اقتصاد سیاه و سفرههای بیرنگ مردم...
جامعهشناسان بر این باورند که «نشاط اجتماعی» پیوند تنگانگی با رشد اقتصادی و رفاه عمومی در هر جامعه دارد. نزدیک به یک دهه است که گزارشهای سازمان ملل متحد میگوید نشاط مردم ایران سیر نزولی طی کرده است و در بین ۱۳۵ کشور، رتبه ۱۰۰ را دارد. احساس شادکامی، رضایتمندی و احساس خشنودی از شاخصهای نشاط اجتماعی است (انجمن جامعهشناسی ایران ۳۰مرداد۱۴۰۳).
این در حالی است که هر روزه بخشهای وسیعی از جامعه محنتزده ایران نه تنها احساس شادکامی نمیکنند بلکه در خیابانها و در برابر مراکز غارت و سرکوب و مؤسسات بهداشت و درمان و یا کارخانهها و نهادهای اجتماعی برای استیفای حقوق از بین رفتهشان دست به اعتراض و تجمع و راهپیمایی و اعتصاب میزنند و فریاد دادخواهیشان به آسمان بلند است.
یکی از علل اساسی این وضعیت مصیبتزده، بحرانهای متعدد اقتصادی در نظام ولایت فقیه است که تورم، بیکاری، فقر و استثمار زحمتکشان نمادهای روزمره آن است. کارگران، معلمان، کشاورزان، پرستاران، بازنشستگان و زندانیان و دیگر اقشار جامعه از ستم و بیداد در خشم و خروشند.
در بین تعاریف متداول برای اقتصاد هر جامعهیی از رنگ های مختلف نیز استفاده میشود. رنگ خاکستری اقتصاد، نشان از نبود شفافیت، پنهانکاری و فریب تودههای مردم برای دزدی و کلاهبرداریهای کلان حکومتی دارد.
رنگ اقتصاد نباید خاکستری باشد
محمود سریع القلم، یک کارشناس حکومتی در حوزه توسعه، میگوید: «تجربه بشری نشان داده است که اقتصاد نمیتواند خاکستری باشد بلکه باید شفاف و روشن باشد. بالا بودن سهم رنگ خاکستری برای اقتصاد کشورها مضر است. در کشورهایی که قسمت خاکستری اقتصاد زیاد است نباید انتظار رشد اقتصادی وجود داشته باشد» (اکو ایران۲۰خرداد۱۴۰۳).
اقتصاد سیاه
اقتصاد سیاه (Black Economy) نیز معرف عملیات و فعالیتهای غیرقانونی و غیررسمی است. «اقتصادهای سیاه مجموعهای از بازارهای سیاه مختلف موجود در یک اقتصاد است که قوانین مالی نهادینه شده را نقض میکنند. شکست در اندازهگیری فعالیتهای اقتصادی سیاه یا فعالیتهای اقتصادی زیرزمینی توسط سازمانهای آماری دولتی، تصویری گمراهکننده از اقتصاد یک کشور ایجاد میکند» (مارکتینگ ایران).
«وضعیت عمومی متغیرهای کلان اقتصادی مثل رشد اقتصادی، بیکاری، تورم و... در پیدایش فعالیتهای زیرزمینی و پنهان اقتصاد و رشد آنها در سطح کشور یا مناطق خاص اهمیت زیادی دارند. رشد سطح عمومی قیمت کالاهای مصرفی از طرق مختلفی میتواند حجم اقتصاد سیاه را تحت تأثیر قرار دهد. رشد این شاخص میتواند منجر به گستردهتر شدن فقر شود» (دنیای اقتصاد۳۰آبان۱۴۰۱).
اقتصاد دست پخت خامنهای و مافیای غارتگر و حامی این نظام البته تنها مربوط به بخش پنهانی و زیرزمینی نهادهای سپاه و آستانهای نامقدس و یا خصولتیها و شبهدولتیها نمیشود بلکه سیاهی آن کلیت ساختار و نهادها و عوامل دستاندرکار آن را شامل میگردد.
دهه سیاه اقتصاد ایران
به ندرت پیش میآید که اقتصاد یک کشوری به مدت یک دهه رنگ سیاه و نکبت به خود بگیرد، اما فاشیسم دینی حاکم بر ایران در این امر رکورددار است. دهه۹۰ در ایران شاهد «رشد اقتصادی زیر یک درصد، تورم بالای ۴۰ درصد و نقدینگی ۱۰۰۰درصدی، بورس خانمانسوز، رشد ۱۰میلیون نفری فقرا، جهش ۸ برابری قیمت مسکن و دیگر بلایای اقتصادی بودیم» (تسنیم۳۰خرداد۱۴۰۳)
جالب اینکه خبرگزاری وابسته به سپاه غارت و سرکوب در آستانه نمایش انتخابات ریاستجمهوری این کارنامه را منتشر میکند و از مخاطبانش میخواهد برای اینکه «به دهه سیاه اقتصاد ایران عقبگرد» نکنند و از «شکستهای تلخ اقتصادی دهه ۹۰» عبرت بگیرند به کاندیدای مورد نظر ایشان رأی دهند! زهی بیشرمی و بیشرافتی! متولیان اقتصاد زیرزمینی و غارتگران منابع و داراییهای رو زمینی مردم طی ۴۰ سال، حالا میخواهند با سیاهنمایی! اقتصاد تحتامر خامنهای رأی مردم ستمدیده ایران را جلب کنند.
«صنعت در وضعیت قرمز»
هر چند خامنهای نفر دیگری را از صندوقهای نمایش انتخابات بیرون آورد و وزرایش را نیز تعیین کرد تا سیاست انقباض با اندک تفاوت استمرار داشته باشد، اما ساختار اقتصادی و ارکان آن گویای بحرانهایی است که جابهجایی مهرهها و کارگزاران تحتامرش، کاری از پیش نخواهد برد. علاوه بر یک خط در میان قرمز شدن رنگ و رخساره بازار سرمایه (بورس)، صنایع کشور و بخش حقیقی اقتصاد نیز رنگ قرمز به خود گرفتهاند.
رسانهٔ حکومتی دنیای اقتصاد ششم شهریور نوشت:
«بنگاههای صنعتی در تیرماه ۱۴۰۳ نسبت به ماههای قبل رکود عمیقتری را باتوجه به شاخصهای تولید و فروش تجربه کردهاند. پایش بخش حقیقی اقتصاد نشان میدهد که در اولین ماه تابستان شاخص فروش به میزان بیشتری در مقایسه با شاخص تولید کاهش یافته که بیانگر حادتر شدن بحران تقاضای مؤثر در اقتصاد است. تداوم وضعیت موجود باعث خواهد شد که بنگاههای بیشتری با نیمی از ظرفیت تولیدی کار کنند و این ظرفیت به مرور کاهش یابد و در نهایت آنها را با خطر تعطیلی مواجه کند».
از وضعیت بحرانی زیر مجموعه صنعت کشور نظیر خودروسازی، صنایع دارویی، ماشینآلات و تجهیزات، سیمان، فلزات پایه، صنایع غذایی و صنایع معدنی در میگذریم.
سفرههای مردم روزبهروز بیرنگ میشود
در نمایش انتخابات تحت مدیریت خامنهای، نماینده اصلاحطلبان قلابی به غم خواری و همدردی ظاهری و سطحی و پوپولیستی برای کسب رأی مردم داغدیده ایران متوسل شد ولی حنایش رنگی نداشت، گرچه او به بیرنگی سفره مردم اشاره کرد: «میتوانستیم کاری بکنیم که مردم از سلامت کامل برخورد باشند و آموزش بر اساس عدالت باشد ولی نکردیم. سفرههای مردم روزبهروز بیرنگ میشود...» (انتخاب۱۲خرداد۱۴۰۳)
ایران پر درآمد! مسئول بیلیاقت چه بر سر تو آورد؟
این روزها اقشار متعرض و به جان آمده در سراسر ایران زمین، نفی اساس و بساط چپاولگران حامی حکومت را به شیواترین نحو ممکن بیان میکنند. شعارهای خلق در زنجیر ایران گویای آگاهی عمیق و اشراف غنی از دردها و درمان نهایی در میهن اسیر ایران است:
«کشور پر درآمد چه بر سر تو آمد
ظلم و ستم کافیه سفره ماه خالیه
فقط کف خیابون بهدست میاد حقمون
زیر بار ستم نمیکنیم زندگی
جان فدا میکنیم در ره آزادگی»