۱۴۰۳ شهریور ۸, پنجشنبه

اعتراضات فزاینده و «زنگ خطر ناترازی‌ها»

                                    سخن روز

اعتراضات مردم به ستوه آمده از بحران برق که زندگی مردم را در نقاط مختلف کشور مختل کرده، زنگهای خطر و نگرانی را در میان سرکردگان و دلواپسان نظام به صدا در آورده است. این در حالی است که صدای اعتراض اقشار مختلف مردم برای مطالبه حقوق به یغما رفته‌شان بلند است.

روز چهارشنبه هفتم شهریور اعتراضات پرستاران، کارگران، کشاورزان و بازنشستگان علیه سیاست‌های ضدمردمی و چپاولگرانه رژیم آخوندی در شهرهای مختلف ادامه داشت و تجمعات اعتراضی در اعتراض به قطع برق در شهرهای لارستان، جاجرود، خرم‌دشت تهران، دولت‌آباد اصفهان و تهران برگزار شد. در کاشان جمعی از بازاریان در اعتراض به قطع برق مغازه‌های خود را بستند، کارگران در طبس و ایلام دست به اعتراض زدند و سی و دومین روز راهپیمایی و تجمع اعتراضی کارگران شرکت واگن پارس ادامه یافت.

روزنامهٔ انتخاب در شمارهٔ ۶شهریور ضمن ابراز نگرانی از بحران انرژی و قطع برق نوشت: «رئیس شورای هماهنگی شهرک‌های صنعتی سراسر کشور گفت: قطعی برق در شهرک‌های صنعتی تهران کار را به اعتراض خیابانی کشانده است». وی افزود: «‏برق بزرگترین شهرک صنعتی تهران امروز قطع بود، فردا هم ۲۴ ساعت قطع است. دیروز در شهرک صنعتی خاوران به‌دلیل قطع برق اعتراضات خیابانی صورت گرفت».

در همین روز (۶شهریور) روزنامهٔ حکومتی اعتماد در مطلبی با عنوان «آقای پزشکیان؛ زنگ خطر ناترازی‌ها را می‌شنوید؟» ضمن تأکید بر این‌که: «هر گاه ناترازی به مرحله خطرناک و ناکارکردی و بی‌ثبات‌کننده می‌رسد، زنگ‌های خطر به صدا در خواهند آمد». می‌نویسد: «ناترازی تمامی وجوه و حوزه‌های جامعه ما را در بر گرفته و به مرحله خطرناکی رسیده است. در انرژی، در آب، در محیط‌زیست، در بودجه، در اشتغال و بیکاری، در ارز، در درآمد و هزینه، در نظام بانکی، در صندوق‌های بازنشستگی، در نابرابریهای اقتصادی، در توسعه منطقه‌یی، در رابطه دولت و ملت در ناترازی‌ها و شکاف‌های اجتماعی و سیاسی از جمله شکاف و ناترازی شدید جنسیتی، رسانه‌یی و... ولی مهم‌تر از وجود ناترازی این است که این ناترازی‌ها در اغلب موارد در حال تشدید شدن است».

نویسندهٔ مقاله که با رندی تلاش می‌کند ناترازی و شکاف اصلی ـ مردم و حاکمیت ـ را لابه‌لای سایر شکافهای اقتصادی و سیاسی و رسانه‌یی گم کند، در قدم بعد مجبور می‌شود اعتراف کند «شکاف میان دولت - ملت نیز این ناترازی‌ها را افزایش داده است، زیرا دولتها همیشه می‌ترسند که اقدامی هزینه‌زا انجام بدهند، چون اعتماد مردم را ندارند، از خشم آنان می‌ترسند به‌ویژه که حوادث سال ۸۸ را فراموش نکرده‌اند».

به این وسیله کارشناس حکومتی اعتراف می‌کند که به‌علت نفرت عمومی و شرایط انفجاری در جامعه، نابرابریهای اجتماعی و ناترازیهای اقتصادی و سیاسی و مشکلات محیط‌زیست و برق و آب و گرانی و صندوق‌های بازنشستگی هر کدام سوخت‌بار قیام و آتش بر بساط نمایش‌ها و معرکهٔ نظام خواهد شد. به همین علت هشدار می‌دهد: «ناترازی تمامی وجوه و حوزه‌های جامعه ما را در بر گرفته و به مرحله خطرناکی رسیده است».

استمرار اعتراضات اجتماعی و عصیان کارگران، بازنشستگان و پرستارانی که با شعار تا حق خود نگیریم از پا نمی‌نشینیم» بر نابرابریها و ناترازیهای جامعه می‌تازند، خلیفهٔ ارتجاع را بیش‌از‌پیش وحشت‌زده و نگران کرده است. ادامهٔ سرکوب و اعدام و تعمیق سیاست انقباض با شکلک‌های میمونی نگاهی به اصلاحگران مجیزگو، از نشانه‌های برهم خوردن تعادل و آثار بیرونی ناترازیهای نظام بحرانزده است.

پیش از این حسین راغفر کارشناس اقتصادی رژیم در یک گفتگوی تلویزیونی گفت: «باید کاری کرد برای کاهش این نابرابریها و این گسل‌های عمیق و بسیار بزرگ اجتماعی و اقتصادی که در کشور به‌وجود آمده و به نظر می‌رسد که به هر صورت جامعه ما مستعد اعتراضهای بسیار گسترده حتی گسترده‌تر از آنچه که در ۱۴۰۱ شاهد بودیم هست علت آن هم همین نابرابریهایی است که به هر صورت نسل جوان ما به حق مطالبه می‌کند» (سایت حکومتی دیدار، ۱۷خرداد ۱۴۰۳).