۱۴۰۳ شهریور ۲, جمعه

ایستادگی سپیدپوشان در برابر استثمار سیاهکاران

                             خروش پرستاران

پرستاران، سپیدپوشانی هستند که فرشته‌آسا خود را وقف نجات جان انسان‌ها می‌کنند. این نقش آن‌قدر برجسته است که حتی رسانه‌های حکومتی نیز ناگزیر به اعتراف نسبت به آن شده‌اند. به چند نمونه دقت کنید: «مادری به فرزند تازه متولد شده‌اش شیر می‌دهد، اما بلافاصله حال کودک خراب می‌شود و نفس نمی‌کشد با اضطراب به اورژانس تلفن می‌زند و پرستار پشت خط (کارشناس تریاژ)، مادر را راهنمایی می‌کند و پس از دقایقی حیاتی، کودک نفس می‌کشد و گریه می‌کند یعنی این‌که به زندگی برگشته است. این یکی از خدمات پرستارانی است که از راه دور جان انسانی را نجات می‌دهند» (رکنا۲۶اسفند۱۴۰۲).

«در اولین روزهای ورود کرونا به کشور این پرستاران بودند که برای نجات جان بیماران، جان خود را از دست دادند. از نرجس خانعلی‌زاده اولین پرستار قربانی کرونا در بیمارستان لاهیجان تا ۱۰۰ پرستار دیگری که در خط مقدم جنگ با کرونا آسمانی شدند» (ایران ـ ۲۹آذر۱۳۹۹).

باید به انسان‌ها عشق ورزید که پس از مرگ نیز اهدا کننده اعضای بدنت برای ادامه زندگی دیگران باشی. این فشرده زندگی پرستاری است که پس از مرگ نیز نجات‌بخش جان بیماران شد. «اهدای اعضای بدن راضیه مروتی پرستار۳۲ ساله بخش کرونای بیمارستان مدرس ساوه پس از مرگ مغزی، به بیماران جان دوباره بخشید. بر اساس اعلام سازمان نظام پرستاری، دو کلیه و کبد او به سه بیمار نیازمند عضو، پیوند شد» (جوان ـ ۱۸فروردین۱۴۰۱).

اینها و صدها نمونه دیگر از زنان و مردان جوانی است که در لباس سفید و پاک و حیات‌بخش پرستاری، جان انسانهای دردمند و بیمار را نجات می‌دهند و بر زخم‌هایشان مرهم عطوفت و مهربانی می‌گذارند، اما امروز گرفتار کارگزاران فاشیسم دینی حاکم بر میهن شان گردیده‌اند.

با این همه اما آیا در نظام فاسد و سراسر تبعیض و غارت آخوندی تأمین ابتدایی‌ترین حقوق و خواستهای پایه این انسانهای شریف و زحمتکش و سرمایه‌های ارزنده میهن‌مان مورد توجه قرار گرفته است؟!

اعتراض بی‌سابقهٔ پرستاران

پرستاران این روزها در خیابان و محوطه بیمارستانها و یا در بازداشتگاهها و دخمه‌های پاسداران سیاه کار رژیم آخوندی در پی احقاق حق نادیده گرفته‌شان هستند. این اعتراضات گاه شکل تظاهرات به خود می‌گیرد و تاکنون بی‌سابقه بوده است. آنها در بسیاری از شهرهای میهن اشغال‌شده توسط ایلغار خامنه‌ای و مافیای استثمارگرش در مراکز بهداشتی و درمانی، بر حقوق پایمال شده خود پای می‌فشارند.

آنها خواهان اصلاح حقوق و پرداخت مطالبات خود اعم از پرداخت صحیح تعرفه گذاری خدمات پرستاری، پرداخت فوق‌العاده خاص، عدم اضافه کار اجباری، افزایش نیروی کافی هستند. اضافه کاری اجباری، بدون توجه به توان پرستار و خلاف قانون و مقررات، پایین بودن میزان ریالی هر ساعت اضافه کاری با توجه به سختی کار از دیگر موضوعات مورد اعتراض آنان است.


 

تجمع اعتراضی پرستاران در تهران، اهواز، کرمانشاه، دهدشت، مشهد، اصفهان، مریوان و رشت


کمبود پرستار، ابر بحرانی دیگر

رژیم آخوندی تا آنجا که می‌تواند دست به تولید و توزیع ابر بحران می‌زند تا جایی که ابر بحران کمبود پرستار را هم شاهد هستیم. «رئیس سازمان نظام پرستاری با بیان این‌که ابر بحران نظام سلامت، کمبود نیروی انسانی به‌ویژه در حوزه پرستاری است، از تأخیر ۹ ماهه در پرداخت تعرفه خدمات پرستاری خبر داد» (تسنیم ـ ۱مرداد۱۴۰۳).

وی می‌گوید در نظام سلامت علاوه بر ابر بحران کمبود نیروی انسانی، ناامیدی و میل به مهاجرت در بین کادر درمان موج می‌زند و نمونه آن در تعداد دریافت گواهی‌های گوداستندینگ برای مهاجرت پرستاران است. اگر از این معضل جلوگیری نشود منجر به صدمه به نظام سلامت خواهد شد. وقتی پرداخت تعرفه‌های خدمات پرستاری به‌طور متوسط ۹ ماه عقب‌افتاده است. وقتی دستمزد اضافه کاری به‌طور متوسط ۳.۵ ماه معوقه وجود دارد، چطور می‌شود از مهاجرت پرستاران گله کرد. از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ درخواست‌های مهاجرت پرستاران به سازمان نظام پرستاری (برای دریافت گواهی گوداستندینگ) دو برابر شده است و به‌عبارتی می‌توان گفت در هر سال معادل ۲۰ درصد ظرفیت آموزشی پرستاری کشور درخواست مهاجرت دارند!

سازمان اداری و استخدامی بر اساس منافع مالی با استخدام پرستار موافق نیست و به‌همین خاطر نظام سراپا ارتجاعی ولایت فقیه برای جبران کمبود پرستار به راه‌حل‌های کهنه و مندرس رو آورده است و توسط وزارت بهداشت به‌دنبال تربیت نیروهای حد واسط مانند بهیار است که عملاً برگشت به عقب و دورانهای گذشته است. اگر این رژیم بخواهد حداقل کیفیت خدمات سلامت را تأمین کند ۲.۵ نفر کادر پرستاری به‌ازای هر تخت بیمارستانی نیاز است، ولی منابع مالی و پولی و دارایی‌های کشور، خرج تولید و صدور بمب و پهپاد و تربیت نیروی تروریستی نیابتی می‌شود. بنابراین زنان پرستار را وادار می‌کنند تا۸۰ ساعت اضافه‌کاری اجباری کنند، در عین‌حال مبلغ هر ساعت اضافه‌کاری ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان است که حتی کفاف هزینه رفت و آمد شان را نیز نمی‌دهد.

ستم مضاعف وزارت بهداشت بر پرستاران میهن

این در حالی است که ستم و تبعیض و بی‌عدالتی از سوی وزارت بهداشت رژیم آخوندی هم بر دردهای پرستاران افزوده است: «مدیران وزارت بهداشت از صدر تا ذیل پزشک هستند و پزشک هیأت علمی دانشگاه که ۷۰ میلیون حقوق ثابت می‌گیرد و چند صد میلیون تومان کارانه، کجا از حال پرستاری خبر دارد که حقوقش ماهی ۲۰۰ دلار است و برای شیفت ۷ ساعته‌ٔ اضافه‌کار در شب‌های طولانی، ۱۴۰ هزار تومان بعد از چند ماه تأخیر به حسابش می‌ریزند؟» (ایلنا۲۸مرداد۱۴۰۳)

«تعرفه ما کجاست؟ توی جیب شماهاست»

در حالی که پرستاران با شعارهای «وعده وعید کافیه سفره ما خالیه «، «با کرونا جنگیدیم حمایتی ندیدیم»، «پرستار داد بزن، حق تو فریاد بزن»، «پرستار نباشه، بیمارستان تعطیله»... از شیراز تا مشهد و کرج و زنجان و استانهای شمالی تا شهرهای اهواز، اصفهان و اراک، فریاد خود را به آسمان رسانده‌اند، اما کارگزاران غارتگر و استثمار‌گر فاشیسم دینی هیچ اعتنایی به خواسته‌های آنان نمی‌کنند.

در ببیست روز گذشته، دولت جدید خامنه‌ای، هیچ واکنش مهمی به اعتراض پرستاران نشان نداده‌است؛ تنها واکنشی که دیده شده، تقلیل ماجرا به طلبِ معوقات مزدی و صدور دستور برای پرداخت مطالبات پرستاران بوده، در حالی که خواسته‌های پرستاران در سطحی فراتر قرار دارد: اجرای بی‌تبعیضِ قانون.

«محمد شریفی مقدم» دبیرکل خانه پرستار می‌گوید کارگزاران نظام «به جای قبول واقعیات، سعی کردند با احضار پرستاران به هیأت‌های تخلفات و فشار به پرستاران معترض، صورت مسأله را پاک کنند و در نتیجه مطالبات و نارضایتی‌ها انباشته شد».

خانم مریم رجوی با درود به پرستاران زحمتکش و دلسوز گفت آنها با استمرار اعتراضات و مقاومت در برابر تعرض نیروهای سرکوبگر، خشم اکثریت قریب به اتفاق مردم و عموم کارگران و زحمتکشان از رژیم را بازتاب می‌کنند. وی افزود حمایت از پرستاران که شبانه‌روز به ملت ایران خدمت می‌کنند وظیفه میهنی و اخلاقی و انسانی است.

خانم رجوی تأکید کرد پرستاران در حالی در سخت‌ترین شرایط به سر می‌برند که سرمایه‌های کشور و داراییهای مردم توسط باندهای جنایتکار حاکم چپاول می‌شود یا در پروژه‌های سرکوب و تروریسم و جنگ‌افروزی که هدفش حفظ نظام منحوس ولایت فقیه است به هدر می‌رود. استقرار دموکراسی و حاکمیت مردم، تنها راه پایان دادن به ظلم و ستمی است که اقشار مردم ایران از آن رنج می‌برند.