۱۶آذر روزی که دانشجو خود را در مبارزه باز یافت
در «روز دانشجو» چه پیامی نهفته است که گرامیداشت هر سالهاش، انتظار یک تحول را تداعی میکند؟
«روز دانشجو» یک روز منحصر به یادوارهٔ واقعهای است یا تبلور اندیشه و خواسته و تحقق یک آرزو است؟
چرا «روز دانشجو» وزنه و ثقلی تعیینکننده را در رویدادهای تقویم سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران داراست؟
پرسشهای فوق گویای جایگاه ویژهٔ ۱۶آذر در تقویم مناسبتهای سالانهٔ ایران هستند. این جایگاه چیست؟
در فرهنگ ملتها و زندگی اجتماعیشان روزهایی هستند که با اصالت ملی و فرهنگیشان عجیناند. روزهایی که در حافظهٔ ملی مردمان و مسیرشان بهسوی آینده، نقاط برجستهای از خواستهها و آرزوهایشان را تداعی میکنند. نقاطی که جریانهای و حاکمان ضدملی و ضدمردمی خود را مهیا و آمادهٔ مواجه شدن با گرامیداشت این روزها توسط اقشار اجتماعی میکنند.
روز ۱۶آذر «روز دانشجو» در تاریخ سیاسی کشور ما ریشهدار و ماندگار شده و یکی از نقاط ثقل و مهم پایداری و نبرد با دیکتاتوری برای نگاهبانی از آزادی شده است. تاریخچه و زندگی دانشجو و دانشگاه ایران هم مبین همین واقعیت بوده و هنوز هم هست. به همین خاطر هم دانشگاههای ایران هرگز زمین راحت و محیط آسودهای برای دیکتاتوریهای موروثی در ایران نبودهاند و نیستند.
بهجاست یادآوری شود که با پیدایش دانشگاه در ایران، بذر آگاهی نسبت به ساختار سیاسی دولتها و نیز شناخت وضعیت جامعه و مردم پاشیده و کاشته شد. به همین دلیل هم زندگی دانشجو و دانشگاه در ایران همواره توأم با دفاع از حقوق مردم در برابر سلطه و انحصارطلبی دولتهای وابسته به استعمار و دربارها و خلیفهها بوده است. پیدایش روز ۱۶آذر هم به همین واقعیت اشاره دارد.
اگر چه روز ۱۶آذر روز خاص و آدرس برجستهٔ جنبش دانشجویی ایران است، اما همین روز هم بهدلیل استمرار پایداری در مقابل دیکتاتوری در سالهای پیش از آن روی داد و شاخص و نماد چنین جنبشی شد. زندگینامهٔ دانشگاه و دانشجو در ایران گواهی میدهد که این محیط همواره مستعد خیزش علیه استبداد و استثمار باقی مانده است. بهراستی وقتی ۹۰درصد زندانیان سیاسیِ دهه ۶۰ را دانشجویان و دانشآموزان تشکیل میدادند، آیا نباید نتیجه گرفت که دانشگاه و دانشجو سمبلی از تبلور ارادهٔ مردم ایران در پایداری برای رسیدن به جامعهای آزاد و دموکراتیک بوده و هست؟
دانشگاههای ایران همواره کانون ضدارتجاع و مرتجعین بوده و باقی ماندهاند. پس از سلطهگری و سیطرهٔ ارتجاع آخوندی هم که با دستور خمینی و با کودتای ضدفرهنگی فروردین ۵۹ صورت گرفت، دانشگاه و دانشجوی ایرانی همواره در حال دور شدن از ارزشهای ارتجاعی ایل و تبار ولایت فقیه بود. این هوشیاری، سنت دیرینهٔ دفاع از آزادی و برابری را همواره مهیای شوریدن علیه نظامهای ارتجاعی زنده نگاه داشت.
در طی سالیان سیطرهٔ آخوندیسم بر ایران که تلخترین ادوار زندگی مردم ایران رقم خورده است، هیچ قیام و اعتراض اقشار گوناگون نبوده که از دانشگاههای ایران عبور نکرده و پاسخ مشترک و همبستگی علیه حاکمیت نگرفته باشد.
دانشجو و دانشگاه ایران در پیوند ناگسستنیاش با آرمان آزادی و دفاع از حقوق مسلم صنفی و سیاسی مردم در مقابل دستاندازیهای حکومتی، افتخار تسلیم نشدن به شیادیگریها و رمل و اسطرلاباندازیهای خاتمی را در پرونده خود دارد. همان خاتمی که در پای چوبههای «دار» و اعدامهای علنی در میدانهای شهرهای ایران، نمایشگاه سیرک و جمعآوری اعانه برای «حفظ نظام» ولایت فقیه راه انداخته بود! دانشجوی ایرانی که بالاترین رقم اعدامشدگان دهه ۶۰ را در پرونده افتخارآمیزش برای دفاع از حرمت آزادی دارد، در جریان مشاطهگری خاتمی و لابیهای داخلی و خارجی نظام آخوندی، دریافته بود که اینان همان میدانداران جنایتهای دهه ۶۰ هستند که در مقابل پایداری قهرمانانهٔ دانشآموزان و دانشجویان پیشتاز آزادی، فشنگشان تمام شده و تاریخ مصرفشان حتی در درون نظام مهر باطل خورده است.
در قیام دی ۹۶ این دانشجویان ایران بودند که عبور مردم ایران را از هر دو جناح قدرتپرست و شریک در جنایات آخوندیسم، تبلور مادی و تاریخی بخشیدند؛ وقتی که آگاهی و شناخت عمیق خود نسبت به ساختار ارتجاعی و ضدآزادی جناحین حاکمیت را اینگونه یکصدا بانگ زدند: «اصلاحطلب، اصولگرا ـ دیگه تمومه ماجرا».
در قیام توفانی و شهابآسای آبان ۹۸ که خشم سراسری ایران بههم گره خورد، همبستگی و اتحاد دانشجویان با قیامکنندگان، فصلی دیگر از آرزوها و رزم مشترک نسلهای جوان ایران را متجلی نمود. هر قیامی که در ایران متولد میشود، خواسته و هدف و آثار و نفوذ خود را در جنبش دانشجویی ایران متجلی و متبلور میکند و از آن پاسخ میگیرد. اکنون قیام آبان ۹۸ و کاروان گل سرخ شهیدانش، برگی را در آلبوم حیات دانشجو و دانشگاه ایران میافزاید تا رسالت و پیام خود را در این جریان همیشه زنده و پویا استمرار بخشد.
از این رو باید این یقین را مسلم دانست که «روز دانشجو» بهدلیل پتانسیل تاریخی و مبارزاتیاش همواره انتظار یک تحول را تداعی میکند.
از این رو باید روز ۱۶آذر را نه یادوارهٔ یک واقعه که تبلور اندیشه و خواسته و تحقق یک آرزو تلقی نمود.
از این رو «روز دانشجو» همواره وزنه و ثقلی تعیینکننده را در رویدادهای تقویم سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران داراست.
همانگونه که جامعه ایران با عبور از قیام آبان ۹۸ دیگر به تعادل پیشین با حاکمیت ولایت فقیه بازنمیگردد، ۱۶آذر و روز دانشجو هم در پرتو چنین تحول آیندهساز، به کیفیت نوینی در تعمیق پایداری و اتحاد و همبستگی در مقابل آخوندیسم حوزوی و ارتجاع سلطهگر دست خواهد یافت.
۱۶آذر وارث ستارهای است که درخشش آغازینش در پیوند تاریخی با آرمان آزادی متجلی شد. این ستاره سال به سال تکثیر شد و در جنبشهای دانشجویی به همبستگی بر سر درد و رزم مشترک بالغ گشت. اکنون دهههاست که گرامیداشت ۱۶آذر بدل به یک فرهنگ پایداری و استواری شده است. در این دههها آن ستارهٔ نخستین و تکثیر یافتههای آن سلسلهای از ستارهٔ دنبالهدار شدهاند که تیرهترین ظلام قرونوسطایی ارتجاع مذهبی ـ جنسیتیِ آخوندیسم را یارای هماوردیاش نبوده و نیست و نخواهد بود...
گرامی باد ۱۶آذر «روز دانشجو» که هماره در کانون گرامیداشتهایش، تحول و دگرگونی را در راستای تحقق آرمان آزادی و در مصاف با خودکامگی و دیکتاتوری متجلی میکند.