گلهای سرخ لاله
«زور از ادراک پیوند میان بشر و دمکراسی عاجز است و نمیتواند به شرافت شکستناپذیر انسانی که از همین پیوند سرچشمه میگیرد، پی برد.» (توماس مان، پیروزی آینده دمکراسی، ص ۶۸)
«وقتی وارد بهشت سکینه شدیم، چند موتوری ما را دوره کردند. با دست یک ون نشانمان داد و گفت اون مال اطلاعات سپاهه، میخوای سوار ون بشی یا برگردی سوار ماشین خودت بشی؟ مردم هم ترسی نداشتند. شعار میدادند و بازداشت میشدند.» (از گزارشات و کلیپهای مستند روز ۵دی ۹۸در سایتها و شبکههای اجتماعی)
***
«مزار پویا بختیاری بسته شده بوده. برای کنترل فضا هلیکوپتر در بالای مزار پرواز میکرد. مردمی که آمده بودند بیپروا شعار میدادند: کشته ندادیم که سازش کنیم، رهبر قاتل رو ستایش کنیم / این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت.» (از گزارشات و کلیپهای مستند روز ۵دی ۹۸در سایتها و شبکههای اجتماعی)
***
پیامی از این رساتر؟
آیا چیزی برای گرامیداشت یادوارهٔ شهیدان قیام آبان در ۵دی کم گذاشته شد؟ اگر ۵دی پیامی بود که باید جویبارهای خون گلهای سرخ ایران از طرف مردم به دیکتاتور میدادند، آیا این پیام رسا و سراسری نبود؟ پاسخ را اینبار دیکتاتوری ولایت فقیه با برداشتن هر گونه تعارفی، به مردم ایران داد: حکومت نظامی در سراسر ایران و بستن صدا و تصویر با قطع اینترنت.
در محاصرهٔ «شرافت شکستناپذیر انسانی»
حالا جمهوری آخوندی باید از خیابانها و شهرها تا گورستانهای ایران همواره حصار و زنجیر بچیند. حالا نظام آخوندها در تنگنای محاصرهٔ «شرافت شکستناپذیر انسانی» به وسعت یک فلات و به قدرت یک ملت گرفتار آمده است.
پیام ۵دی بسیار رسا و روشن به همهجای ایران رسید و ورقی دیگر از تعیینتکلیف نهایی مردم با حاکمیت ترور و حکومت نظامی و زندان و سانسور مهر خورد. این تمامیت نظام آخوندی بود که در ۵دی در محاصره فرو رفت و منجمدتر و بستهتر و لاعلاجتر شد. حالا دیگر جز حکومت نظامی، ریختوپاش نظامیگری، خستگی پشت خستگی، مأمور گذاشتن برای تکتک ایرانیان و نگهبانی دادن برای تمام شهرها و خیابانها و گورستانها، هیچ راه دیگری برایش نمانده است. پیامی از این واضحتر میشد از ۵دی به تمام ایران و جهان مخابره کرد؟
حکومت نظامی تا کی؟
خامنهای تا کی میخواهد این دستگاه را مدام در حال آمادهباش و پهنشده در سراسر ایران رو در روی همهٔ مردم نگه دارد؟ حالا دههٔ ۶۰ نیست که فقط با مجاهدین خلق طرف باشد؛ حالا تمام جانباختگان راه آزادی از دهه ۶۰تا آبان ۹۸ متحد شدهاند و با شهرها و زندگانش پیوند خوردهاند. حالا خامنهای باید تمام مردم ایران را شناسایی کند. حالا باید مواظب تکتک شهیدان هم باشد. ببینید جانباختگان شاهد آزادی چه به روز خامنهای و دستگاه عریض و طویل زرادخانهاش آوردهاند:
«لباس شخصیها و نیروهای گارد ویژه از صبح در شهر وجود داشتند؛ با تاریک شدن هوا تعداد و تجهیزاتشان بیشتر شد...در میادین اصلی جنوب شهر تهران ماشینهای آبپاش و جرثقیلهای بزرگ مستقر شده است. نیروهای لباسشخصی و ماشینهای گارد ویژه هم حضور دارند... راههای منتهی به قبرستانها بهشدت امنیتی بودند. از همه، چه کسانی که با ماشین بودند و چه کسانی که پیاده بودند، فیلم میگرفتند». (از گزارشات و کلیپهای مستند روز ۵دی ۹۸در سایتها و شبکههای اجتماعی)
سد و بند بر راه نسیم و شمیم!
واقعیت این است که شهیدان از خاکسار جاودانهشان در سراسر ایران تکثیر شدهاند و این کوثر را میرایی نبود و نیست و نباشد. رایحهٔ پیامشان هم همیشه با نسیم بیداری نسل به نسل ایرانزمین در گردش است. مگر رایحهٔ گلهای سرخ دهه ۶۰ از تمام سیمهای خاردار ولایت فقیهی نگذشت و به نسلهای بعدیاش در سریال قیامها نرسید؟
«وقتی که گل میگذره از سیمهای خاردار خزون
عطر و شمیم گل دیگه حصار کشیدن نداره»
حالا شمیم آزادی نه فقط در ارادهٔ مردمی و نسلهایی که قیام میکنند، بلکه از تمام خاکساران گلهای رازقی ایران منتشر شده است. حالا دیکتاتور باید بر راه نسیم و شمیم آزادی هم سد و بند بچیند و زرادخانهٔ نظامی پهن کند.
درنگ و تأملی در ایستگاه ۵دی
بنابراین روز ۵دی را باید اتمامحجت دیگری از جانب زندگان و پویندگان آزادی و دمکراسی و مردگان عاشقان با تمامیت حاکمیت ولایت فقیه دانست. اتمام حجتی که برای مردم ایران بهمثابه ذخیره کردن خشم و خیزش برای خروش و شورش مهیاتر و انفجاریتر و برای دیکتاتور، دوران آمادهباش مستمر و فرسایشی در تمام ایران و به تبع آن تشدید تضادهای باز هم بیشتر و ریزش گستردهتر خواهد بود.
از پس تجربه ۵دی مردم ایران، نبرد آزادی و ضدآزادی علیه آخوندیسم، به مرحله کیفی نهاییاش نزدیک و نزدیکتر میشود. از این پس آثار این نبرد که پیدرپی به سوی همهجانبهگی و تنوع تاکتیکها علیه دیکتاتور سیر خواهد کرد، بحران در بحران به درون نظام خواهد ریخت و گشایش در پی گشایش برای نسل قیام با پشتوانهٔ پتانسیل اجتماعی آن خواهد آفرید.