بیگفتوگو وبدون تردید اعدام یک مجازات ضدبشری است.واضحتر بگوییم با هر بهانه، توجیه و پوش فلسفی و ایدئولوژیک،یک جنایت حکومتی است؛جنایتی که فاشیسم مرگ آشام دینی، در پردهٔ شرع و قانون آن را انجام میدهد.
تئوریسینهای توجیهگر این قتل موحش حکومتی، بسیار تلاش کردهاند به آن لباس تشرع بپوشانند، اما آنچه مسلم است، اعدام یک ابزار سرکوب است که حکومت فاشیستی برای تحکیم موقعیت خود در جامعه و زهرچشم گرفتن از مردم به آن مبادرت میورزد؛ بههمین دلیل اعدام در ایران طینتی سیاسی دارد.رکوردشکنی بیسابقه در اعدام
فاشیسم دینی در هراس از درز مقاومت زنان زندانی و کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» به جامعهٔ مترصد اعتراض و قیام، بهطرزی جنونآسا به حربهٔ زنگزدهٔ اعدام متوسل شده است. توسل به اعدام در مدتی کوتاه پس از بیرون کشیدن پزشکیان از صندوق شعبدهٔ انتخابات، بیانگر ضعف و شکنندگی حکومت در مواجهه با بحرانهایی است که فلش آنها بهطور مستقیم به سوی قیام و سرنگونی کشیده میشود.
هنوز در حالی که رئیسجمهور ذوب در ولایت کابینهاش را به مجلس ارتجاع معرفی نکرده تا چهارشنبه ۱۷مرداد ۲۶زندانی در زندان قزلحصار و ۳زندانی از جمله ۲زن در زندان مرکزی کرج اعدام شدهاند. با این حساب، شمار اعدامها در ۴روز به ۴۲نفر رسیده است. این یک رکورد سیاه و جدید در آستانهٔ معرفی کابینهٔ یک تدارکاتچی خامنهای به مجلس ارتجاع است و در سه دههٔ پیشین سابقه نداشته است.
«سیاستهای کلی مقام معظم رهبری»!
اعدام و شکنجه و زندان، فیلترینگ اینترنت، زنستیزی و تقویت گشت ارشاد و در کنار صدور ترور و جنگآفرینی و تولید موشک و پهپاد و پر و بال دادن به نیروی قدس سپاه پاسداران، خطوط قرمز این حکومت هستند که اگر لغو شوند، سلطنت خامنهای یکروز هم نمیتواند ادامه داشته باشد. در حفظ این خطوط قرمز هیچ تفاوتی بین «سگ زرد» و «شغال» نیست. عمامه سیاه و عمامه سفید نمیشناسد. بین کاپشنپوش دارای تهریش و یقه آخوندی با عبای مشکی بر دوش اختلافی نیست. رئیس گوشخوار قضاییهٔ و دبیر ستاد بهاصطلاح حقوقبشر آن هیچ فرقی با رئیسجمهور ذوب در ولایت ندارد. فرق نمیکند «تدارکاتچی نظام» یک اصلاحاتی عبا شکلاتی باشد یا بدنامترین عضو هیأت مرگ در قتلعام۶۷؛ وانگهی یکی از شاخصهای ولایتمداری رئیسجمهور عبور کرده از فیلتر شورای نگهبان ارتجاع، پایبندی او به همین خطوط قرمز است؛ خطوط قرمزی که پزشکیان آن را با تعابیر شناختهشدهٔ آخوندی «سیاستهای کلی مقام معظم رهبری»! نامیده است.
«... ما قرار نیست برنامه جدیدی بنویسیم و سیاست جدیدی را در کشور اعلام کنیم... سیاستهای کلی مقام معظم رهبری مشخص است و نهایتاً کاری که دولت محترم در گذشته بر اساس کارشناسی انجام داده، تبدیل به قانون شده و طبیعتاً باید هر دولتی که روی کار میآید برنامه توسعه را بر مبنای سیاستهای کلی ابلاغی از سوی رهبر انقلاب اجرایی کند» (تسنیم. ۲۱خرداد ۱۴۰۳).
ماهیت «انتقام سخت»!
راهاندازی ماشین کشتار در آستانهٔ معرفی کابینه بیشازپیش نشان میدهد که خامنهای و رئیسجمهور ذوب در ولایت برای مهار جامعهٔ جوشان ایران راهی جز کشتار دستهجمعی زندانیان نمیشناسند، آنها با اعدام زندانی قیام رضا رسایی، نشان دادند که منظورشان از «انتقام سخت»، انتقام از مردم ایران بهخاطر قیام و اعتراض است؛ اما آیا آنها میتوانند با کشتار زندانیان فلشهای کشیده شده به سوی قیام و سرنگونی را پاک کنند؟
افزایش مقاومت زندانیان با اوجگیری کارزار سهشنبههای نه به اعدام در زندانهای ایران همسو با اعتراضهای جوشان اجتماعی و عملیات اختناقشکن کانونهای شورشی عکس این را به اثبات میرساند.
جامعهیی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد، از هیبت مرگ عبور کرده است. افزودن به دز شقاوت، نه تنها این رژیم را از مرگ محتوم نجات نخواهد داد، بلکه عقربهٔ ساعت شمار سرنگونی را جلوتر خواهد کشاند.