قیام آبان ۹۸ - ناسخان نظم کهنه
بدا بهحال حاکمانی که سببسازان سیلهای اجتماعی و سیاسی هستند! سیلهایی که مردمان ناگزیر از شورش، پاسخ دهندگان آناند؛ سیلهایی که درمان و جبرانی بسان سیلهای ناشی از حوادث طبیعی ندارند. این سیلها فصلی را ورق میزنند، ناسخان نظم و قانونمندی تعادل پیشین هستند و لاجرم بازگشت به شرایط گذشته، غیرممکن میشود.
تاریخ زندگانی بشر گواهی داده است که در سیلهای سیاسی و اجتماعی، مردم جلوتر و بالاتر از وضعیت قبلی قرار میگیرند و حاکمان هم به همین نسبت عقبتر و پایینتر از شرایط پیشین میمانند. ویژهگی چنین سیلهای سیاسی و اجتماعی در خطه و خیمه و جبهه حاکمان این است که انسجام و تعادل مواضع و اندیشه و بیانشان را مختل میکند و چون مور و ملخ که در سیلهای طبیعی در بیتعادلی کامل از اینور و آنور بیرون میزنند، اینان هم برای گریز از بار و آثار سیل سیاسی و اجتماعی، به هر دری میزنند و سر از حرفها و مواضع عجیب و گاه مضحک و مالیخولیایی درمیآورند.
پای تریبون یک مستطاب! نظام
در میان یک دو جین از این سیلزدگان سیاسیِ ناشی از قیام آبان ۹۸، یک مالیخولیا شده و سیلزدهٔ سیاسی هست که اظهاراتش نشان میدهد در عمرش یک تأمل و تجربه سیاسی نداشته و ناگهان از تاریکخانههای قرون وسطاییِ هفتتیرکشی و سپاهیگری جنایی درآمده است. این مستطاب! رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران است. وسعت تسلط سیاسیاش به مسائل نظام و شرایطی که از پس قیام آبان ایجاد شده، بهتر از هر معرفی است: «در گام دوم انقلاب، چنان اقتصاد پایداری در کشور حاکم خواهد شد که در باور نمیگنجد...کشور ما هیچ بحرانی ندارد».(سایت خبر فوری، ۲۹آذر ۹۸)
جنابش از پستوی تاریکخانه که پا به بیرون گذاشته، روزنامه نخوانده، تلویزیون ندیده و حرفهای خامنهای و روحانی را دربارهٔ عظمت کاری که سیل وارهٔ مردم بر سر نظام آوار کرده، نشنیده، ناگهان پلکش میپرد که در آبان ۹۸ در ایران خبرهایی شده: «دشمنان نظام دلخوش کردهاند که یک راهپیمایی در کشور ایجاد و آن را تبدیل به شورش کنند در حالی که در آینده خواهید دید که چه کسانی مغلوب هستند».(همان منبع)
این است سطح فهم و آگاهی و شعور سیاسی سخنگوی سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی! بهتر است توصیف این سطح فهم و شعور سیاسی از زبان یک کارشناس حکومتی نشان داده شود که علاوه بر این سخنگو، گویای مختصات نظام هم میشود.
فیاض زاهد که سایت حکومتی اعتماد آنلاین وی را کارشناس معرفی کرده است، در گفتگوی ۲۸آذر ۹۸ دربارهٔ «آشفتگی دستگاه سیاسی مملکت گفت: ما یک استادی در دانشگاه داشتیم که در چنین شرایطی میگفت: کار از دعا و درمان گذشته است، دیگر باید به جادو و جنبل متوسل شد»!
همانطور که دربارهٔ پاسدار سخنگو اشاره شد، این رفتارها و گفتارها از آثار سیل سیاسی و اجتماعیِ قیام آبان ۹۸ است که مور و ملخ نظام را بیرون کشیده و تعادل مشاعرشان را بههم زده است؛ آنقدر که از دو دوتا چهارتای وضعیت فعلی نظام خودشان هم سر در نمیآورند و مجبورند این خزعبلات را پشت تریبون سخنگویی بالا بیاورند و در تاریکی، با خودشان بلند بلند حرف بزنند.
چند پرده از مدینه فاضلهٔ «هیچ بحران»
زیر عنوان «کشور ما هیچ بحرانی ندارد»، کافی است چند نمونه از «هیچ بحران» را خودیهای نظام اعتراف کنند تا معلوم شود حل بحران موجودیت و بقای نظام کار «توسل به جادو و جنبل» نیست:
ـ «خط فقر در ایران به زیر ۸میلیون تومان رسید».(مرکز آمار ایران)
ـ «حدود ۶۰میلیون ایرانی نیاز به کمکهزینه دارند».(روحانی، ۱روز بعد از گران شدن بنزین)
ـ «افراد میگویند راه اصلاح بسته است و نباید در انتخابات شرکت کنیم».(علی مطهری، ۲۸آذر ۹۸)
ـ «طبقه پایین اصلاً چیزی ندارد. تحصیل کردگان با آینده بیکار خود مواجه هستند. مردم در نظرسنجی اعلام کردند که دیگر در انتخابات شرکت نمیکنند. ما داریم از ۳مرحله عبور میکنیم: از نارضایتی به خشمگینی تا نفرت. در بولتنها و پستوها اطلاعاتی میدهند که درست نیست. این وضعیت مولد یک استرس دائمی و خستگی اجتماعی است».(جامعهشناس حکومتی در «نشست منطق اجتماعی اعتراضات آبانماه»، ۲۷آذر ۹۸)
کافیست به این مثلاً سخنگوی سپاه پاسدارن یادآور شد که «دشمنان نظام یک راهپیمایی را تبدیل به شورش کردند» که باعث شده حالا دیگر جامعهشناسهای خودی نظام به میدان بیایند. این پاسدار فاقد کلاس اول سیاست باید قبل از سخنگویی، لااقل میرفت «بولتنها و پستوهای اطلاعاتی درونی» نظام را میخواند تا سر در بیاورد که کار از مفسران و تحلیلگران و مصاحبهٔ فلان وزیر و وکیل نظام هم گذشته؛ مردم که همان «دشمنان نظاماند و یک راهپیمایی را تبدیل به شورش کردند» برای چنین اظهاراتی تره هم خرد نمیکنند و کار نظام آنقدر بیخ پیدا کرده که جامعهشناسان نظام باید جوانب این قیام و بعدیهایش را به خامنهای گوشزد کنند.
طنین و ارتعاش رستاخیز آزادی
آثار سیل سیاسی قیام آبان بسا فراتر از اظهارات یک یا چند پاسدار مالیخولیایی و مادون درک ابعاد اجتماعی و استراتژیک آن است. سیلی که هر روز که میگذرد، غرش آن آگاهی و انعکاس بیشتر در ایران و جهان میپراکند و جویبارهای تازهتر و مشتاقتر را به جانب رود اجتماعی خود روان میکند. غرش قیام آبان دارد مثل صور اسرافیل طنین و ارتعاش رستاخیز آزادی میپراکند. هر روز خبر پیوستن ایرانیان از زندانها، از جوامع فرهنگی و هنری، از خارج کشور و حتی انبوهی شخصیتهای مختلف جهان به ستارهٔ دنبالهدار قیام آبان افزوده میشود.
گواهی حقیقت ایرانی
از منظر دیکتاتورها و نگهبانان جنایی پاسدارنشانان البته در جزیرهٔ دایناسورها هیچ صدایی جز تنوره و پا کوبیدن دایناسورها نباید شنیده شود و جزیرهشان «هیچ بحرانی ندارد»؛ ولی وقتی سیلهای اجتماعی خلقها مسیلهای راهبند دریای آزادی را میشکنند، تاریخ هم این حقیقت ایرانی را اینچنین گواهی میدهد:
«تاج و تخت شاه دیروز، در قلعهشون نمیشه
به خیالشون که دستار، سرشونه تا همیشه
یادشون رفته که اون شاه که به صد مهره نمیباخت
تاجوْ از سرش تُو میدون، لشکر پیادهانداخت».
بدا بهحال حاکمانی که سببسازان سیلهای اجتماعی و سیاسی هستند! سیلهایی که مردمان ناگزیر از شورش، پاسخ دهندگان آناند؛ سیلهایی که درمان و جبرانی بسان سیلهای ناشی از حوادث طبیعی ندارند. این سیلها فصلی را ورق میزنند، ناسخان نظم و قانونمندی تعادل پیشین هستند و لاجرم بازگشت به شرایط گذشته، غیرممکن میشود.
تاریخ زندگانی بشر گواهی داده است که در سیلهای سیاسی و اجتماعی، مردم جلوتر و بالاتر از وضعیت قبلی قرار میگیرند و حاکمان هم به همین نسبت عقبتر و پایینتر از شرایط پیشین میمانند. ویژهگی چنین سیلهای سیاسی و اجتماعی در خطه و خیمه و جبهه حاکمان این است که انسجام و تعادل مواضع و اندیشه و بیانشان را مختل میکند و چون مور و ملخ که در سیلهای طبیعی در بیتعادلی کامل از اینور و آنور بیرون میزنند، اینان هم برای گریز از بار و آثار سیل سیاسی و اجتماعی، به هر دری میزنند و سر از حرفها و مواضع عجیب و گاه مضحک و مالیخولیایی درمیآورند.
پای تریبون یک مستطاب! نظام
در میان یک دو جین از این سیلزدگان سیاسیِ ناشی از قیام آبان ۹۸، یک مالیخولیا شده و سیلزدهٔ سیاسی هست که اظهاراتش نشان میدهد در عمرش یک تأمل و تجربه سیاسی نداشته و ناگهان از تاریکخانههای قرون وسطاییِ هفتتیرکشی و سپاهیگری جنایی درآمده است. این مستطاب! رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران است. وسعت تسلط سیاسیاش به مسائل نظام و شرایطی که از پس قیام آبان ایجاد شده، بهتر از هر معرفی است: «در گام دوم انقلاب، چنان اقتصاد پایداری در کشور حاکم خواهد شد که در باور نمیگنجد...کشور ما هیچ بحرانی ندارد».(سایت خبر فوری، ۲۹آذر ۹۸)
جنابش از پستوی تاریکخانه که پا به بیرون گذاشته، روزنامه نخوانده، تلویزیون ندیده و حرفهای خامنهای و روحانی را دربارهٔ عظمت کاری که سیل وارهٔ مردم بر سر نظام آوار کرده، نشنیده، ناگهان پلکش میپرد که در آبان ۹۸ در ایران خبرهایی شده: «دشمنان نظام دلخوش کردهاند که یک راهپیمایی در کشور ایجاد و آن را تبدیل به شورش کنند در حالی که در آینده خواهید دید که چه کسانی مغلوب هستند».(همان منبع)
این است سطح فهم و آگاهی و شعور سیاسی سخنگوی سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی! بهتر است توصیف این سطح فهم و شعور سیاسی از زبان یک کارشناس حکومتی نشان داده شود که علاوه بر این سخنگو، گویای مختصات نظام هم میشود.
فیاض زاهد که سایت حکومتی اعتماد آنلاین وی را کارشناس معرفی کرده است، در گفتگوی ۲۸آذر ۹۸ دربارهٔ «آشفتگی دستگاه سیاسی مملکت گفت: ما یک استادی در دانشگاه داشتیم که در چنین شرایطی میگفت: کار از دعا و درمان گذشته است، دیگر باید به جادو و جنبل متوسل شد»!
همانطور که دربارهٔ پاسدار سخنگو اشاره شد، این رفتارها و گفتارها از آثار سیل سیاسی و اجتماعیِ قیام آبان ۹۸ است که مور و ملخ نظام را بیرون کشیده و تعادل مشاعرشان را بههم زده است؛ آنقدر که از دو دوتا چهارتای وضعیت فعلی نظام خودشان هم سر در نمیآورند و مجبورند این خزعبلات را پشت تریبون سخنگویی بالا بیاورند و در تاریکی، با خودشان بلند بلند حرف بزنند.
چند پرده از مدینه فاضلهٔ «هیچ بحران»
زیر عنوان «کشور ما هیچ بحرانی ندارد»، کافی است چند نمونه از «هیچ بحران» را خودیهای نظام اعتراف کنند تا معلوم شود حل بحران موجودیت و بقای نظام کار «توسل به جادو و جنبل» نیست:
ـ «خط فقر در ایران به زیر ۸میلیون تومان رسید».(مرکز آمار ایران)
ـ «حدود ۶۰میلیون ایرانی نیاز به کمکهزینه دارند».(روحانی، ۱روز بعد از گران شدن بنزین)
ـ «افراد میگویند راه اصلاح بسته است و نباید در انتخابات شرکت کنیم».(علی مطهری، ۲۸آذر ۹۸)
ـ «طبقه پایین اصلاً چیزی ندارد. تحصیل کردگان با آینده بیکار خود مواجه هستند. مردم در نظرسنجی اعلام کردند که دیگر در انتخابات شرکت نمیکنند. ما داریم از ۳مرحله عبور میکنیم: از نارضایتی به خشمگینی تا نفرت. در بولتنها و پستوها اطلاعاتی میدهند که درست نیست. این وضعیت مولد یک استرس دائمی و خستگی اجتماعی است».(جامعهشناس حکومتی در «نشست منطق اجتماعی اعتراضات آبانماه»، ۲۷آذر ۹۸)
کافیست به این مثلاً سخنگوی سپاه پاسدارن یادآور شد که «دشمنان نظام یک راهپیمایی را تبدیل به شورش کردند» که باعث شده حالا دیگر جامعهشناسهای خودی نظام به میدان بیایند. این پاسدار فاقد کلاس اول سیاست باید قبل از سخنگویی، لااقل میرفت «بولتنها و پستوهای اطلاعاتی درونی» نظام را میخواند تا سر در بیاورد که کار از مفسران و تحلیلگران و مصاحبهٔ فلان وزیر و وکیل نظام هم گذشته؛ مردم که همان «دشمنان نظاماند و یک راهپیمایی را تبدیل به شورش کردند» برای چنین اظهاراتی تره هم خرد نمیکنند و کار نظام آنقدر بیخ پیدا کرده که جامعهشناسان نظام باید جوانب این قیام و بعدیهایش را به خامنهای گوشزد کنند.
طنین و ارتعاش رستاخیز آزادی
آثار سیل سیاسی قیام آبان بسا فراتر از اظهارات یک یا چند پاسدار مالیخولیایی و مادون درک ابعاد اجتماعی و استراتژیک آن است. سیلی که هر روز که میگذرد، غرش آن آگاهی و انعکاس بیشتر در ایران و جهان میپراکند و جویبارهای تازهتر و مشتاقتر را به جانب رود اجتماعی خود روان میکند. غرش قیام آبان دارد مثل صور اسرافیل طنین و ارتعاش رستاخیز آزادی میپراکند. هر روز خبر پیوستن ایرانیان از زندانها، از جوامع فرهنگی و هنری، از خارج کشور و حتی انبوهی شخصیتهای مختلف جهان به ستارهٔ دنبالهدار قیام آبان افزوده میشود.
گواهی حقیقت ایرانی
از منظر دیکتاتورها و نگهبانان جنایی پاسدارنشانان البته در جزیرهٔ دایناسورها هیچ صدایی جز تنوره و پا کوبیدن دایناسورها نباید شنیده شود و جزیرهشان «هیچ بحرانی ندارد»؛ ولی وقتی سیلهای اجتماعی خلقها مسیلهای راهبند دریای آزادی را میشکنند، تاریخ هم این حقیقت ایرانی را اینچنین گواهی میدهد:
«تاج و تخت شاه دیروز، در قلعهشون نمیشه
به خیالشون که دستار، سرشونه تا همیشه
یادشون رفته که اون شاه که به صد مهره نمیباخت
تاجوْ از سرش تُو میدون، لشکر پیادهانداخت».