اول ماه مى (مه) روز جهانى كارگر بر زحمتكشان بى ادعا مبارك باد.
درد كارگر را كارگر داند و بس. نه كارفرمايان و نه سرمايه داران و نه حكمرانان پول پرست.
دنياى بى رحم امروز ما را به سمتى ميكشد كه عواطف و انسانيت را زير پاى خود له مى كند و سرمايه داران و فرمانروايان جاه طلب را بى رحم تر مى كند.
من گوهر عشقى، خود را وابسته و عضو قشر شريف كارگر ميدانم و بخود مى بالم كه عضو فرومايگان قدرت طلب و پول پرست نيستم.
همه نيك ميدانيد كه فرزند كارگرم را به دليل شكوه از گرانى و بى عدالتى و تبعيض و ايجاد شكاف عميق بين دارا و ندار، در حكومت مدعى حمايت از مستضعفين و كارگران و از همه مهم تر مدعى مخالفت با كاخ نشينان سابق، ظرف سه روز زير شكنجه هاى قرون وسطايى از بين بردند و جلاد و قاتل فرزندم را از زندان رها نمودند، قاضى پرونده را ترفيع كردند و بى شك آمران را هم تشويق نمودند، چرا كه اين حاكميت صرفا بجاى احقاق حقوق پايمال شده كارگران و زحمت كشان شريف كشورمان ايران همواره در صدد ايجاد خفقان و سكوت بين كارگران بوده و به وحشى ترين شكل ممكن تجمعات كارگرى را مورد هجوم قرار داده و فعالان اين عرصه به زندانهاى طولانى مدت محكوم مى كند.
پر واضح است كه از پاى برهنگانى كه بنام آنان بر اريكه قدرت نشستند بى ترديد وحشتى مضاعف دارند. حاكمانى كه بجاى درك واقعيت و همدردى با مظلوم ترين و با شرافت ترين اقشار جامعه روى خود را از آنان بر مى گردانند و بى توجهى به آنان را پيش ميگرند و پست تر از آن تكيه بر قدرت و ثروت و نيروى نظامى مى كنند، محكوم به فنا هستند. اين درس بزرگ تاريخ است.
من اين روز با شكوه را به همه كارگران و زحمتكشان وطنم ايران و همه كارگران و زحمت كشان در چهار گوشه جهان شادباش مى گويم و توصيه مى كنم سكوت در برابر فرومايگان پول پرست و جاه طلب، روزگار را بر قشر كارگر سخت تر خواهد كرد پس نبايد بيرق مبارزه و ظلمت شكنى بر زمين بيافتد