اگر به من و یا شما بگویند تصویری از شرایط امروز ایران را بدهید، چه می گوئیم؟ سئوالی است که شاید هر روزه از ذهن می گذرد.
شکاف طبقاتی گسترده، اختلاس، میزان دزدی ها که می توان با آن مقدار پول کشوری را آباد کرد. در مقابل فقر نفس گیر، خودکشی و نابرابری های عظیم اجتماعی!
اولین سخنرانی مسعود رجوی در دانشگاه تهران هنوز بعد از بیش از چهل سال تازه است. این را برای یادآوری نمی گویم بلکه برای یادگیری، برای نسلی که همه چیز از آنان دریغ شد می نویسم. بخش کوتاهی از این سخنان را این جا می آورم.
"من نیامدم اینجا که روند خودبخودی قضایا را فقط ستایش کنم.
ما نیامدیم که آنچه را که هست وفقط هست تأیید کنیم.
لختی هم باید به آن اندیشید که چه چیز باید باشد؛ وچه چیز نباید باشد! برادران، خواهران، رزمندگان و مبارزین! ما سر نداده بودیم که بهجایش زر بگیریم.
مگر جانمان را برای این داده بودیم که بهجایش جاه بگیریم؟
از جا برنخاسته بودیم، قیام نکرده بودیم که در جاهای بهترو صندلیهای بهتر و مقامات بهتری قعود کنیم.
مسعود رجوی در بخشی از همین سخنان می گوید:
"انقلابات پیروزمند جهان رو همه مطالعه کردهاید، سازمان داشتند و سلاح ولی خلق ما چه داشت؟
فقط سینه ای سپر کرده وآنطور که ما توی زندان میشنیدیم در اون شبهای محرم!
این خلق اینطور تا اینجا این پیروزی رو بدست آورده، وای برما اگر این پیروزی رو درست ادامه ندیم.
پس مبادا که فرصتهارو ازدست بدیم و به نسل نفرین شدهای خودمون رو تبدیل کنیم.
به صراحت باید گفت برادران و خواهران، مبارزه حق هر بشریست و حق هر نیرویی ویژگی انسانه اگرانسان مبارز نباشه که انسان نیست.
امروز انقلاب ایران پیروزیش در گرو شماست که آیا رسالت خودتون رو انجام خواهید داد یا نه، و این رسالتی است بس مشکل. میشه نشست و تا نهایت حرکت خودبخودی رو تقدیس کرد.
این حرکت خیلی عظیمه، خیلی قابل ستایشه ولی نباید به همین قناعت کرد گفتیم که ما درآغاز راهیم راهی بس دور و دراز که تا قله توحید ادامه داره! و ادامه می دهد
«هیچگونه تضییق نظامی و سیاسی برای انقلابیون اصیل و جان برکف که از قدیم میجنگیدهاند نباید بهوجود آید
محاکمات در دادگاههای علنی مردمی برگزار شود و نمایندگان قشرها مختلف مردم و عموم قشرها و طبقات و نیروهای مبارز و انقلابی در هر موردی شاهد و قاضی محاکمات باشند.
انتصابهای مختلف نظامی و سیاسی و اداری بهخصوص در حد کادرهای طراح و رهبریکننده با نظر شوراهای مردمی صورت گیرد
در دقایق پایانی میتینگ بود که مسعود رجوی به جای «انقلاب اسلامی»، روی «انقلاب دموکراتیک» تأکید کرد
یک نفر سؤال کرد
«انقلاب دموکراتیک یعنی چه؟»
رجوی گفت: «یعنی انقلابی با شرکت مردم؛ همه قشرهای خلق!
زمانی که مسعود گفت ما در آغاز راهی هستیم بس دور و دراز، شاید تصور آن را نداشتیم که چهار دهه باید مردم ایران تحت سرکوب و ستمی باشند که قرون وسطی بیاد می آورد. در تمامی این دوران جنگی نابرابر از یکسو مردم و مقاومت بر حق شان واز سوی دیگر رژیم جریان داشته است. اینکه چرا مقاومت سرزنده و پویا مانده است نه اتفاقی است و نه تصادفی. این هم نه شعر است و نه شعار! یک پدیده را باید از ضد آن شناخت. اگر به درستی مسعود رجوی صفت ضد بشر را برای رژیم استفاده می کند، بنا براین باید در مقابل این دژخیم ارتجاعی حامل و بیانگر زیباترین احساسات انسانی بود. می دانیم که رژیم ولایت فقیه برای نابودی مجاهدین لحظه ای درنگ ندارد. تجربه این سالیان نشان داده است که از هر وسیله ای، هر وسیله ای برای از بین بردن آنان استفاده می کند. دریغ آنکه جریان هائی در رکابش سرباز ولی فقیه شده اند و همسو با آنان برای سیاه سازی مجاهدین بی وقفه فعالیت می کنند. بنگاه خبرپراکنی بی بی سی که شاملو آن را به حق بزرگترین حرمزاده سانسور خواند و زایده های مطبوعاتی دیگر و گاه به نام جریانهای سیاسی از این دست هستند. برای اینکه به تبلیغات زشت و ضد اخلاق کاری خود رنگ و لعابی بزنند، افراد خود باخته ای را که در دورانی در صفوف مجاهدین بودند به خدمت می گیرند. در طول تاریخ کسانی بودند که خود را به دشمن فروختند و به مردم پشت کردند. در هیچ فرهنگ و ملیتی و در هیچ کجای تاریخ سراغ نداریم که کسی حق را به آنان بدهد. این خودفروختگان با دروغ بافی می خواهند بگویند که اگر ما جدا شدیم تقصیر مجاهدین است که حقوق ما را زیر پا گذاشته اند، گوئی که مبارزه با ولی فقیه مهمانی خانه خاله بوده است. ولی فقیه تمامی پرده ها را کنار می زند و یکی از بالاترین کادرهای اطلاعاتی خود را در لباس دیپلمات برای انجام عملیات تروریستی به پاریس می فرستد. فردی که هنوز در زندان آلمان به سر می برد. بالاترین افراد اطلاعاتی خود را قربانی می کند تا مشروعیت مبارزه سازمان مجاهدین را زیر سئوال ببرد.
مجاهدین و مقاومت ایران مشروعیت خود را از مبارزه برای خواست مردم می گیرند. در طول این سالها حتی یک قدم از به ثمر رسیدن خواست مردم فروگذار نکردند. نه اپوزیسیونهای یک روزه و ولی فقیه ساخته آنان را می ترساند و نه تمامی زد وبندهای تا به حال صورت گرفته و احتمالا بازی هائی که در آینده رو می شود.
حالا به دور آخر مبارزه برای سرنگونی رسیدیم. به روزهائی رسیدیم که حرف مسعود به زیباترین شکل خود را نشان می دهد که همان انقلاب دمکراتیک هست با شرکت مردم، همه قشرهای خلق!