درزی در کوزه افتاد
«به شهر مرو درزئی[خیاطی] بود که بر در دروازه گورستان، دکانی داشت و کوزهای در میخی آویخته بود و هوس آن داشتی که هر جنازهای که از آن شهر بیرون بردندی، وی سنگی اندر آن کوزه افکندی و هر ماهی حساب آن سنگها بکردی که چند کس را بردند و باز کوزه تهی کردی و سنگ همی در افکندی تا ماهی دیگر...
تا روزگار برآمد، از قضا درزی بمرد، مردی به طلب درزی آمد و خبر مرگ درزی نداشت، در دکانش بسته بود، همسایه را پرسید که: «این درزی کجاست که حاضر نیست»؟ همسایه گفت: «درزی نیز در کوزه افتاد».(قابوسنامه ابوالمعالی کیکاووس ابن اسکندر)
حالا صحبت از ولیفقیه نظام است. بهرام که گور میگرفتی همه عمر، دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟ دیکتاتوری که شدیدترین سانسورها و محدودیتها را علیه رسانهها و آزادی بیان اعمال میکند، خودش در دام افتاد و فیسبوک صفحه عربیاش را بهطور کامل از صحنه روزگار محو کرد! واقعاً که این حکایت عبرتآموزی است برای مستبدان حال و آینده و دشمنان آزادی.
البته این اولین بار نیست که خامنه در کوزه میافتد. در خرداد گذشته هم که توئیتر ۴۷۷۹حساب مرتبط با رژیم را بست. یکی از حسابها خاص بیت خامنهای و موسوم به حساب ریحانه بود.
خامنهای سمبل و پیشوای حاکمیتی است که شدیدترین احکام را علیه فعالان رسانههای اجتماعی صادر میکند و به بهانه تبادل چند خبر، سالیان سال آنها را پشت میلههای زندان میفرستد و یا مثل ستار بهشتی را زیر شکنجه بهقتل میرساند. یک ارتش سایبری درست کرده که برای شناسایی و شکار دگراندیشان بیشترین هزینهها را صرف میکند. خودش یک بار اعتراف کرد که اگر رهبر نبود میرفت و فرماندهی همین ارتش کثیف سایبری را برعهده میگرفت. در قیام آبان دست به کاری زد که رکورد همه سانسورچیان جهان را شکست و برای اولین بار در تاریخ، اینترنت یک کشور را بهطور کامل قطع کرد. این اقدام بهقدری عجیب و ضدبشری بود که آسوشیتدپرس همان روزها نوشت: «کارشناسان میگویند، بار اول است که قطعی اینترنت، یک شبکه داخلی مدرن و بسیار پیشرفته را در سراسر یک کشور ۸۰میلیونی بهطور مؤثر ایزوله کرده است. این تلاشها از سوی دولتهای دیکتاتوری برای سانسور ارتباطات اینترنتی یک سرفصل بهشمار میآید».(۳۰آذر ۹۸)
این خبرگزاری به نمونههای مشابه دیگری در گذشته اشاره کرد و وجه تمایز قطع اینترنت در ایران با سایر کشورها را چنین توصیف کرد: «دولتهای دیگر مانند اتیوپی قطعهایی به مدتهای طولانیتری را تحمیل کردهاند و روسیه نیز در حال اعمال کنترل مرکزی بیشتر روی اینترنت میباشد اما تا بهحال هیچ مورد مشابهی مانند پیچیدگی لجستیکی ناشی از قطع اینترنت در ایران وجود نداشته است». و البته بدیهی است که این «پیچیدگی» فقط ظاهر قضیه است و زیر آن چه هزینههایی که از جیب مردم ایران صرف نشد و چه مشاغلی که از بین نرفت و به تعداد بیکاران اضافه نشد و چه زیان اقتصادی عمومی که بر دوش اقشار فقیر و محروم سنگینتر نشد! بگذریم از هدف اصلی خامنه، فرونشاندن و سرکوب قیام در زیر بیخبر گذاشتن جهانیان بود که به آن هم نرسید و عکس و فیلمهای قیام و حماسههای جوانان و شهدا، هنوز در حال انتشار است.
ما چه داریم؟ هیچی!
طبق معمول، انتشار خبر بسته شدن فیسبوک خامنهای با نعرههای پاسدارانی همراه بود که بهطور روزانه از همه طرف زیر ضرب هستند و به همین دلیل هیچ عکسالعملی جز چند پارس خوابیده نداشتند. خبرگزاری سپاه جنایتکار موسوم به فارس روز ۱۵آذر ۹۸ در محکوم کردن فیسبوک در موضعی بهغایت مأیوسانه و ذلیلانه نوشت: «در حالی که در این شبکهها سردار سلیمانی و سید حسن نصرالله و حزبالله لبنان اجازه فعالیت ندارند شبکههای تروریستی مستظهر به نظام سلطه فعالیت دارند». چند روز قبلش پاسدار جلالی، رئیس پدافند غیرعامل آخوندی، مشابه همین نالهها را سر داده بود که «هر کسی که توی سایت خودش عکس قاسم سلیمانی یا عکس سپاه باشد به اعتبار مصوبه آمریکاییها آن را فیلتر کنند و برمیدارند».(تلویزیون افق رژیم ۱۱آذر ۹۸)
با به حاشیه رفتن سیاست مماشات، رژیم به هر دری میزند، به رویش بسته است. قیام مردم عراق و لبنان هم عمق استراتژیک نظام ولایت را در معرض سقوط قرار داده و در کاکل همه پیروزیهای خلقهای منطقه علیه تضاد اصلی خاورمیانه، قیام جاری مردم ایران است که آغازی برای پایان تمامیت این رژیم سرکوب خواهد بود.
در این ایزولهشدگی و ناکارآمدی سرکوب، نظام آخوندی هیچ راهی جز بر سر و روی خود کوبیدن ندارد و در مقابل فشار بینالمللی علیه سرکوب و سانسور آسیبپذیر و مستاصل شده و اعتراف میکند همانطور که سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و بقیه نیروهای نظامی رژیم در صحنه واقعی تحت فشار و در حال ریزش هستند، ارتش سایبریاش هم عملاً قدرت و کارآیی قبلی را ندارد. اعتراف خودشان گویای این فلاکت رو به افزونی است:
«فیسبوک تصمیم میگیرد صفحهمان را حذف کند اینستاگرام تصمیم میگیرد صفحه ما را حذف کند تصمیم میگیره فلان اکانت را از بین ببرد، ساسپند کند، ما چه ابزار اعمال قدرتی داریم؟ هیچی»!(شبکه مستند رژیم ۸آذر ۹۸)
آری، ورق روزگار به همت مقاومت و خون پاک شهیدانش چرخیده است و آخوندها باید تاوان تمام مصائبی را که بر سر مردم ایران آوردهاند، یک به یک پس بدهند.