۱۳۹۵ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

سینا دشتی:‌ خرداد ٥٩ - خرداد ٩٥


سینا دشتی:‌ خرداد ٥٩ - خرداد ٩٥
بیش از ١٣ هزار روز بین این دو تاریخ است، ٣٦ سال، عمرى است، کسى که خرداد ٥٩ به دنیا آمده، الان در میانه ى جنگ بزرگى است به نام زندگى، پر از تلاطم ها، بیم ها و امید ها،
در خرداد ١٣٥٩ در خیابان زند شیراز جوانى را در ملاء عام شلاق میزدند، فریاد هاى او هنوز در گوش طنین مى اندازد و خبر هم الان این است که کارگران و جوانان کشور را در دولت "تدبیر و امید" ده ده به شلاق کشیده اند تا برکات "برجام" را و فتوحات "برشام" را به زبان همه فهم به جهانیان و ایرانیان بگویند که " این دولت توى دهن این ملت میزند".

چه چیزى تغییر کرده است ؟ هزاران هزار را اعدام کرده و بیش از یک میلیون انسان را در تنور جنگ هشت ساله ریخته و سوزانده و زندگى هزاران خانواده را سیاه کرده، آوار هاى خرمشهر از ٥٩ تا ٩٥ مثل تمام دروغ هاى بزرگ " دفاع مقدس" سر جا قرار گرفته،یعنى دور وهن انگیز تسلسل شلاق و جهل و جنایت ادامه دارد، اما جمعیت کشور از ٣٦ به ٨٠ میلیون رسیده که بخش اعظم آن را جوانان تشکیل میدهند و بخش اعظم همین جوانان هم بیکار هستند. ترکیب قطب عظیم ناراضى و نظام سیاسى عقیم و درمانده که تنها راه را از روز اول سرکوب دیده، ترکیب انفجارى و نامتعینى هست. این حقیقت ایران امروز است که رژیم میخواهد با "سونامى اعدام" و موج سرکوب هاى شریرانه این جامعه را کنترل کند.
تا حدى میتواند هم در این کار موفق باشد اما خودشان هم میدانند این راه قابل اتکاء نیست.
در این که "لحظه" فراخواهد رسید، اکثر ناظرین متفق القول هستند و هر کس به فراخورمنافع خود، راه حلى پیشنهاد میکند، مدافعین حرم خامنه اى در امریکا به اوباما که متخصص عقب نشینى در مقابل ملا ها بوده،نصیحت میکنند که باید دل حضرت عظما را به دست آورد! یعنى در عالم واقع خودشان هم میدانند که میانه و مودره در ولایت فقیه هیچ اعتبارى ندارد و دیگر پرده هاى تبلیغات را کنار زده که باید با خود عظما کنار آمد، البته که تا حالا هم همیشه کنار آمده بودند، اما کنار گذاشتن تبلیغات تقویت جناح نرم تنان در مقابل سخت سران، بیان جدى بودن شرایط رژیم چه در داخل کشور و چه در کل منطقه است، از یک طرف جنگ فرسایشى در حلب به نتیجه ى مطلوب هنوز نرسیده است و در عراق هم هجوم سنگین به فلوجه در همان قدم اول با تصاویر کشتار مردم غیر نظامى توسط حشد ألشعبى، همراه شده و ناظرین نظامى از طولانى مدت شدن این عملیات با توجه به موقعیت نیروها در روى زمین خبر میدهند، تلاش رژیم براى پیشرفت استراتژیک در سوریه و عراق تا قبل از خروج اوباما از کاخ سفید بسیار قابل درک است اما به نظر نمیرسد که نتیجه ى مطلوب حاصل گردد. بهاى سنگین درگیرى مستقیم در سوریه براى رژیم را به طور سمبولیک در وضعیت قاسم سلیمانى میتوان دید. او را مثل مقواى امام در جاهاى مختلف میگردانند.حضور دارد اما موثر نیست.
در داخل اعتصابات کارگرى، تظاهرات معلمان، غلیان محسوس اجتماع را براى رسیدن به خواستهاى حداقل مطرح میکنند. مقاومت ایران مثل هر خرداد در حال تدارک تجمع بزرگ سالانه ى خویش است. در سال ٥٩ و بعد از کودتاى رژیم در دانشگاهها، خط رژیم تهاجم به مراکز علنى مجاهدین در شهر هاى بزرگ کشور یود، الان خط رژیم تهاجم به لیبرتى است، آن موقع چماق دار ها اول مى امدند و بعد گله ى پاسدار ها و الان مزدوران قلم بدست و خانواده ى وزارت در حال حمله به لیبرتى هستند.
 ١٣ هزار روز کشتار و جنگ و سرکوب تنها دلیل بقاى حکومت اخوندها بوده است. هنوز هم نتوانسته اند گریبان خود را از دست مقاومت و مجاهدین رها سازند. آن روزها میلیشیا، پرشور و باروحیه ى تهاجمى خمینى را از ماه به چاه کشانید، الان شوراى مرکزى هزار زن در رأس جنبش ضد بنیادگرائى در منطقه و جهان در حال درخشش است. هر جور به صحنه نگاه کنیم، رژیم پیروز نشده و ما بعد از ١٣ هزار روز مقاومت تمام عیار، نه تنها شکست نخورده ایم، بلکه در مدارى بسیار بالاتر به نقطه ى امید مردم ایران و منطقه، تبدیل شده ایم.
راه مانده بسیار کوتاه تر از راه طى شده است.