۱۳۹۸ دی ۹, دوشنبه

نه دنیا دیگر آن دنیا


به یاد شهیدان و قیام آفرینان ـ اسلو
                              به یاد شهیدان و قیام آفرینان ـ اسلو
در این روزها نه مردم دیگر آن مردمند، نه ایران دیگر آن ایران است و نه دنیا دیگر آن دنیا.

قیام آبانماه مردم ایران تنها در بازه‌ٔ زمانی آبانماه نماند. بلکه در آذر و دی و شاید بهمن و.... دنباله دارد. همهٔ نماها و جلوه‌های این منشور آزادیخواهی با تابشی زیبا هم‌چنان در دیدگاه مردم ایران و جهان قرار گرفته. این جلوه‌های گوناگون که هم در رسانه‌های حکومت ولایت فقیه و هم در رسانه‌های جهان هم انعکاس یافته عبارتند از: ابعاد و گسترش خروشهای مردم،
هراس رژیم از این قیام،
فعالیت‌های کانونها و شهرهای شورشی،
پیدایش یک نسل تازه‌ٔ جویای آزادی در ادامه‌ٔ نسلهای مجاهد و مبارز گذشته،

تاثیر خون شهیدان بر مردم در نقاط مختلف کشور،

و پیوند این قیام با مقاومت ایران و مجاهدین خلق ایران.

اما یک جلوهٔ کمتر گفته شده، تأثیر این قیام در هموطنان خارج از کشور و گامهای بزرگی است که پشتیبانان مقاومت ایران در سطح جهان برداشته‌اند.

نگاهی به مراسم و تظاهراتهای هموطنان در شهرهای مختلف دنیا از روز اول قیام تا روز ویژه‌ٔ بزرگداشت شهیدان در چهلم آنان، این تاثیر و این گامها را به‌خوبی نشان می‌دهد.

در آرهوس دانمارک شهیدان مثل گلدسته‌هایی بر گلدانها در دید مردم جهان نشسته اند

در استکهلم سوئد طبلها و فریادهای انبوه هموطنانی که در مراسم باشکوهی تجمع و راهپیمایی کردن نام شهیدان را در گوش جهان میکوبد.

در اسلو نروژ برفهای نشسته روی سر و دوش هموطنان روی گلدانهای شهیدان هم نشسته و سرخی هر گل در برف، روز نوزده بهمن سال ۶۰ و شهادت اشرف و موسی را به یاد می‌آورد و به هر کسی این پیام را می‌دهد که آن نوزده بهمن در آبانماه‌ها و دیها و همه فصلهای دیگر تکرار شده‌اند تا پیروزی.

در یوتوبوری سوئد و وین و پاریس و نقاط دیگر دنیا هم این شهیدان بر دستها و در فریادهای هموطنانشان خروشیدند.
شاید شما بگویید که ما چهل سال است که از هموطنان پشتیبان مقاومت چنین صحنه‌هایی را می‌بینیم. بله! این هم حقیقتی است و شرفی از آنها که چهل سال است آزادی مینهشان را دنبال می‌کنند و پناهنده شدند که پیام خون شهیدانشان را پیگیری کنند. و در هر فرازی و نشیبی به صحنه آمدند و خروشیدند و حمایت کردند و اگر کسی بتواند تنها فهرست این فعالیت‌ها را در کتابی گردآوری کند یک مثنوی بزرگ می‌شود. مثنوی ای که از راه پر خون حدیث می‌گوید. اما یک تفاوت در این صحنه‌ها هست: هر بار این جمع شدنها و تظاهرات‌ها بیشتر و با شکوه‌تر است. هر بار مسئولانی جدیدتر از خود مردم گردانندهٔ این سخنرانیهایند و هر بار سخنرانانی از خود هموطنان از عشق خود به جوانان کشور و رزمندگان و شورشیان و مجاهدانشان با حرارت بیشتر سخن می‌گویند. و هر بار وجدانهایی بیشتری در جهان به حمایت از مردم ایران و قیام ایران و مقاومت این مردم و مجاهدان این مردم می‌پردازند.

نتیجه‌ای که می‌شود گرفت این است که مقاومت ایران که در قلب آن سازمان مجاهدین قرار دارد علاوه بر آن اشرفها و کانون‌های شورشی که در ایران دارد، ترکیبی است از صدها سازمان در کشورهای مختلف دنیا. با ارتباطات بسیار محکم و با نیروهایی بسیار آماده فعال و فداکار. نه برف می‌شناسند نه خورشید سوزان. چرا که میهنشان در زمستان و تابستان از سرما و آتش دیکتاتوری می‌سوزد، و آنها بهاری برای ایران می‌خواهند. بله

نه مردم دیگر آن مردم هستند نه دنیا دیگر آن دنیا و نه مقاومت ایران دیگر آن مقاومت. پس سلام بر این عشق شورنده.