۱۳۹۸ بهمن ۲۲, سه‌شنبه

مریم رجوی: نه شاه، نه شیخ – زنده باد انقلاب دموکراتیک مردم ایران--- قسمت دوم

سخنرانی مریم رجوی به‌مناسبت سالگرد انقلاب ضدسلطنتی
                    مجاهدین، روح معترض جامعه ایران علیه خمینی
مرور وقایع گواهی می‌کند که از روز شروع حاکمیت خمینی، مجاهدین و مقاومت ایران با نقش هدایت‌گرانه اخص مسعود اعتراض و مخالفت جامعه ایران علیه او را برانگیختند و سازمان دادند.

در آن دوره ۲۸ماهه قبل از ۳۰خرداد که حکومت خمینی در حال شکل‌گیری بود، روح معترض جامعه ایران را مجاهدین نمایندگی می‌کردند.
آن‌ها، نه قاطع و جوشان و خروشان مردم ایران، علیه یک استبداد وحشی بودند که از قعر تاریخ آمده بود.
مجاهدین حاضر نشدند به‌  ارتجاع خمینی بگویند، انقلاب و انقلاب اسلامی،
حاضر نشدند به‌ قانون اساسی ولایت فقیه رأی بدهند و حاضر نشدند زن‌ستیزی، قوانین شرع آخوندی، آزادی‌کشی به بهانه مبارزه با غرب و امپریالیسم را تأیید کنند.
سپس در سی خرداد مرزبندی قاطعی میان جبهه مردم ایران و رژیم ولایت فقیه استوار کردند، بنیاد سرنگونی رژیم را پی‌ریزی کردند و مسیر تاریخ ایران به‌سوی آزادی را ترسیم کردند.
راستی تبلور آگاهی جامعه ایران در این کشاکش خونین و پس از حاکمیت آخوندها را در کجا می‌توان دید؟
در مجاهدین، در ارتش آزادیبخش ملی و کانون‌های شورشی،‌جوانان شورشی و در بی‌شمار قیام‌ها در سراسر ایران.
این آگاهی در رواج برابری طلبی به‌خصوص در میان جوانان دیده می‌شود و این مهم‌ترین دستاورد جامعه ایران در مقاومت علیه یک رژیم زن‌ستیز است.
آینده ایران در هر حال، بر پایه برابری زنان و مردان خواهد بود.
آگاهی جامعه ایران را در اقبال عمومی از اصل جدایی دین و دولت می‌توان دید.
آینده ایران قطعاً در نفی دیکتاتوری دینی و دین اجباری خواهد بود.
بله، آگاهی عمیق جامعه، در شکست ارتجاع و بنیادگرایی دیده می‌شود. در شعار قیام‌های ایران که مرگ بر اصل ولایت فقیه است.
هم‌چنین نمود آگاهی و بلوغ جامعه ایران را در ایستادگی یک جایگزین دمکراتیک، یعنی شورای ملی مقاومت، می‌توان دید که پرچمدار سرنگونی رژیم و مدافع مستمر مهم‌ترین اصول و ارزش‌ها در مرزبندی با این رژیم و برپایی ایران دموکراتیک فرداست.
جایگزینی که مسعود در برابر هیولای ارتجاع و استبداد دینی بنا گذاشت و به‌همت خود او، خطوط و مواضع محکم این شورا، در مورد مبارزه و مقاومت به هر قیمت و پایداری‌اش بر سر آزادی و دمکراسی، جبهه ولایت فقیه و حامیان‌اش را از نظر سیاسی بارها درهم کوبیده است.
دو قیام ماه‌های اخیر نشان‌دهنده آمادگی آتشین مردم برای سرنگونی رژیم
دو قیام بزرگی که در ماه‌های اخیر برپا شده، نشان‌دهنده آمادگی آتشین مردم برای سرنگونی رژیم است؛‌ آمادگی برای خاکستر کردن تمامیت رژیم و همه پلیدی‌های یک استبداد دینی و آمادگی برای یک جهش‌ بزرگ سیاسی و اجتماعی که مناسبات تازه‌یی بر اساس آزادی و دمکراسی بنا کند.
خامنه‌ای و سپاه جرار او بیش از ۱۵۰۰جوان شورشگر را به ‌شهادت رساندند.
شهیدان در خون تپیده‌یی که سرودآوران سپیده و مژده‌رسان روز آزادی و سرکوبی استبداد هستند؛
همانها که خونهای پاکشان آتش قیام‌ها در دیماه را مشتعل کرد.

حالا همان قیام‌ها آتش زیر خاکستر است. همان اعتراضها در دل جامعه ایران گداخته و گداخته‌تر می‌شود. این قیام‌ها اثبات کرد که عزم شورش و قیام در تار و پود جامعه ایران رسوخ کرده است.
عزم این شورش و جنگاوری در کانون‌های شورشی تجسم یافته است. کانون‌های شورشی که در سراسر کشور در حال فعالیت‌اند، اخگر‌هایی از این آتش‌اند، کانون‌های شورشی مشعل‌های همان قیام‌ها هستند و جوانان شورشگر را به‌سوی برپایی قیامهای بزرگ‌ و تعیین‌کننده رهنمون می‌کنند.
قیام‌های آبان و دی ضربه سهمگینی به‌رژیم آخوندها وارد ساخت که نمی‌توانند و نخواهند توانست آن را جبران کنند.

نمی‌توانند ثبات و تعادل از دست رفته را برگردانند و نمی‌توانند ریزش و فرسایش درون حکومت و سپاه و بسیج ضدمردمی را بند بیاورند. و نخواهند توانست خشم سوزانی را که هر آن می‌تواند دوباره زبانه بکشد، مهار کنند.
به‌خصوص که امروز عراق هم سراپا قیام و شورش است و خامنه‌ای دیگر نمی‌تواند از آن به‌عنوان پشتوانه و عمق استراتژیک رژیم‌اش استفاده کند. قیام مردم و جوانان قهرمان کشور همسایه ما عراق، ضربه‌ بزرگ دیگری به‌رژیم است و راه فرار آخوندها از سرنگونی را می‌بندد.
 انتخابات قلابی رژیم، تلاش برای به‌تعویق انداختن آتش خشم مردم علیه رژیم
تنشها و ضعف و بلبشوی حاکم که در صحنه نمایش انتخابات مجلس رژیم دیده می‌شود، از نتایج همین قیام‌هاست که زمین را زیر پای آخوندها از بیروت و بغداد تا تهران به‌لرزه درآورده است.
حتماً این روزها می‌بینید که چطور باندهای حاکم به جان هم افتاده‌اند. خامنه‌ای با شورای نگهبان‌اش عمده کاندیداهای باند رقیب از جمله ۹۰عضو کنونی مجلس ارتجاع را به‌ زباله‌دانی رژیم انداخته است.
باند رقیب هم در مفتضح کردن ولی‌فقیه و خیمه شب‌بازی انتخابات از هیچ کاری فروگذار نمی‌کند. مقاومت ایران بارها فاش کرده است که در هر یک از نمایش‌های انتخاباتی، علاوه بر تمام تقلبات، در آخرین مرحله، در وزارت کشور، ارقام همان آرای ساختگی را با ضریب چند برابر اعلام می‌کنند. و حالا رئیس‌جمهور رژیم به ‌همین رقم‌سازیهای چند برابری در اتاق تجمیع آراء‌ در وزارت کشور اعتراف می‌کند. او گفته است:‌ «در آخر که می‌خواهند [رأی‌ها را] تجمیع کنند چه بساطی پیش می‌آید... خیلی از انتخاباتها در تجمیع مشکل پیدا می‌کند».

بله خیلی از انتخاباتها و در واقع تمام بازیهای انتخاباتی از ۴۰سال پیش تا امروز ـ‌ بدون استثنا ـ‌ با رأی ساختگی و چند برابر کردن ارقام صورت گرفته است. اما موضوع اصلی این تقلبات و انتخابات قلابی، پوشاندن غصب حاکمیت مردم است. موضوع اصلی انتخابات قلابی، تلاش برای به‌تعویق انداختن آتش خشم مردم علیه حاکمیت نامشروع آخوندهاست. موضوع اصلی این نمایش، پنهان کردن سرکوب و آدم‌کشی و غارت است.
موضوع اصلی پنهان کردن رنج‌های مردمی است که اکثریت‌شان به زیر خط فقر سقوط کرده‌اند، ۲۰میلیون حاشیه‌نشین شده و ۱۰میلیون‌ بیکارند.
مردم ما به‌روشنی می‌دانند که آن مجلسی که از این انتخابات ساختگی تشکیل می‌شود مجلس بربریت و دروغ و پلیدی است. آن قوانینی که این مجلس وحوش در ۴۰سال گذشته تصویب کرده، هدفی جز سرکوب، زن‌ستیزی یا غارت نداشته و ندارد.
و تماماً ضدمردمی و باطل است و تمام اعضای این مجلس در زمره شرکای همه جنایتها و خیانت‌های رژیم‌اند.

امروز خامنه‌ای تلاش می‌کند دوره آینده مجلس ارتجاع را از عمال صددرصد گوش به‌فرمان بیت‌ خود پر کند. چون یک‌پایه کردن رژیم را، راه‌حل بحران کنونی می‌داند. اما چه از پس این کار برآید چه در آن شکست بخورد، در هر حال رژیم آخوندی راه‌ نجاتی ندارد و از سرنگونی خلاصی نخواهد داشت.
مردم ایران رأی واقعی خود را در قیامهای آبان و دی داده‌اند. این رأی، همان شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه و مرگ بر خامنه‌ای و روحانی است و بر این اساس انتخابات نامشروع مجلس آخوندها را بسا بیشتر از گذشته تحریم می‌کنند.


تحریم انتخابات قلابی یک فریضه ملی و پیمان ملت ایران با شهیدان مردم ایران به‌ویژه بیش از ۱۵۰۰شهید قیام آبان است. این تحریم همراهی با خواست‌های مردم و دانشجویان به‌پا‌خاسته در قیام دیماه ۹۸برای سرنگونی تمامیت رژیم نامشروع ولایت فقیه است.

آری رأی مردم ایران سرنگونی است. رأی ما سرنگونی است. حرف اول و حرف آخر سرنگونی است. سرنگونی است. سرنگونی است.

پنج قیام سراسری مرزبندی نه شاه نه شیخ را برجسته کرده است
هموطنان!
مجاهدین خلق ایران،
در سال ۵۷ تظاهرات بی‌وقفه مردم در شهرهای مختلف، روند سرنگونی شاه را رقم زد.
و حالا همین قیام‌ها که سربازایستادن ندارند، به‌رغم سرکوب وحشیانه رژیم آخوندی، با کمک کانون‌های شورشی و ارتش آزادی، روند سرنگونی شیخ را رقم می‌زند.
خوشبختانه مقاومت ایران به‌ بهای فداکاریهای بسیار، به‌بهای شهادت ۱۲۰هزار تن از آگاه‌ترین فرزندان مجاهد و مبارز ایران، مرزبندی نه شاه‌، نه شیخ را استوار کرده و از این راه نارضایتی‌های گسترده اجتماعی و اعتراضها و عصیان عمومی را به‌سوی سرنگونی رژیم ولایت فقیه رهنمون کرده است.
پنج قیام سراسری از دیماه ۹۶تا دیماه ۹۸، همین مرزبندی را با عمل مبارزاتی توده‌های مردم برجسته کرده است.

در دی ۹۶ قیام‌کنندگان پایان کار جناح‌های وحشی رژیم از اصلاح‌طلب تا اصول‌گرا را اعلام کردند، در آبان ۹۸ آتش خشم خلق را بر تمامیت رژیم فرو ریختند و در دی ۹۸ گفتند نه تاج می‌خواهیم؛ نه عمامه.
نه شاه، نه شیخ؛‌ زنده باد انقلاب دموکراتیک مردم ایران.
آری به‌آزادی، آری به دمکراسی و آری به برابری.
حالا دیگر زمان برپایی یک ایران عاری از هرنوع دیکتاتوری است. عاری از شکنجه و اعدام و عاری از تبعیض دینی و تبعیض جنسیتی است.
حالا زمان برپایی یک جمهوری بر اساس رأی آزادانه مردم، بر اساس جدایی دین و دولت و کثرت‌گرایی و بر اساس عدالت و برابری است.
خواهران و برادران
سخنانم را با درود به هشت مجاهد خلق که در ۲۱بهمن سال۹۱ در حمله موشکی به ‌لیبرتی به‌شهادت رسیدند، به‌ پایان می‌برم. مجاهدین با نثار جانشان بذر قیام و انقلاب را در تمام ایران افشانده‌اند.
و این مقاومت و قیامی است تا پیروزی.
حالا این جوانان شورشگر و کانون‌های شورشی هستند که همراه با مجاهدان آزادی می‌خوانند و می‌خروشند:
هم‌پاییم، همراهیم، همرزمیم، هم‌سازیم
جان برکف برخیزیم، برخیزیم پیروزیم
سلام بر آزادی،
سلام بر شهیدان آزادی،
سلام بر خلق قهرمان ایران.