۱۴۰۱ اسفند ۱۷, چهارشنبه

زن ایرانی؛ از پیکار برای حقوق تا پرچمداری انقلاب دموکراتیک


                                   ۸مارس

آنچه در سلسله خیزش‌های مردم ایران برای آزادی رخ داد و می‌دهد در حقیقت یک انقلاب‌رهایی‌بخش و دموکراتیک است؛ انقلابی که زنان و دختران پیشتاز ایرانی پرچمدار آن هستند. این نقش ممتاز، اعجاب و تحسین وجدانهای نیآلوده به رجس تجارت‌پیشگی در سیاست را برانگیخته است. این در حالی است که دولتهای آلوده به سیاست مماشات با فاشیسم دینی ـ با تمام الیگارشی رسانه‌یی خود ـ سالیان تلاش کردند، مانع از انعکاس این صدای برشوریده بر زنجیرهای ستبر استثمار، استبداد و ارتجاع شوند.

«تا دیروز نقش زنان سربدار ایران در اوین و گوهردشت، و بیش از ۱۰۰شکنجه‌گاه خمینی و نقش زنان تیرباران شده در سال۱۳۶۰، یا دخترانی که در ۳۰خرداد همان سال حتی از گفتن اسمشان به دژخیمان خودداری می‌کردند و تیرباران می‌شدند، به سکوت برگزار می‌شد.

نقش زنانی که برای نخستین بار در تاریخ ایران در یگانهای ارتش آزادیبخش ملی ایران سازمان یافتند، عامدانه پنهان می‌ماند.

سیاست مماشات، جایی برای توجه به‌عکس فرمانده سارا آویخته از پا بر درخت در کوهستان با خنجری از پاسداران خمینی در قلبش باقی نمی‌گذاشت». (بخشی از سخنرانی خانم مریم رجوی در گردهمایی زنان به‌مناسبت روز جهانی زن)

پیش‌برندگان سیاست مماشات حتی در جریان قیام سراسری، مدل و انگاره‌های بورژوایی خود را از زن ایرانی ارائه کردند. چنان وانمود کردند که گویا مشکل مردم ایران با فاشیسم دینی، فقط در پوشش زنان خلاصه می‌شود. انگار اگر این حکومت دیگر نتواند گشتهای وحشی ارشاد خود را روانهٔ خیابان‌ها کند، می‌توان بر دیگر مسائل ریشه‌یی مانند فقدان آزادیهای دموکراتیک، کشتار زندانیان سیاسی، گسترش زندانها، اختناق افسارگسیخته، سرکوب اقلیت‌ها، توتالیتاریسم، فاشیسم و استبداد ناشی از سلطنت مطلقهٔ فقیه، صدور تروریسم، چپاول و ویرانی اقتصاد ایران، فقر مطلق، تورم و گرانی، سقوط فرهنگی و اجتماعی، نابرابری حقوقی و اجتماعی زنان، زن‌ستیزی، نقض فاحش حقوق‌بشر و هزاران معضل و بحران دیگر چشم پوشید. ایستادگی زنان و دختران شجاع ایرانی و رهبری قیام سراسری از سوی آنان، تصویر جدیدی را خلق کرد و به جهان ارائه داد. اکنون زن ایرانی الهام‌بخش شجاعت، بن‌بست‌شکنی و قیام برای آزادی شده است. آزادی و رهبری زنان، مفهومی فراتر از مدل‌ها و انگاره‌های آنان دارد.

زنان و رهبری تغییرات رادیکال

اگر روزی زنان زحمتکش در کارگاههای نساجی و پارچه‌بافی نیویورک در اعتراض به شرایط دشوار کاری و ناچیز بودن دستمزدهایشان حماسهٔ ۸مارس ۱۸۷۵ را خلق کردند و مبارزه آنها مبنایی برای به‌ثبت رسیدن روز جهانی زن شد، امروز نهضت زنان قدم به عرصه‌های جدیدی گذاشته است. آن روز سقف مبارزه زنان برای دستمزد بیشتر، ساعت کار برابر با مردان بود و جنبهٔ صنفی داشت؛ اگر چه در کنار آن خواهان حق رأی هم شده بودند ولی امروز زن ایرانی در مسیر رهایی و برابری، رهبری تغییرات رادیکال را به عهده دارد.

با تذکار و تکیه بر چنین پیشرفتی است که می‌توان گفت در میهن ما و بلکه در جهان، زن ایرانی الهام‌بخش تغییر و انقلاب است. فراتر از آن باید با افتخار افزود که روز جهانی زن در سالی که گذشت و در سالی که پیش رو داریم به‌نام زنان و دختران شجاع ایرانی مهر شده است و خواهد شد.

شکستن تابوها در سازمان پیشتاز

این پیشرفت خودبه‌خودی به‌دست نیامده و کسی آن را به زنان تقدیم نکرده است. این تحول شگرف در کانتکست جامعهٔ ایران رخ داده است؛ جامعه‌یی که یک حاکمیت بنیادگرا و مادون تمدن بر آن حکم می‌راند و وجه مشخصه‌اش، زن‌ستیزی است. طی ۴دهه حکمرانی تا توانسته زنان را در انقیاد و بردگی نگاهداشته و نقض حقوق آنان را در قوانین ارتجاعی خود نهادینه کرده است.

بن‌بست شکاف و راهگشای چنین تحولی، حضور سازمان‌یافتهٔ زنان در پیکاری وقفه‌ناپذیر با ارتجاع و بنیادگرایی بوده است. آنان در اتمسفر تشکیلاتی سازمان مجاهدین خلق ایران، تابوهایی را شکسته‌اند که ابتدا باورناپذیر می‌نمود. تابوهایی مانند دل‌کندن از محدودیت‌های خانوادگی و تقیدها کور سنت‌گرایانه، هجرت از شهر و دیار مألوف و پیوستن به یک مقاومت در تبعید، سلاح برگرفتن و رزمیدن دوشادوش با برادران خویش در یک ارتش آزادیبخش، کار با جنگ‌افزارهای سنگین مانند تانک و توپ، فرماندهی عملیات و یگانهای عملیاتی، به‌دست گرفتن هژمونی مبارزه در یک تشکیلات انقلابی و شکستن دهها و صدها دگم، نباید و ناممکن دیگر که فقط باید یک زن بود تا صعوبت استخوان‌شکن آن را احساس کرد. همهٔ این‌ها فقط و فقط با یک انتخاب آگاهانه ممکن بوده است. آنها با تأثیرپذیری از مریم رجوی و الگو قرار دادن او آموخته‌اند که باید «برای سلب قدرت و حاکمیت از دیکتاتور و انتقال آن به آرای جمهور ملت» از زندگی عادی و بی‌خطر دست بشویند. منافع شخصی را بی‌اغماض کنار بگذارند. به‌جای بودن برای خود، برای دیگری باشند. سدهای حسادت و رقابت را درهم بشکنند و در یکدیگر ضرب شوند. به‌جای کاستن از یکدیگر، مکمل هم باشند و قدرتی را تشکیل دهند. که هیچ ابر قدرت و سلاحی را یارای مقابله با آن نیست.

روز جهانی زن این‌گونه مبارک می‌شود

امروز بارقه‌های این دست‌آورد شگرف را در خیزش سلسله‌وار زنان و دختران شجاع ایرانی در میهن اسیر به‌چشم می‌بینیم.

زن ایرانی با قرار گرفتن در موضع پیشتازی قیام کابوس دائمی نظام ولایت فقیه شده است. به‌گونه‌یی که از آن گریزی ندارد. نه با دستگیری، زندان و شکنجه، نه با تیرباران، نه با وضع قوانین‌زن‌ستیز، نه با گشتهای هار ارشاد، نه با اسپدپاشی و مسموم‌کردن با گاز و نه با سرکوفت‌زدن و تحقیر نمی‌تواند این نیروی آزاد‌شده و عظیم را مهار نماید.

آری «حقوق‌بشر همان حقوق زنان است». مشارکت آنان در رهبری سیاسی، تضمین دموکراسی، آزادی و برابری پایدار در ایران آزاد فرداست.

 مارس، روز جهانی زن این‌گونه برای زنان ایران مبارک می‌شود.