۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

پناه بردن به لفاظیهای پر طمطراق برای فرار از تنگناه

گام نهایی در مراحل پنجگانه‌ی اهداف انقلاب اسلامی، تحقق «تمدن اسلامی» است! (خامنه‌اي)

خامنه‌ای روز دوشنبه ششم اردیبهشت 95 در دیدار اعضای شورای عالی ”مرکز الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت“، هدف انقلاب اسلامی را «تحقق تمدن اسلامی» خواند و خواهان «الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت» شد!

خامنه‌ای در تبیین مراحل پنجگانه‌ی تحقق اهداف انقلاب اسلامی، مرحله‌ی اول و دوم را، شکل‌گیری انقلاب اسلامی و تأسیس نظام اسلامی دانست که هنر بزرگ خمینی بود!

اما در رابطه با این هنر بزرگ ادعایی خلیفه ارتجاع، لازم به یادآوری است که راه  انقلاب ضدسلطنتی  از سالها پیش با رنج و خون و مبارزات رشیدترین فرزندان پیشتاز مردم، از حنیف‌نژاد و  سعید محسن  و بدیع‌زادگان گرفته، تا مسعود احمدزاده و پویان و جزنی و شریف‌زاده‌های کردستان و صدها شهید و هزاران اسیر دیگر هموار شد.

سپس به مجرد سست شدن چفت و بندهای دیکتاتوری پلیسی- نظامی شاه. (شکستن طلسم اختناق)، خیزش‌های عظیم توده‌یی آغاز گردید و طی یک سال با فداکاری هزاران تن از هموطنانمان، سرانجام در 22بهمن سقوط قطعی رژیم منفور سلطنتی محقق شد.

اما افسوس که آنچه روح راستین انقلاب ضدسلطنتی- پدر طالقانی- آن را به‌درستی «خطرناکترین نوع استبداد» یعنی «استبداد در پس پرده دین» نامیده بود، به سرعت تحت «ولایت» سفیانی خمینی به قدرت خزید و هم‌چون افعی شرزه، از زیر ردای این دجال ضدبشر سر برآورد! و با ربودن رهبری این قیام بزرگ، سارق بزرگ انقلاب لقب گرفت.

خمینی به‌دلیل ماهیت قرون‌وسطایی و ضدتاریخی خود هرگز نمی‌توانست پاسخگو و محقق کننده شعار خواسته محوری انقلاب، که همانا «آزادی» های دموکراتیک بوده، باشد لذا عملاً به سرکوب و شکنجه و اعدام برای ادامه حاکمیتش روی آورد و...

باری طبق طرح خامنه‌ای، الآن در مرحله‌ی سوم قرار داریم، که «تشکیل دولت اسلامی» است و تا وقتی این مرحله به‌طور کامل محقق نشده است، نوبت به «تشکیل جامعه‌ی اسلامی» نمی‌رسد! و گام نهایی هم تمدن اسلامی است!

خامنه‌ای خط تولید الگوی پیشرفت اسلامی - ایرانی را در خرداد سال 1390 (33سال پس از حاکمیت رژیم آخوندی) در حکمی، که منجر به تأسیس مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت شد صادر کرد.

خامنه‌ای در پاسخ به این سؤال که چرا الگوهای موجود و آزموده‌شده در دنیا نمی‌توانند الگوی مطلوبی برای ما باشند؟ گفت: ”وضعیت نامناسب برخی کشورهای دنبال‌کننده‌ی این الگوها را در شاخصهایی نظیر بدهی‌های کلان مالی دولتها، بیکاری، فقر و اختلاف طبقاتی شدید، نشانه‌هایی از ناکارآمدی الگوهای رایج خواند که به «اخلاق، عدالت، معنویت و امنیت» منتهی نشده است!

هرکس که به سایت این مرکز مراجعه کند می‌بیند که از فردای تأسیس آن، صدها نفر از سرمهره‌ها و کارگزاران ریز و درشت این رژیم، سالهاست دور هم جمع شدند و مشغول تحقیق درباره الگوی تمدن اسلامی شدند که تا امروز هم ادامه دارد! و تازه در پنجمین سال آن می‌خواهند الگوی اولیه را معرفی کنند!...

این حضرات در مورد این‌که چقدر از کارشناسان در تدوین الگو استفاده شده است، می‌گویند: ”تا کنون صدها نفر از استادان دانشگاه و حوزه در الگو مشارکت داشته و با 10 مؤسسه و دانشگاه قرارداد بسته‌ایم، تا کنون 4 جلد کتاب تطبیقی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» چاپ شده است! همچنین 6 کتاب دیگر هم در حال تهیه است! همچنین نشست‌های تخصصی با کارشناسان مختلف تا کنون در 38 نشست تخصصی برگزار شده و در نظر است این جلسات به 100 نشست برسد! وباز هم‌چنین، میلیاردها تومان از بودجه دولت را صرف کرده‌اند! (خبرگزاری حکومتی فارس۱/۸/۹۱)

حال نگاهی به میزان پیشرفت الگوی پیشرفت! در رژیم آخوندی ولایت‌فقیه بیاندازیم که معتقد است الگوی دیگران، دارای بدهی‌های کلان مالی دولتها، بیکاری، فقر و اختلاف طبقاتی شدید است که به «اخلاق، عدالت، معنویت و امنیت» منتهی نشده است! (مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ۶/۲/۹۵)

حالا اگر الگوی کشورهای دیگر این طور است خوب است نگاهی به چند نمونه از الگوی پیشرفت اسلامی در حاکمیت آخوندی بیندازیم!

وزیر اقتصاد از برآورد اولیه 250هزار میلیارد تومانی برای بدهیهای دولت خبر داد و گفت: بر اساس حسابرسی که صورت گرفته، ۱۵۰ هزار میلیارد تومان از این بدهیها قطعی شده است. (سایت حکومتی تعامل۲۹/۲/۹۴)

احمد توکلی عضو مجلس در سال94 درباره 'فساد سیستمی در ایران' هشدار داد و گفت: 'مهم‌ترین خطر پیش روی جمهوری اسلامی فساد اقتصادی است که می‌تواند به اسقاط نظام نیز منجر شود.

عدم شفافیت یکی از عوامل عمده گسترش فساد در ایران محسوب می‌شود و باعث شده که ایران در رتبه‌بندی سازمان شفافیت بین‌المللی بین ١۶٨ کشور جهان در رده ١٣٠ قرار بگیرد.

در آخرین آمار اعلام شده، بر اساس اطلاعاتی که دبیر کمیسیون اجتماعی مجلس منتشر کرده، فاصله درآمدی کم درآمدترین افراد با پردرآمدترین افراد به عدد 15 برابر رسیده است.

70 درصد جامعه شهری و روستایی کشور، زیر خط فقر و در حالی‌که حداقل دستمزد حقوق بگیران آن‌چنان ناچیز است که حتی برای مخارج10روز هم دوام نمی‌آورد (روزنامه حکومتی سیاست روز 940306)

در سال 94 با موج روزافزون فقر و فحشا و اعتیاد مواجه بودیم: ”رئیس سازمان نوسازی  شهر تهران  عبادالله فتح‌الهی از ”وجود 200هزار کارتن خواب (فقط) در منطقه 12 تهران خبر داد، (خبرگزاری حکومتی موج 11آبان 94)

پاسدار قالیباف شهردار تهران: ”10درصد تهرانیها نان شب ندارند“ (روزنامه حکومتی جوان24خرداد 94).

علی لاریجانی گفته است که امید زیادی به مبارزه با فساد ندارد، به‌طور مثال، بدهی‌های معوقه بانکها، که برخی گزارش‌ها حاکی است بخش قابل توجهی از آن ممکن است سوخته شده باشد، به رقم نجومی ١٠٠ هزار میلیارد تومان می‌رسد که از این رقم، به گفته بانک مرکزی، یک سوم آن در اختیار ١٧٠ تا ١٨٠ نفر است.

گسترش اقتصاد زیرزمینی و قاچاق از دیگر تبعات گسترش فساد است. به گفته یکی از مقامهای رژیم، درآمد سالانه قاچاقچیان کالا به بیش از ۲5 میلیارد دلار در سال می‌رسد.

ایران حدود یک تریلیون دلار درآمد ارزی در سه دولت هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد داشته (به ترتیب ۱۳۴، ۱۹۴ و ۶۴۰ میلیارد دلار به گزارش بانک مرکزی) اما مؤسسه بین‌المللی FATF (گروه کاری اقدام مالی) که مهم‌ترین سازمان بین‌المللی مبارزه با پولشویی به حساب می‌آید، در قالب استانداردهایی که در نظر گرفته، ٣٢ کشور را در محدوده قرمز پولشویی قرار داده است که کشور شماره یک در این فهرست قرمز، ایران آخوندی است.

سهیلا جلودارزاده عضو سابق مجلس ارتجاع روز 6 اردیبهشت95 نداشتن امنیت شغلی را به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های زنان کارگر عنوان کرد و گفت: ”بیش از 2 میلیون و 500هزار زن به‌دنبال فراهم کردن ایجاد شرایط کار هستند و از این‌که نمی‌توانند کاری انجام دهند از فقر و بدبختی رنج می‌برند “.

همین فرد روز 1تیر 94 نیز طی مصاحبه‌یی در پاسخ به این پرسش که هم‌اکنون چه تعداد کارگر زن در کشور مشغول فعالیت هستند گفته بود: ”بر اساس آمارها تا چند سال قبل حدود ۳۰۰ هزار کارگر زن که تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی بودند در کشور مشغول بکار بودند اما هم‌اکنون از تعداد آنها ۱۰۰ هزار نفر کاسته شده است“ و ”در بسیاری از موارد تا یک سوم حداقل قانون کار هم به بانوان پرداخت نمی‌شود.

همچنین معاون آخوند روحانی در امور زنان و خانواده، نرخ بیکاری زنان دارای تحصیلات دانشگاهی در ایران را بیش از ۴۰ درصد اعلام کرد.

شهیندخت مولاوردی، روز یکشنبه ۱۵شهریور 94 اذعان کرد روند رو به رشد زنان سرپرست خانوار و زنانه شدن فقر، جای چون و چرا برای قرار دادن این زنان در اولویت صف اشتغال نمی‌گذارد.

خبرگزاری مهر رژیم نیز گزارش داد: ”بیکاری زنان دانشگاهی۳۱.۳ درصد شد؛ ۵.۷ میلیون تحصیل‌کرده در کنج خانه. درس بخوانید تا بیکار شوید! “.

27اردیبهشت 94 کارگزار رژیم کوروش پرند، معاون وزیر کار رژیم اعتراف کرد: ”بیکاری در میان زنان تحصیلکرده دو و نیم برابر مردان است و از هر سه زن تحصیل کرده یک زن بیکار است.

علی ربیعی، وزیر تعاون آخوند روحانی ۲۲ فروردین گفته بود نرخ بیکاری زنان دو برابر مردان است و کار زنان به سمت فصلی شدن رفته است.

آخوند مصباحی مقدم عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس ارتجاع که روز یکشنبه 5اردیبهشت در اصفهان سخنرانی می‌کرد اعتراف کرد: ”کشور به‌شدت از رکود رنج می‌برد. هفت میلیون جوان بیکار داریم. نجات یعنی نجات از رکود اقتصادی که اکنون کشورمان در ابعاد اقتصادی به‌شدت از آن رنج می‌برد. در حال حاضر روستاها به‌دلیل نبودن شغل، آب و غیره خالی از سکنه شده‌اند.

حداقل دستمزد برای کارگران ایران در سال 95، هشتصد و دوازده‌هزار و صد و شصت و چهار تومان 812164 تومان تعیین شده است. در همین حال رئیس نهاد حکومتی به‌اصطلاح انجمنهای صنفی کارگران در دهم آذر 94 گفته است: ”هشتاد درصد کارگران زیرخط فقر زندگی می‌کنند“ (تلویزیون رژیم 10آذر، 94 غلامرضا عباسی)

به نوشته روزنامه حکومتی سیاست روز در 16مهر 94: «کارگران ایران در جدول دستمزد جهانی در رتبه 138 از 148 کشور جهان قرار دارند»

خبرگزاری حکومتی مهر ۷ تیر ۱۳۹۴ گزارش داد: ”بررسی جدیدترین آمارهای ارائه شده از حداقل دستمزد ساعتی در کشورهای مختلف جهان نشان می‌دهد مشمولان قانون کار در ایران که اصطلاحا کارگر نامیده می‌شوند، یکی از کمترین میزان دریافتیها را در بین کشورها دارند تا جایی که اختلاف دریافتی عادی ساعتی یک کارگر ایرانی (بدون اضافه کار و سایر مزایا) نسبت به یک نیروی کار استرالیایی در روز ۸.۴ (هشت و چهاردهم) برابر اختلاف دارد. به عبارتی، یک نیروی کار در استرالیا نسبت به نیروی کاری در ایران، ۸.۴ برابر بیشتر دریافتی دارد»

۶۵ درصد شهرک‌های صنعتی تعطیل شده‌اند “. (خبرگزاری حکومتی فارس 1اسفند94)

8 میلیون بیکار در مملکت وجود دارد و 7میلیون هم بیکاری پنهان دارند (مجموعا 15 میلیون). (تلویزیون رژیم 22اسفند 94). رژیم نرخ بیکاری را به‌طور رسمی 11درصد اعلام می‌کند و از آنجا که نیروی کار ایران 25 میلیون نفر است رقم رسمی بیکاران را حدود 2میلیون و 700هزار اعلام می‌کند. ولی این روزها بارها از تریبون مجلس و تلویزیون رژیم رقمهایی بین 6و7و 8 میلیون بیکار مطرح شده است که رقم واقعی بیکاری را بیش از 30 درصد نشان می‌دهد.

رسانه‌های رژیم از ”کسری بودجه 50هزار میلیارد تومانی بودجه 94“ خبر دادند. (روزنامه حکومتی ابرار اقتصادی941001)

مستندات مرکز آمار از گرانی‌های ۳۰ تا ۵۵درصدی کالاهای پرمصرف در ۲ سال اخیر خبر می‌دهد“ (روزنامه حکومتی جوان 7دی94)

خط فقر در تهران ۳.۵ میلیون تومان است“ (باشگاه خبرنگاران جوان 3فروردین 95). در حالی که حداقل دستمزد برای کارگران در سال 95، ۸۱۲۱۶۴تومان تعیین شده است، یعنی حدود یک پنجم خط فقر.

6 میلیون نفر به نان شب محتاجند“ ! (روزنامه حکومتی ابرار اقتصادی 6خرداد 94)

25 میلیون فقیر“. (روزنامه حکومتی آرمان17اردیبهشت 94)

70 درصد جامعه شهری و روستایی کشور، زیر خط فقر است و در حالی‌که حداقل دستمزد حقوق بگیران آن‌چنان ناچیز است که حتی برای مخارج10روز هم دوام نمی‌آورد“. (روزنامه حکومتی سیاست روز 6خرداد 94)

سال 93 با رشد شدید خودکشی‌ها پایان یافت و سال 94 هم به همین ترتیب. هر چند آمار منتشر شده درباره خودکشی‌ها فقط آمار رسمی از خودکشی‌هاست و از آن دردناک‌تر این آمار فقط مربوط به خودکشی‌های به‌اصطلاح موفق است“. (روزنامه حکومتی جهان صنعت13اسفند 94)

در ابتدای سال 1384 قیمت  مواد مخدر  صنعتی کیلویی 167 تا 171 میلیون تومان بود که بعد از 10سال این رقم به 8 تا 9 میلیون تومان رسیده است“. (روزنامه حکومتی جوان 2اسفند 94) این، تنها موردی است که ارزان شده!

پاسدار شمخانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم: ”رشد روزافزون آمار طلاق، کاهش ازدواج، اعتیاد در سنین پایین، ناهنجاریهای اجتماعی، افزایش آمار زندانیان و مشکلات عدیده در حوزه اشتغال دلایل اقتصاد پایه دارند که اگر در این زمینه‌ها کوچک‌ترین سهل‌انگاری شود آینده کشور مبهم بوده و همه مقابل دشمنان نظام تسلیم خواهیم شد“. (روزنامه حکومتی اعتماد 31مرداد 95)

یکی از مهمترین ویژگیهای رژیم آخوندی ایجاد شکاف طبقاتی و افزایش فاصله نجومی بین درآمد طبقه حاکم با بقیه مردم است. به اعتراف رسانه‌های حکومتی ”به برخی مقامات، حقوقهای 100 میلیونی پرداخت می‌شود“. (روزنامه حکومتی وطن امروز31اردیبهشت 94)

سهم اقتصاد زیر زمینی کشور، متعلق به پاسداران به ۳۸.۵ درصد تولید ملی رسید. (روزنامه حکومتی تعادل 4آذر 94)

و...

حالا سؤال این است که این الگوی پیشرفت رژیم که مملو است از فساد و غارت گسترده و سیه روزی برای مردم، از الگوی کدام پیشرفت کشور بهتر است؟

چطور است که به گفته آخوندها الگوی پیشرفت دیگر کشورها به دلایل بدهیهای کلان دولتها و بیکاری و فقر و اختلاف طبقاتی ناکارآمد و غیرقابل قبولند، ولی فساد و غارت و زیر خط فقر بودن اکثریت مردم و اختلاف طبقاتی تکان‌دهنده به همراه بدهیهای میلیاردی رژیم، در نظام ولایت، الگوی مناسب پیشرفت محسوب شده و قابل‌قبول است!؟

به این می‌گویند پناه بردن به لفاظیهای مشمئز کننده و پر طمطراق، برای فرار از تنگنای بحرانهای لاعلاج!!

البته آنچه به مردم ایران برمی‌گردد با حرکتهای اعتراضی و خیزشهای فزاینده خود، الگوی پیشرفت آخوندی را به سخره گرفته‌اند

حسینعلی امیری سخنگوی وزارت کشور آخوندها گفته بود: ”تجمعات برای مطالبه حقوق و مزایا اگر بگویم سالانه حدود 3000 تجمع کارگری از این قبیل در سطح کشور برگزار می‌شود، اغراق نکرده‌ام“. (روزنامه حکومتی مردم‌سالاری 26آبان 93). اما در اول بهمن سال 94 پاسدار حسین ذوالفقاری معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور کابینه آخوند روحانی آن را به دوبرابر افزایش داد و در اول بهمن سال 94 گفت: ”حدود 5هزار تجمع صنفی و غیرصنفی در طول سال جاری در کشور برگزار شد. …

طبعاً همان‌طور که از اول سال95 قابل پیش‌بینی است امسال برای رژیم آخوندی از هر لحاظ وحشتناکتر است زیرا از لابلای تظاهرات و اعتراضات و آتش زیر خاکستر جامعه ایران این نوا را به‌خصوص از نسل جوان این میهن می‌شنوند که به هم می‌گویند:

یکایک بدانگونه رزمی کنیم

که این ننگ از ایرانیان بفکنیم.