قیام سراسر ایران- آبان ۹۸
با دل خونین،لب خندان بیاورهمچوجام-نی گرت زخمی رسد آیی چوچنگ اندرخروش
(حافظ)
روزی مائو در رثای یکی از همرزمان انقلابیاش به درستی گفته بود: «کمی کار نیک کردن مشکل نیست مشکل آنست که انسان در تمام طول عمر خود کار نیک کند... و سالهای متمادی لاینقطع سخت مبارزه کند. این واقعاً کار بسیار مشکلی است».
بهراستی که داشتن ثبات قدم و استقامت در مسیر، از مهمترین ویژگیهای یک انقلابی واقعی است. هر انسانی در زندگی خود حتماً کارهای نیک و خیر بسیاری انجام میدهد. روزانه و در رابطه با دیگران بارها حرفهای خوب و مثبت میزند، به دیگران کمک میکند، در برخی اعمال اجتماعی شرکت میکند، مسئولیتهایی در قبال خود و خانواده میپذیرد، تعهداتی بر دوش گرفته و انجام میدهد. ولی همه اینها یک حرف است، اینکه انسانی تمام عمر خود را وقف مبارزه و تغییر صحنه اجتماعی برای آزادی کند حرف دیگری است. اینکه قبول کند سالیان از خانه و خانوادهاش جدا شود، مجبور به مهاجرت به کشور دیگری شود، شکنجههای زندان را به جان بخرد و سالیان پشت میلهها و در انفرادی و سلولهای نمور باشد، احتمال شهادت را با جان و دل قبول کند، سالیان زیر موشک و خمپاره در سنگر زندگی کند و...
قیام آبان و عیان شدن مرزبندیها
قیام آبان ۹۸ محک و آزمایش خوبی برای همه نیروهای سیاسی در ایران بود. از مبارزان واقعی و شورشگران کف خیابانها تا مدعیان مبارزه و براندازی و تا آنان که دم از مبارزه مدنی و مسالمتآمیز و سبز و صورتی و بنفش میزدند. استراتژیشان راهپیمایی سکوت بود و میگفتند باید مثل زمان شاه در لوله سلاح پاسدار و بسیجی گل کاشت!
واقعیت این است که از پس پردههای ظلمت و تباهی، حقیقت و حقانیتها رخ نمودند. حقانیت مواضع و جایگاه مجاهدین و صحت استراتژی آنها در صحنه اجتماعی ایرانزمین عیان گشت. این امری است که مهرههای رژیم نیز بدان معترفتند. یعنی وقتی موضوع سرنگونی جدی میشود و نیاز به مبارزهیی جدی و پرداخت بهایی کلان است آنچه در نهایت برای خلق قهرمان میماند مجاهدین پیشتاز و جانبرکف هستند با بیش از ۵۰سال سابقه مبارزه و پرداخت قیمت.
آرزوی مشترک شیخ و شاه
یکی از وجوه مشترک شاه و شیخ آرزوی نابودی مجاهدین بوده و هست. هر دوی آنها بارها جشن پایان مجاهدین را اعلام نموده و برایش جشن و سرور بر پای کردهاند. بعد از دستگیریهای سال ۱۳۵۰ و تیرباران شدن و جاودانگی بنیانگذاران مجاهدین، ساواک جنایتکار شاه جست و خیز میکرد که بزرگترین گروه مسلمان مسلح به پایان خود رسید و همه اعضای آن را دستگیر و اعدام کردیم و دیگر سازمان انقلابی مسلمانی که تهدیدی جدی برای سلطنت آریامهری باشد وجود ندارد، اما آنکه تمام شد سلسله دیکتاتوری پهلوی بود و آنکه ماندگار شد سازمان مجاهدین خلق بود.
دقیقا همین را از شروع مبارزه با رژیم خمینی شاهد بودیم. مجاهدین بارها تمام و نابود شدند، اصلاً از ابتدا هم یک گروهک شکستخورده بودند و هیچ پایگاه اجتماعی در ایران نداشتند. رفسنجانی مقبور به بقیه هشدار میداد که از سرنوشت مجاهدین عبرت بگیرید. احمدینژاد در پاسخ به خبرنگاری که درباره مجاهدین سؤال کرد با لودگی میگفت «مگه اینها هنوز هستن؟». بقیه عوامل و مهرههای رژیم هم موزیک متن حرفهایشان همین بود.
اجرای اصلی و میدانداری قیام
اما مجدداً چه حادثهای روی داد که همین گروهک شکستخورده دوباره نقشی محوری گرفت و تبدیل به صحنه گردان قیام ۹۸ شد. امامان نمایش جمعههای رژیم همگی از دست مجاهدین و کانونهای شورشی آه و ناله سر دادند و هر یک به زبانی به نقش پیشتازی آنها در قیام اعتراف کردند و گفتند در این امر «مجری اصلی منافقین بودند» .(امام جمعه رژیم در جوادآباد ۸آذر ۹۸)
دیگران از نفوذ مجاهدین و ریشهداری و پایگاه آنها در دانشگاههای کشور گفتند که «میآیند روی دیوار دانشگاه روی کاغذ A۳ حرفهای سرکرده... [مجاهدین] را میچسبانند».(روزنامه حکومتی فرهیختگان ۱۴آذر ۹۸)
یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه آدمکش، به نسل جدید مجاهدین و بالندگی آنها اذعان کرد که «امروز این [مجاهدین] و [مجاهدین] جدید و خصوصاً اشرار در بستر نارضایتی مردم فعالیت میکنند».(خبرگزاری مهر آخوندی ۱۱آذر ۹۸)
پاسدار دونپایه دیگری مدعی شد که مجاهدین دارای چنان نقش و قدرتی هستند که حتی به آمریکاییها هم خط میدهند: «طبق گفته رسمی آمریکاییها آیتالله مایک از طریق منافقین و تجزیهطلبان مشغول نقشآفرینی در صحنه بود».(ارگان سپاه موسوم به جوان ۱۲آذر ۹۸)
دیگر روزنامه حکومتی هم از میدانداری و رهبری قیام توسط مجاهدین ناله کرد که «مجموعه اغتشاش و آشوبی که در خیابانهای برخی شهرهای کشور رخ داد بهصورت کاملاً واضح و مشخص، برنامهریزی شده بود و چندی بعد هم مشخص شد با میدانداری کادر تشکیلاتی منافقین... انجام شده است».(فرهیختگان ۱۱آذر ۹۸) و در نهایت هم خلیفه ارتجاع بود که مجبور بود به نقش مجاهدین اعتراف کند که «[مجاهدین] اینها دارند مرتباً در فضای مجازی و در جاهای دیگر دارند تشویق میکنند ترغیب میکنند که این شرارتها انجام بگیرد».
راه و روش مجاهدین
حقیقت این است که مجاهدین با بیش از ۱۲۰هزار شهید ریشه در تاریخ مبارزه مردم ایران دارند، آنها با فدای بیکران در تاریخ ایران، نقطه اعتماد و اتکای خلقی هستند که میخواهد به آزادی برسد. آنها هیچچیز برای خود نخواسته و نمیخواهند. به همین دلیل هم در جامعه ایران ریشه داشته و اینگونه در شکوفایی و بالندگی هستند بهخصوص در جریان قیامی عظیم که ویژگی و وجه تمایزش با بقیه اعتراضات اجتماعی در پرداخت قیمت سنگین برای آزادی بود. به همین سبب هم دبیر شورای عالی امنیت رژیم علی شمخانی در ۲۷آبان گفت: «این افراد به دولتها و مجاهدین وصل بودند... ۳۴نفر از مجاهدین تاکنون دستگیر شدند و یک شبکه وسیعی از کانالهایی که نه به اسم مجاهدین بلکه با خط و مشی مجاهدین عمل میکردند نیز شناسایی شدند».
بله! این مشی مجاهدین است که الآن در رگ جوانان وطن میجوشد. منش و مشی مجاهدین همان مشی براندازی و سرنگونی است، همان فدا و ایثاری است که صدها شهید در همین قیام آبان تقدیم آزادی مردم کرده است. وقتی خون پاکی جاری میشود تمامی آلودگیها و ناپاکیها و تیرگیها را با خود میشوید و میبرد و چیزی که باقی میماند حقیقت نابی است که در کف خیابانهای شهرهای ایران میدرخشد: مشی مجاهدین!
«حکیمی را پرسیدند چندین درخت نامور که خدای عز و جل آفریده است و برومند هیچ یکی را آزاد نخواندهاند مگر سرو را که ثمرهای ندارد. گویی در ین چه حکمت است؟ گفت هر یکی را دخلی معین است، به وقتی معلوم و گهی تازهاند و گاه پژمرده و سرو را هیچ نیست و همه وقتی تازه است و این است صفت آزادگان».(گلستان سعدی)