سخن روز
خامنهای روز یکشنبه ۷نیر ماه، بهمناسبت هفتهٔ قضاییه، یک ملاقات ویدیویی با سردژخیمان قوه قضاییه داشت و برای آنها سخنرانی کرد. هدف اصلی ولیفقیه ارتجاع از این سخنرانی، جمع کردن بساط نمایش مبارزه با فساد بود که فضاحت آن دامن خودش را گرفته است.
خامنهای چند روز پیش رئیسی را در مصاحبه تلویزیونی بههمین منظور بهصحنه فرستاد که یا افاقه نکرده یا اینکه مقدمه و زمینهساز ورود خود خامنهای بود.
خامنهای در همین رابطه گفت رسیدگیها در رابطه با فساد (در قضاییه) نباید تحت تأثیر جوسازیها باشد.
خامنهای در وحشت از رسیدن دامنهٔ گنداب فساد قضاییه بهبیت ولایت گفت: «جوانان مواظب باشند بهمسئولان پیشین قضاییه در جریان مبارزه با فساد تعدی نشود که دستمایهٔ معاندین نظام باشد».
نمایش مبارزه با فساد با بازیگری آخوند جلاد رئیسی، قرار بود آملی لاریجانی را صفرصفر کند، اما در میان حیرت تماشاچیان، خلیفهٔ ارتجاع با یک واروی ۱۸۰درجهیی او را قهرمان مبارزه با فساد هم کرد و گفت: «مبارزه با فساد از دورهٔ آقای آملی لاریجانی شروع شد و ایشان، هم در داخل و هم در بیرون از قوه شروع کننده آن بودند و اینها نباید از نظر دور باشد».
نیاز خامنهای به نمایش مبارزه با فساد
خامنهای در حالی که آمده بود تا بساط نمایش مفتضح مبارزه با فساد را جمع کند، در عینحال بهطور مضحکی، باز هم ژست مبارزه با فساد گرفت و گفت: «مردم که نگاه میکنند میبینند شما برخورد با مفسد میکنید، ملاحظه نمیکنید و قاطع وارد میدان میشوید، واقعاً خوشحال میشوند، امیدوار میشوند».
این ضد و نقیضگویی سخیف، ناشی از وضعیت متناقض خامنهای است، او از طرفی نیازمند نمایش مبارزه با فساد است و از طرف دیگر تا این نمایش راه میافتد، گنداب فوران میکند و سراپای نظام را ملوث مینماید.
نیاز خامنهای بهنمایش مبارزه با فساد، از نیاز بهآرام کردن فضای بهشدت برانگیختهٔ جامعه ناشی میشود، اما دلیل مهمتر، تلاش برای حل معضل جانشینی است؛ خلیفهٔ ارتجاع میخواهد رئیسی را که یک طلبهٔ بیسواد است و در رژیم هیچ سرمایهیی جز اینکه جلاد مجاهدین است ندارد، در مسند جانشینی بنشاند. بنابراین لازم است از او یک چهرهٔ مبارز با فساد بسازد، اما بهنظر میرسد که آخوند لاریجانی که خود را از بزرگ عمامهداران حوزه میداند، به رئیسی رکاب نمیدهد؛ لذا زمانی که حتی هنوز آملی سر کار بود، خامنهای، شیخ محمد یزدی را بهجانش انداخت تا فساد در حوزه را کف دستش بگذارد. اما لاریجانی هم که از مار خوردههای نظام است، در جواب یزدی و در واقع در جواب خامنهای گفت: «سینهٔ من مخزن اسرار نظام است!». یعنی که اگر پا روی دمم بگذارید ضرر میکنید! در نتیجه خامنهای آن موقع رهایش کرد، ولی بعد برکنارش کرد و اندکی بعد، دست راست او طبری را گرفت و برایش دادگاه راه انداخت؛ دادگاهی که در واقع هدف اصلی آن لاریجانی بود. سمت و سوی قضایا هم تماماً گویای آن بود که آخوند لاریجانی بهمحاق رفته و مشغول تدارک حذف و جراحی او هستند.
اما از نمایش دادگاه طبری و بههم زدن این گنداب فضاحتی بیرون زد که یکی از آنها، جنازهٔ قاضی جنایتکار منصوری است؛ خامنهای ناچار شد او را که بهخارج کشور رفته و بیم آن بود که آنجا زبان باز کند، برای همیشه خاموش کند؛ اما نظیر منصوری یا گندهتر از منصوری چند تا هست؟ لااقل در همین پرونده طبری، ۴متهم فراری دیگر هم هستند. بنابراین حرفهای امروز خامنهای پیام بهآنها هم بود که نمایش تمام شد، کاری با شما نداریم. شما هم کاری با ما نداشته باشید.
کلانبازندهٔ یک نمایش ناتمام
تردیدی نیست که در این کشاکش، کلانبازنده خود خامنهای است که ناچار شد قی کردهٔ خود (آخوند لاریجانی) را تناول کرده و بهبه و چهچه هم بکند! طبعاً خود خامنهای بیش از هر کس متوجه این معناست و اگر امکان داشت، تن بهچنین فضیحتی نمیداد و آن را بهامثال رئیسی واگذار میکرد، اما چه خامنهای بخواهد چه نخواهد سطح تضادها بهخود او رسیده است و بدون ورود خودش و هزینه کردن از خودش، حتی بهطور مقطعی چیزی حل نمیشود. کما اینکه از درونیترین لایههای نزدیک بهخامنهای، کسی مثل پاسدار عباسی که خود را «فدایی سیدعلی» میداند، چندی پیش در یک سخنرانی برای صدها تن از نیروهای رژیم گفت در محاکمه اکبر طبری، این آملی لاریجانی است که بایستی در صندلی متهم بنشیند.
آخوند موسوی خویینیها دادستان خمینی در زمان قتلعام۶۷ طی نامهٔ سرگشادهیی بهخامنهای حرفش با او در اساس این است که مردم و حتی نیروهای درون رژیم خود تو را «نقش آفرین اصلی در تمام یا اکثر مهامّ امور کشور» میدانند باید خودت به صحنه بیایی و با پرداخت هزینه از خودت، این وضعیت انفجاری را آرام کنی!
علاوه بر این آخوند لاریجانی «مخزن اسرار نظام» که در این قضیه زخمی شده بود و مثل یک مار زخمی، بهخصوص برای دورهٔ پساخامنهای خطرناک بود، لازم بود که او و همدستانش هم بهنحوی پانسمان شوند و آرامش خاطر پیدا کنند؛ تنها کسی که میتوانست بهآنها تضمین بدهد که بهسرنوشت منصوری دچار نمیشوند، خود خامنهای است.
نمایش ناتمام مبارزه با فساد چندان هم بینتیجه نبود. نتیجهاش یک ولیفقیه بسا بسا ضعیفتر و رسواتر است. خامنهای ممکن است در این قضیه بتواند بهطور کوتاه مدت جنگ و دعوای درون نظام را تخفیف دهد، اما یک گام، نظام ولایت را ضعیفتر و آسیبپذیرتر کرد.