیاق وافر آنها به آزادی هستند.
مرجان در سال 2001 از ایران به دوبی رفت. مرجان در یک مصاحبه در سال 2015 با تلویزیون العربیه گفت: وقتی من به سفارت آمریکا رفتم و خودم را معرفی کردم، آنها متوجه شدند که من یک هنرپیشه و خواننده معروف هستم و موافقت کردند به من ویزا بدهند. او و همسرش در لس آنجلس اقامت گزیدند. صدای مرجان دیگر تا سال 2005 شنیده نشد، زمانی که او در سالن دختران انقلاب آمریکا در واشینگتن در گردهمایی ایرانیان تبعیدی هنرنمایی کرد. یکی از آهنگهای فارسی که او آن شب اجرا کرد، فراخوانی برای مقاومت علیه رژیم آخوندی حاکم بر ایران بود. گیرم که شاخه های جوانم از ضریه های تبرهاتان زخم دارد با ریشه چه می کنید؟ چه می کنید؟ در یک بیت دیگر، او می خواند که ممکن است پرندگان از پرواز کردن ممنوع شده باشند، اما، با جوجه نشسته در آشیانه چه می کنید؟.
ظرف سالهای بعد، مرجان در ضبط و کمک به تنظیم دهها آهنگ بسیار انگیزاننده را با پیام های آشکار سیاسی اشتغال داشت، از جمله وقت براندازی شده و ما میهنی می سازیم و می توان و باید (به ترانه میهنی می سازیم که زیر نویس انگلیسی دارد لینک کرده است). مرجان بندرت در کنسرتهای تجاری شرکت کرد و به جای آن ترجیح می داد در گردهمایی های شورای ملی مقاومت ایران و سایر گروههای سیاسی برنامه اجرا کند. در ژوئن 2018، مرجان در برابر حداقل 25000 نفر نفر در پاریس برنامه اجرا کرد. به گفته مقامات فرانسوی، یک تلاش برای بمب گذاری در آن گردهمایی توسط مقامات پلیس فرانسه، آلمان و بلژیک خنثی شد. (لینک داده است به مقاله نیویورک تایمز در این باره).
هرچند موسیقی مرجان رسماَ در ایران ممنوع اعلام شده بود، ولی راه خودش را در میان نسل جدیدی که علیه حاکمیت سرکوبگرانه آخوندها می خروشیدند، پیدا کرد. شهلا صافی ضمیر در 14 ژوییه 1948 در یک خانواده ثروتمند در شیراز، ایران متولد شد. او قبل از اینکه در اولین فیلمش درسال1969 به اسم دنیای پر امید ظاهر شود در پخش رادیویی شرکت داشت. او در این فیلم در مقابل محمد علی فردین، یکی از معروف ترین هنرپیشه های ایران بازی کرد. مرجان در دهه 1970 در فیلم های زیادی هنرنمایی کرد و اساساَ در نقش های جذاب ظاهر می شد. او یک نقش بسیار دراماتیک تری را در فیلمی توسط همسرش فریدون ژورک، قبل از انقلاب سال 1979 ایفا کرد. ازدواج اول او با هنرمند رادیو، مهدی علی محمدی، به متارکه انجامید. بازماندگان او، شامل ژورک در لس آنجلس، یک دختر از ازدواج اولش و چند نوه هستند. مرجان وقتی در کنسرت 2005 خودش در واشینگتن هنرنمایی کرد، به نظر می رسد بازگشت خودش را به صحنه با سرنوشت مبارزه ایرانیان گره زده بود. او می خواند: مپندارید که بر بادم، که من تاریخم و یادم چنان با دست این مردم عجینم من که پنداری که فریادم که فریادم، که فریادم».