مریم رجوی - بزرگداشت چهلمین روز شهیدان قیام آبان در اشرف۳
قیامکنندگان برای آزادی،
مادران و پدران شهیدان،
اعضای دلیر کانونهای شورشی،
هموطنان، هزاران سلام و درود بر همه شما،
در آستانه چهلم شهیدان با رشیدترین فرزندان مجاهد مردم ایران در اشرف۳گردآمدهایم. مسعود رجوی گفته است «رود خروشان خون شهیدان ضامن پیروزی محتوم خلق ماست»، شهیدانی که با فدای جانهای خود ایران و جامعه ایران را برانگیخته و زنده کردهاند.
این، گرامیداشت شهیدان قیام از جانب همه مادران و پدران داغدار است. از سوی همه کسانی که در این ۴۰روز برای سیاوشها و آرشهای زمانه اشک ریختند و بر خشم و عزم خود برای ریشهکنی ولایت خونخوار فقیه افزودند.
باتمام قلب و روح به همه شما بهخاطر از دست دادن عزیزترین عزیزانتان تسلیت میگویم و به پایداری شما درود میفرستم.
در اشرف۳ همراه با مجاهدان راه آزادی مردم ایران، یاد گلگون بیش از ۱۵۰۰جوان بهخون غلتیده را گرامی میداریم. البته میگویند که آمار شهیدان از این هم بیشتر است و وای بر این قاتلان و جنایتکاران.
این مراسم بزرگداشت شهیدان، از سوی مادری است که در پی پیکر متلاشیشده فرزندش میدوید و فریاد میکشید که این پسر من است.
از سوی پدرانی که مجبورشان میکنند پول تیرهایی را بپردازند که بر سر و قلب فرزندانشان نشست.
این مراسمی است از سوی خانوادههای دختران و پسران سیزده ـ چهارده سالهیی که توسط پاسداران به قتل رسیدند و این مراسمی است برای دادخواهی خون شهیدان و آتشباری به شقاوت خلافت خامنهای خونخوار در ایران اشغال شده. مرگ بر خامنهای لعنت بر خمینی.
گلها و غنچههای یک نسل شورشی
با مردم و جوانان دلیر ایران و همه یاران و همسنگران و همشهریها و هممحلهٴیهای شهیدان سرفراز و قبل از همه، با شما خانوادههای داغدار، بهخصوص مادران دلسوخته، از سوی مقاومتی حرف میزنم که چهل سال است با شقاوت و دجالیت آخوندهای حاکم در جنگ و نبرد است.
از آتشگشودن پاسداران به روی قیام ۳۰خرداد ۱۳۶۰ در تهران و به مسلخ بردن مجاهدان و میلیشیاهای خونین بال و مجروح از روی تخت بیمارستانها در ۵مهر سال۱۳۶۰، تا شهیدان فروغ جاویدان و قتلعام سیهزار زندانی سیاسی در سال۶۷و حملات وحشیانه وحوش خامنهای و موشکبارانها در اشرف و لیبرتی.
در همه لحظات این نبرد ۴۰ساله، بیشمار یاران و خواهران و برادران مجاهد و مبارزم توسط آخوندها کشتار و اعدام و قتلعام شدهاند. بدانید که مجاهدین و اعضای این مقاومت، با تمام وجود درد و داغ شما را احساس میکنند.
اما بدانید که آن شهیدان، زنده و جاویداناند. آنها، گلها و غنچههای یک نسل شورشی هستند. شکوفههای عزم و اراده مقدس یک ملت بهپاخاسته، و پیکهای خونین فرشته آزادی به سوی ایران زمین.
پس سرتان را بالا بگیرید. افتخار کنید. شما مادران و پدران قهرمانانی هستید که لرزه سرنگونی را چنان بهجان رژیم آخوندی انداختهاند که دیگر از آن خلاصی ندارند.
به شاهراهی که بهسوی آزادی باز کردهاند، بنگرید. ببینید که چطور هیبت پوشالی ولیفقیه و سپاه پاسداراناش را فرو ریختند. ببینید که چطور پایگاههای سرکوب و جنایت را در هر شهر ایران منکوب خشم خود کردند.
بله، این نسل و شهیداناش افتخار تمام مردم مشتاق آزادی در ایران و جهان هستند.
باید از همه خانوادهها و کانونهای شورشی قدردانی کرد که در این چند هفته برای جمعآوری نامها و عکسهای شهیدان قیام، تلاش پرخطری کردند و میکنند.
همچنین، تقدیر و سپاس بسیار از اشرفنشانها و خواهران و برادران پشتیبان این مقاومت در سراسر دنیا، که صدای شهیدان قیام را به جهان میرسانند. در برنامه همیاری با سیمای آزادی هم دیدیم که با چه جدیت و ایمانی از قیام ایران دفاع کردند. این کارزاری است بسیار ارزشمند و بخشی از قیام آبان و قیامهایی که در راه است.
جنایت علیه بشریت در خیابانها
بنابه گزارشهایی که تا امروز بهدست آمده، شمار شهیدان قطعاً بیشتر از ۱۵۰۰نفر است. البته تعداد واقعی بسا بیشتر است. اما تا همینجا هم رژیم دستکم ۶۰بار بیشتر از قیام دیماه ۹۶کشته و تعداد بیشتری را مجروح و مصدوم کرده است. با تیغ و تبر و گلولههای ساچمهیی...
در واقع آنچه که اتفاق افتاده جنایت علیه بشریت است که در خیابانها در مقابل چشم مردم بیدفاع صورت میگیرد. این یکی از هولناکترین جنایتهای قرن بیست و یکم است که جهان به چشم میبیند.
جهان میبیند که رژیم آخوندها حتی از کشتار کودکان و نوجوانان ۱۴ـ ۱۳ساله ابا نمیکند. امیر رضا عبداللهی نوجوان ۱۳ساله در اسلامشهر، نیکتا اسفندانی ۱۴ساله در خیابان ستارخان تهران، آرمین قادری ۱۵ساله، در محله دولت آباد کرمانشاه و خالد غزلاوی ۱۶ساله در خرمشهر و رضا نیسی، ۱۶ساله، در منطقه پاستوریزه اهواز.
تازه اینها بخشی از نوجوانان شهید ما در این قیاماند.
راستی امیررضا و نیکتا و آرمین به چه گناهی کشته شدند؟ خالد و رضا چرا خونشان بر زمین ریخت؟ فریاد به آسمان رفته خون آنها این است که بای ذنب قتلت؟ به کدامین گناه کشته شدیم؟
در بین شهیدان سرفراز قیام، نامهای زنان دلیر ایران را میبینیم. آنها که پاسداران را مغلوب شور و جنگاوریشان کردند و بارها رژیم به نقش تعیینکننده آنها در قیام اعتراف کرد. درود بر این شیرزنان قهرمان.
کشتارها نشانه دوران پایانی رژیم
همه شهیدان قیام چه آنها که در سنین نوجوانی بودند، یا آنها که مادر چند فرزند بودند یا آنها که از فرزندان مردم بسیار زحمتکش و محروم ما هستند، و در ابتدای دوران جوانی خود بودند، بله همه در یک ویژگی مشترکاند و آن مظلومیت آنهاست.
این عزیزان در روزهای قیام در مقابل هیولای سنگدلی و بیرحمی، بیدفاع و دست خالی بودند. چه بسیار سرهای پرشور و قلبهای بیآلایش آنها که هدف گلولههای جنگی قرار گرفت. و بسیاری از آنها هنوز اجسادشان ناپیداست.
اما بگذارید تأکید کنم رژیمی که این جوانان و نوجوانان برای سرنگونیاش به خیابانها آمدهاند، غیرممکن است که دیگر بتواند خود را سرپا نگهدارد.
اگر خامنهای و پاسداراناش فکر میکنند با پر کردن نیزارهای ماهشهر از پیکرها و خون مردم بیدفاع ما، میتوانند بهحکومت خود ادامه دهند، سخت در اشتباهاند.
اگر فکر میکنند با به خاک و خون کشیدن جعفرآباد و دولتآباد کرمانشاه یا صدرا و معالیآباد شیراز یا بهبهان و مریوان میتوانند این رژیم پوسیده را حفظ کنند، سخت در اشتباهاند. کشتارها نشانه دوران پایانی رژیم ضدبشری آخوندی است.
آری این قهرمانان و شهیدان سرفراز ما هستند که خامنهای را بهعنوان دستوردهنده اصلی این کشتار بزرگ در خیابانهای ایران به منفورترین دیکتاتور خونآشام این زمانه، تبدیل کردند.
اما بهرغم همه این خونریزیها و جنایتها، قیام ایران ادامه دارد. آخوندها این آرزو را بهگور میبرند که بتوانند بهگفته خودشان این قیام را جمع کنند. بهقول مسعود رجوی «قیام و شورش برای سرنگونی و حاکمیت جمهور مردم ایران جمع شدنی نیست.... زمان تکثیر و گسترش و پهن کردن کانونها و محلهها و شهرهای شورشی است، نه جمع کردن! آنچه در برنامه و دستور است، جمع کردن تمامیت نظام ولایت و اذناب آن است».
قیامکنندگان برای آزادی،
مادران و پدران شهیدان،
اعضای دلیر کانونهای شورشی،
هموطنان، هزاران سلام و درود بر همه شما،
در آستانه چهلم شهیدان با رشیدترین فرزندان مجاهد مردم ایران در اشرف۳گردآمدهایم. مسعود رجوی گفته است «رود خروشان خون شهیدان ضامن پیروزی محتوم خلق ماست»، شهیدانی که با فدای جانهای خود ایران و جامعه ایران را برانگیخته و زنده کردهاند.
این، گرامیداشت شهیدان قیام از جانب همه مادران و پدران داغدار است. از سوی همه کسانی که در این ۴۰روز برای سیاوشها و آرشهای زمانه اشک ریختند و بر خشم و عزم خود برای ریشهکنی ولایت خونخوار فقیه افزودند.
باتمام قلب و روح به همه شما بهخاطر از دست دادن عزیزترین عزیزانتان تسلیت میگویم و به پایداری شما درود میفرستم.
در اشرف۳ همراه با مجاهدان راه آزادی مردم ایران، یاد گلگون بیش از ۱۵۰۰جوان بهخون غلتیده را گرامی میداریم. البته میگویند که آمار شهیدان از این هم بیشتر است و وای بر این قاتلان و جنایتکاران.
این مراسم بزرگداشت شهیدان، از سوی مادری است که در پی پیکر متلاشیشده فرزندش میدوید و فریاد میکشید که این پسر من است.
از سوی پدرانی که مجبورشان میکنند پول تیرهایی را بپردازند که بر سر و قلب فرزندانشان نشست.
این مراسمی است از سوی خانوادههای دختران و پسران سیزده ـ چهارده سالهیی که توسط پاسداران به قتل رسیدند و این مراسمی است برای دادخواهی خون شهیدان و آتشباری به شقاوت خلافت خامنهای خونخوار در ایران اشغال شده. مرگ بر خامنهای لعنت بر خمینی.
گلها و غنچههای یک نسل شورشی
با مردم و جوانان دلیر ایران و همه یاران و همسنگران و همشهریها و هممحلهٴیهای شهیدان سرفراز و قبل از همه، با شما خانوادههای داغدار، بهخصوص مادران دلسوخته، از سوی مقاومتی حرف میزنم که چهل سال است با شقاوت و دجالیت آخوندهای حاکم در جنگ و نبرد است.
از آتشگشودن پاسداران به روی قیام ۳۰خرداد ۱۳۶۰ در تهران و به مسلخ بردن مجاهدان و میلیشیاهای خونین بال و مجروح از روی تخت بیمارستانها در ۵مهر سال۱۳۶۰، تا شهیدان فروغ جاویدان و قتلعام سیهزار زندانی سیاسی در سال۶۷و حملات وحشیانه وحوش خامنهای و موشکبارانها در اشرف و لیبرتی.
در همه لحظات این نبرد ۴۰ساله، بیشمار یاران و خواهران و برادران مجاهد و مبارزم توسط آخوندها کشتار و اعدام و قتلعام شدهاند. بدانید که مجاهدین و اعضای این مقاومت، با تمام وجود درد و داغ شما را احساس میکنند.
اما بدانید که آن شهیدان، زنده و جاویداناند. آنها، گلها و غنچههای یک نسل شورشی هستند. شکوفههای عزم و اراده مقدس یک ملت بهپاخاسته، و پیکهای خونین فرشته آزادی به سوی ایران زمین.
پس سرتان را بالا بگیرید. افتخار کنید. شما مادران و پدران قهرمانانی هستید که لرزه سرنگونی را چنان بهجان رژیم آخوندی انداختهاند که دیگر از آن خلاصی ندارند.
به شاهراهی که بهسوی آزادی باز کردهاند، بنگرید. ببینید که چطور هیبت پوشالی ولیفقیه و سپاه پاسداراناش را فرو ریختند. ببینید که چطور پایگاههای سرکوب و جنایت را در هر شهر ایران منکوب خشم خود کردند.
بله، این نسل و شهیداناش افتخار تمام مردم مشتاق آزادی در ایران و جهان هستند.
باید از همه خانوادهها و کانونهای شورشی قدردانی کرد که در این چند هفته برای جمعآوری نامها و عکسهای شهیدان قیام، تلاش پرخطری کردند و میکنند.
همچنین، تقدیر و سپاس بسیار از اشرفنشانها و خواهران و برادران پشتیبان این مقاومت در سراسر دنیا، که صدای شهیدان قیام را به جهان میرسانند. در برنامه همیاری با سیمای آزادی هم دیدیم که با چه جدیت و ایمانی از قیام ایران دفاع کردند. این کارزاری است بسیار ارزشمند و بخشی از قیام آبان و قیامهایی که در راه است.
جنایت علیه بشریت در خیابانها
بنابه گزارشهایی که تا امروز بهدست آمده، شمار شهیدان قطعاً بیشتر از ۱۵۰۰نفر است. البته تعداد واقعی بسا بیشتر است. اما تا همینجا هم رژیم دستکم ۶۰بار بیشتر از قیام دیماه ۹۶کشته و تعداد بیشتری را مجروح و مصدوم کرده است. با تیغ و تبر و گلولههای ساچمهیی...
در واقع آنچه که اتفاق افتاده جنایت علیه بشریت است که در خیابانها در مقابل چشم مردم بیدفاع صورت میگیرد. این یکی از هولناکترین جنایتهای قرن بیست و یکم است که جهان به چشم میبیند.
جهان میبیند که رژیم آخوندها حتی از کشتار کودکان و نوجوانان ۱۴ـ ۱۳ساله ابا نمیکند. امیر رضا عبداللهی نوجوان ۱۳ساله در اسلامشهر، نیکتا اسفندانی ۱۴ساله در خیابان ستارخان تهران، آرمین قادری ۱۵ساله، در محله دولت آباد کرمانشاه و خالد غزلاوی ۱۶ساله در خرمشهر و رضا نیسی، ۱۶ساله، در منطقه پاستوریزه اهواز.
تازه اینها بخشی از نوجوانان شهید ما در این قیاماند.
راستی امیررضا و نیکتا و آرمین به چه گناهی کشته شدند؟ خالد و رضا چرا خونشان بر زمین ریخت؟ فریاد به آسمان رفته خون آنها این است که بای ذنب قتلت؟ به کدامین گناه کشته شدیم؟
در بین شهیدان سرفراز قیام، نامهای زنان دلیر ایران را میبینیم. آنها که پاسداران را مغلوب شور و جنگاوریشان کردند و بارها رژیم به نقش تعیینکننده آنها در قیام اعتراف کرد. درود بر این شیرزنان قهرمان.
کشتارها نشانه دوران پایانی رژیم
همه شهیدان قیام چه آنها که در سنین نوجوانی بودند، یا آنها که مادر چند فرزند بودند یا آنها که از فرزندان مردم بسیار زحمتکش و محروم ما هستند، و در ابتدای دوران جوانی خود بودند، بله همه در یک ویژگی مشترکاند و آن مظلومیت آنهاست.
این عزیزان در روزهای قیام در مقابل هیولای سنگدلی و بیرحمی، بیدفاع و دست خالی بودند. چه بسیار سرهای پرشور و قلبهای بیآلایش آنها که هدف گلولههای جنگی قرار گرفت. و بسیاری از آنها هنوز اجسادشان ناپیداست.
اما بگذارید تأکید کنم رژیمی که این جوانان و نوجوانان برای سرنگونیاش به خیابانها آمدهاند، غیرممکن است که دیگر بتواند خود را سرپا نگهدارد.
اگر خامنهای و پاسداراناش فکر میکنند با پر کردن نیزارهای ماهشهر از پیکرها و خون مردم بیدفاع ما، میتوانند بهحکومت خود ادامه دهند، سخت در اشتباهاند.
اگر فکر میکنند با به خاک و خون کشیدن جعفرآباد و دولتآباد کرمانشاه یا صدرا و معالیآباد شیراز یا بهبهان و مریوان میتوانند این رژیم پوسیده را حفظ کنند، سخت در اشتباهاند. کشتارها نشانه دوران پایانی رژیم ضدبشری آخوندی است.
آری این قهرمانان و شهیدان سرفراز ما هستند که خامنهای را بهعنوان دستوردهنده اصلی این کشتار بزرگ در خیابانهای ایران به منفورترین دیکتاتور خونآشام این زمانه، تبدیل کردند.
اما بهرغم همه این خونریزیها و جنایتها، قیام ایران ادامه دارد. آخوندها این آرزو را بهگور میبرند که بتوانند بهگفته خودشان این قیام را جمع کنند. بهقول مسعود رجوی «قیام و شورش برای سرنگونی و حاکمیت جمهور مردم ایران جمع شدنی نیست.... زمان تکثیر و گسترش و پهن کردن کانونها و محلهها و شهرهای شورشی است، نه جمع کردن! آنچه در برنامه و دستور است، جمع کردن تمامیت نظام ولایت و اذناب آن است».