۱۴۰۳ شهریور ۶, سه‌شنبه

رضا محمدی: آقا گفت این باشد، آن هم بیاید


مجلس ارتجاع روز چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ به کابینه پیشنهادی رئیس‌ جمهور "ذوب در ولایت و رهبری" رأی اعتماد داد.


حسن ختام نمایش‌های مشمئزکننده نمایندگان در طول چند روز اخیر برای رد یا تأیید صلاحیت وزرای پیشنهادی، سخنان پزشکیان، رئیس ‌جمهور دست‌ نشانده ولی فقیه بود که در بخشی از آن گفت: "چرا من را وادار می کنید، چیزهایی را که نباید بگویم، به زبان آورم".


اگر این اعترافات را به حساب فریب‌ کاری و نیرنگ رئیس‌ جمهور شیاد جدید نگذاریم، باید گفت آنچه که نباید بیان شود، چنان روشن است که اساسا نیازی به بیان ندارد و این چیزی نیست جز فلسفه وجودی "ولایت مطلقه فقیه" که همانا حاکم  بر تمامی امور در هر عصر و زمان و اطاعت تام از اوامر ولایی و دستورات حکومتی و تسلیم بودن به امر و نهی و مقدم بودن تصمیمات و اختیارات ولی فقیه بر اختیارات آحاد امت است، در یک کلام  حاکمیت مطلق ولایت امر و امامت امت (اصل ۵ قانون اساسی).

از همان زمان که خمینی با دروغ و فریب، رهبری انقلاب را ربود و خلف وعده کرد که به قم می ‌رود و از سیاست کناره می‌ گیرد، پایه‌های حکومت استبدادی دینی خود را بر اصل "ولایت فقیه" که بعدها "مطلقه" نیز شد، بنا کرد و تا امروز ساختار نظام سیاسی رژیم آخوندی بر حاکمیت فردی استوار مانده است و تا زمانی که این رژیم سرنگون نشود، مشروعیت هر سیاست و راهبردی در تمام ارکان نظام، از جمله دولت، در گرو برآورده شدن دستورات و امیال ولی فقیه ارتجاع است.

قدرت بلامنازع ولی فقیه و اختیارات وسیع او (مانند اصل ۵۷ قانون اساسی، نظارت بر سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه) از جمله انتصاب مستقیم پنج وزیر وزارتخانه‌های کلیدی مانند خارجه، اطلاعات، کشور، دفاع و فرهنگ و ارشاد اسلامی که نقش تعیین‌ کننده‌ای در پیشبرد سیاستهای دو پایه ای رژیم دارند، در داخل، خفقان، سانسور، سرکوب، شکنجه و اعدام و در خارج از کشور صدور بنیاد گرایی، تروریسم دولتی، جنگ افروزی و گروگانگیری و شیطان سازی علیه مقاومت،هرگز اجازه نداده و نخواهد داد که دولتی خارج از این چارچوب‌ها عمل کند.

پزشکیان، نخستین رئیس ‌جمهور منتصب است که از همان ابتدا و بصراحت اعلام کرد که بنده و عبد ولی فقیه است و از همان ابتدا طوق بندگی ولی فقیه را بر گردن انداخت و علنا اعلام کرد که آمده تا با اجرای کامل اوامر رهبری و تشکیل دولت "وفاق ملی"، مانعی بر سر راه سرنگونی رژیم باشد.

ایجاد شورای راهبری به ریاست محمدجواد ظریف، دیپلمات دلقکی که در زمان به‌ اصطلاح مبارزات انتخاباتی با حرکات تهوع‌ آور خود جای دوست و دشمن را نشان می‌ داد و در نهایت عدم توجه به توصیه‌ها و پیشنهادات این شورا و استعفای ظریف از آن، چیزی جز فریب و توهین به شعور مردم توسط یک "اصلاح ‌طلب دو آتشه شیفته رهبری" نبود.

اعلام لیست ۱۹ نفره وزرای پیشنهادی به مجلس، که ۱۱ نفر از آن‌ها در دولت رئیسی دارای پست‌های وزارتی، معاونت و مدیریت بودند و همگی با توافق سازمان‌های امنیتی، سپاه، اطلاعات و دیگر مراکز قدرت معرفی شدند، به ‌گفته خانم مریم رجوی به روشنی نشان داد  که پزشکیان با این لیست بین روحانی و رئیسی توقف کرد.

سرانجام، اذعان "رئیس‌جمهور آقا" در نطق پایانی خود در دفاع از "کابینه آقا" به این امر که "لیست را به خامنه‌ ای دادم و همه با هماهنگی و تفاهم آمدند"، بار دیگر نشان‌ دهنده این واقعیت است که نقش و اختیارات رئیس‌ جمهور چیزی جز"آبدارچی" و "تدارکات‌ چی" نظام  نیست و مجلس هم  طویله‌ ای بیش نیست که در آن یک مشت جنایتکار، دزد و غارتگر فرمانبر و مطیع بی کفایت  که در زیر یوغ "حکم حکومتی" در آنجا جا خوش کرده اند.

همان واقعیتی که رهبری مقاومت، آقای مسعود رجوی، بیش از چهار دهه است بر آن تأکید کرده‌اند و در پیام ۱ شهریور ۱۴۰۳ خود بار دیگر بر آن صحه گذاشتند: "راستی که بهتر و بیشتر از این نمی‌ شد سر تا پای رژیم ولایت را از خامنه‌ ای تا رئیس ‌جمهورش تا مجلس ارتجاع لگد مال کرد. بهتر از این نمی‌ شد به پوشالی بودن مجلس و رئیس ‌جمهور و انتخابات در این رژیم، که چهل و اندی است که می گوئیم چیزی جز ذبح کلمات، نمایش، فریب و شعبده‌ بازی نیست، اذعان کرد".

هدف اصلی از انتصاب پزشکیان توسط ولی فقیه ارتجاع که  در وهله اول بمنظور خروج از بن ‌بست‌های سیاسی در عرصه بین المللی و با خیال خام رفع یا کاهش تحریمها صورت گرفته، در نهایت رژیم آخوندی را با توجه به نقش مخرب و سیاست جنگ‌ افروزی‌ اش در منطقه و صدور تروریسم و حمایت از گروههای نیابتی و تلاش بی وقفه برای دستیابی به سلاح هسته ای و دخالت آشکار در جنگ اوکراین در شرایطی بمراتب ضعیف ‌تر از گذشته قرار خواهد داد و سیاست خارجی "گوش ‌به ‌فرمان آقا" نیز دردی از رئیس‌ جمهور ذوب ‌شده دوا نخواهد کرد. همانطور که آقای رجوی گفته‌ اند: "سگ زرد برادر شغال است".

رژیم فرتوت و درمانده آخوندی در تمامیت آن فاقد هرگونه مشروعیت است و به دلیل وحشت از سرنگونی، نه ظرفیت و نه اراده هیچ گونه تغییر بنیادین و ایضا تغییر سیاست کنونی خود و یا هرگونه گشایش و یا یک قدم عقب نشستن از مطالبات در داخل و خارج را ندارد و با سیاست "از این ستون به آن ستون فرج است" و امداد های آشکار سیاست ننگین مماشات به بقای خود ادامه می دهد، اما سرنگونی آن نه تنها امری بطور قانونمند محتمل بلکه اجتناب ناپذیر است و بطور حتم تحقق خواهد یافت و تغییر این دولت و یا آن دولت نیز کارساز نخواهد بود، چرا که نظام آخوندی از پای بست ویران است.

آنچه که روز چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ تأیید شد، "ایمان قلبی و التزام عملی" به جبار و جباریت بود.

رضا محمدی

۲ شهریور ۱۴۰۳

۲۳ آگوست ۲۰۲۴