به آتش کشیدن بانک ملی بهبهان - ۲۵آبان۹۸
یک قانون متقن
تاریخ مبارزات صد و اندی ساله مردم ایران این حقیقت را به اثبات رسانده که رژیم ستمشاهی پهلوی اگر چه گرفتند و به بند کشیدند و کشتند اما با این اعمال جنایتکارانه فقط گور خود را کندند زیرا خشم خلق و تنفر مردم برای ستمکاری و وحشیگری آنها بسا بسا سهمگینتر بود و توفانوار بر تمامی ظلم و جوری که بر ستمدیدگان روا داشته بودند، خروشید و با فورانی آتشفشانگونه، بنیانشان را از ریشه کند.
بگذریم که رژیم خمینی روی رضاخان و خلفش را سفید کرد اما سرنوشتش چیزی جز همین قانون تکاملی که بیشک محقق خواهد شد نیست، آخوندها باید گورشان را از ایرانزمین گم کنند. این خواسته مردم ایران است و قطعاً محقق خواهد شد.
قیام آبانماه مردم قهرمان ایران و جوانان شورشی این را به اثبات رساند که هرگاه خلق اراده کند مانند سیلی بنیانکن آخوندها را جارو خواهند کرد. اگر چه اختاپوس عمامهدار، جوانان ایرانزمین را به خاک و خون کشید، دستگیر و شکنجه کرد و میکند اما سرنگونی دیکتاتور حتمیتی است انکارناپذیر که قیام آبانماه آن را بهروشنی نشان داد.
عقبنشینیهای پیدرپی
خلیفه ارتجاع ابتدا رجز میخواند و میگفت که چشم فتنه را درآورده است اما در فاصلهٔ کوتاهی مجبور شد تمامی لاف و گزافش را پس بگیرد و برای کم کردن از عواقب فشارهای داخلی و خارجی، با طرح «رأفت اسلامی!» عقب بتمرگد. این عقبنشینی را وحشت از آتشفشان خشم خلق و جوانان شورشی به او تحمیل کرد؛ اگر چه قیمت آن بیش از هزار شهید و هزاران دستگیری بود.
همانطور که شنیدهایم، روز چهارشنبه(۱۳آذر) تلویزیون رژیم پاسخ خامنهای به درخواست پاسدار شمخانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم را پخش کرد که بر اساس آن خامنهای با درخواست او موافقت کرد مبنی بر اینکه «بر اساس چارچوبهای قانونی موجود، شهروندان عادی که بدون داشتن هیچگونه نقشی در اعتراضات و اغتشاشهای اخیر و در میانه درگیریها جان باختهاند، در «حکم شهید» محسوب شوند... قربانیانی که در جریان تظاهرات اعتراضی به هر نحو جان خود را از دست دادهاند، موضوع پرداخت دیه و دلجویی از خانوادههای آنان (قرار گیرند) و حتی کسانی هم که بهصورت مسلحانه و در درگیری... کشته شدهاند، مقرر گردید پس از بررسی وضعیت و سوابق خانواده آنان... متناسباً مورد توجه و دلجویی قرار بگیرند».
ترس و وحشتی که قیام آبان بر سراپای نظام پوسیده ولایت انداخت، سردمداران آن را واداشت که هر کدام دیگری را مقصر فوران خشم خلق قلمداد کند. عظمای در گل مانده، برای سلب مسئولیت از خود پیشتر گفته بود: «من صاحبنظر نیستم لکن اگر سران سه قوه تصمیم بگیرند، من حمایت میکنم». روحانی شیاد گفت: «من روز جمعه فهمیدم بنزین سهمیهبندی شده است»، تا نمایندگان اصطبل ارتجاع از هر دو باند، برای فرار از عواقب قیام مجبور به لگدپرانی به هم و افشای دیگری شدند. دیگران از قبیل ابراهیم رئیسی و لاریجانی، رئیس مجلس ارتجاع نیز بهنحوی خود را از مسئولیتپذیری در این ماجرا کنار کشیدند.
همچنین زیر برق خشم و جسارت و تهاجم خیزش جوانان شورشی، بهرغم صحنههای وحشیگری در سرکوب با گلوله و تیربار، نیروهای سرکوب خامنهای که در بسیاری صحنهها از مقابل قیامکنندگان میگریختند دچار ترس و ریزش شدند تا جایی که برای جلوگیری از آن، بیت ولایت مجبور به باج دهی از جیب ملت به آنها شد و گردانندگان نمایش جمعه به دلداری آنها بر خواستند.
آخوند علمالهدی، امامجمعه خامنهای، در روز ۶آذر طی یک سخنرانی به مناسبت هفته بسیج با اشاره به قیام گفت: «در ماجرای اخیر...برخی افراد که عشق آنها به رهبر معظم انقلاب اسلامی جای تردید ندارد مسألهدار شدند زیرا گفتند که چرا رهبری از این کار حمایت کردهاند». وی در مورد علت این ریزش هم گفت که «اینها بهاندازه کافی باورمندی و ایمان به ولایت ندارند».
روز سختتر
اینها تازه از نتایج سحر است. مردم ایران عزم جزم کردهاند تا نظام ولایت فقیه را که ایران و ایرانی را به خاک سیاه نشاندهاند از زیباترین وطن پاکسازی کنند و صد البته که «روزی که ستمدیده از ستمکار انتقام کشد، سختتر از روزی است که ستمکار بر او ستم روا داشته است. این سخن حضرت علی هنوز در تاریخ پژواک میاندازد: «یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَی الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَی الْمَظْلُومِ».
بیگمان بهزودی زود خلق قهرمان ایران و جوانان شورشی با استمرار قیام به شبپرستان عمامهدار را در برق خیرش و خروش خود محو خواهند کرد و صبح دولت آزادی بر تارک البرز کوه دمیدن خواهد گرفت.