ایران تاریخچهای غنی و بسیار متنوع از موسیقی، هنر و فرهنگ دارد. بااینحال در سه دهه اخیر ابری بسیار تیره آسمان هنر ایران را پوشانده است. جنگی اعلامنشده بخصوص علیه زنان هنرمند که جرات ابراز احساسات خود را دارند در این کشور در جریان است. زنان در سرزمین پرسپولیس حق آواز خواندن ندارند، دست کم به صورت سولیست و در برابر جمعیتی مرکب از مردان. ممنوعیتی که به آن اندازه احمقانه و به خصوص تحقیر کننده است که زنانی همچون سارا نجفی که یک هنرمند تهرانی است تصمیم گرفت برعلیه آن اقدام کند و این چالشی است که او در مستند ”نواهای بی سرزمین” براه انداخته است.
سارا بارها به امید گرفتن اجازه برای کنسرت زنان به وزارت ارشاد اسلامی مراجعه میکند، اما بیهوده. نمایشی تهوع آور که البته برملا کننده زن ستیزی ملایان است.
استدلال آخوند مربوطه بقدری دور از واقعیت است که صحنه خنده آور میشود. او با لحنی بسیار جدی میگوید که ”فرکانس صدای زن نباید از حد مجازی فراتر رود” و این را خدا گفته است. این مسخره تبدیل به یک تراژیک شده است! فقیه دین! اصلا چیزی از موسیقی نمیداند. او به موسیقی مشابه یک گاو در وسط جاده که به یک اتومبیل نگاه میکند مینگرد.
در تهران مقامات دادن اجازه به یک کنسرت موسیقی آذربایجانی، از قبل برنامه ریزی شده در سیزده ژانویه در آمفی تئاتر وحدت تهران، را مشروط به لغو شرکت زنان خواننده در این کنسرت کردند. رهبر ارکستر بعد از پایان این کنسرت با خود نجوا میکرد که در هیچ جای دنیا با زنان خواننده این گونه رفتار نکرده اند.
در آخرین موج سرکوب آزادیهای اجتماعی، دولت واپسگرای حاکم برایران زنانی را که آواز میخوانند و یا موسیقی مینوازند را تحت پیگرد قضایی قرار میدهد. یگ گروه از اعضای مجلس آخوندی در پایان دوره خود اعمالی شدیدتر را علیه زنان شرکت کننده در فعالیتهای هنری خواستار شد. سخنگوی وقت کمیسیون امنیت پارلمان، حسین نقوی، در یک مصاحبه با خبرگزاری مهر اعلام کرد که: اگر رهبران کشور ملاحظات نمایندگان را در نظر نگیرند پارلمان می بایست برای حل این مسئله ازامتیازات قانونی خود استفاده کند.
در یک فستیوال که در 12 اکتبر در شهر اصفهان اجرا میشد زنان نوازنده از اجرای روی سن در کنار مردان منع شدند و آنها را مجبور کردند که در کنار دیگران، مردانی را که نوازندگی میکردند تماشا کنند.
سایت تله راما از دستگیری اعضای یک گروه موزیک ایران در 10 نوامبر خبر میدهد. سپاه پاسداران آنها را به اتهام تبلیغات علیه نظام، ایجاد یک گروه راک، ایراد سخنان ملحدانه و آنارشیستی و مصاحبه با رادیوهای بیگانه و کافر متهم کرد. اگر آنها متهم شناخته شوند برای این اتهامات از شش ماه تا شش سال زندانی میشوند و اتهام کفر برایشان ریسک مرگ دارد. درحال حاضر آنها از فعالیتهای خود و هر نوع ابرازعقیده عمومی ممنوع بوده و حساب فیس بوک و ایمیل آنان نیز توسط دادگستری کنترل میشود.
در دسامبر 2013 یک گروه از نوازندگان در نامه ای به وزیر ارشاد اسلامی علی جنتی، خواستار پایان سرکوب علیه نوازندگان شدند. آنها تصریح کردند که ”در حالی که حسن روحانی در مبارزات انتخاباتی خود تغییر و گشایش در جامعه را وعده میداد این انتظار می رفت که برای اجرای موسیقی دیگر اجازه ضرورت نداشته باشد، بعلاوه این امیدواری بود که زنان که نیمی از جامعه هستند بتوانند فعالانه به دنیای موسیقی وارد شوند. متاسفانه نه تنها هیچ تغییری نسبت به گذشته ایجاد نشده بلکه معلوم شده است که گروندگان به موسیقی یا در زندان هستند و یا در حبس در خانه”.
من خودم چندین سال را در زندانهای رژیم سپری کردم و از نزدیک و بدون واسطه لمس کردم که مزدوران رژیم با یک زن هنرمند چه میکردند و بطور عام چه بر سر زنان و دختران هم سلولی ام میآوردند، از شکنجه و اعدام گرفته تا تجاوز و تحقیر، بخصوص وقتی که آنها همچون زنان مجاهد خلق یا مخالفین رژیم از حقوق برابر خواهران خود دفاع میکردند.
فکر نمی کنم که ورود چند زن بیشتر به مجلسی که ملاها بر آن حکم میرانند و در سیستمی که ولی فقیه قدرت مطلقه است سرنوشت زنان دراین کشورتغییری پیدا کند. ما نمی توانیم چشمانمان را بر سرکوب زنان در ایران ببندیم. ”جامعه موسیقی شاهد تشدید موازین امنیتی علیه این جامعه است و دستگیریهای اخیر قسمت هویدای این کوه یخ است». تغییر بدون شک حاصل خواهد شد ولی از درون جامعه و زنان ایران و خارج از چهارچوب این حکومت مذهبی ضد زن و ضد هنر.