۱۴۰۱ اردیبهشت ۱۳, سه‌شنبه

دادگاه سوئد و واکنش‌های هیستریک نظام


                                 سخن روز

در علم روانشناسی «هیستری» را «احساسات غیرقابل کنترل» می‌نامند و روانشناسان علت آن را «یک رنج درونی» ناشی از «آسیب‌های قبلی» می‌دانند.

واکنش‌های زنجیره‌یی این روزهای رژیم آخوندی دربارهٔ دادگاه دژخیم حمید نوری در سوئد را نیز می‌توان در چارچوب «هیستری» بررسی کرد!

این واکنش‌ها از روز ۸اردیبهشت ابتدا به‌صورت متون دیکته‌شده در خبرگزاری‌ها، سایت‌ها، روزنامه‌ها و رادیو تلویزیون رژیم بازتاب یافت؛ آنگاه روز ۱۱اردیبهشت به دستگاه‌های حکومتی راه برد و «دستیار وزیر» خارجه «و مدیرکل غرب اروپای وزارت امورخارجهٔ» نظام «ماتیاس لنتز، سفیر سوئد در تهران» را «احضار و مراتب اعتراض شدید جمهوری اسلامی به‌ اتهامات بی‌پایه و ساختگی! که دادستان سوئد حین اظهاراتش متوجه» نظام ولایت «کرد، به‌وی ابلاغ شد!»(ایسنا ۱۱اردیبهشت).

اما چرا رژیم آخوندی طی یک سال گذشته و طی ۹۰جلسهٔ قبلی دادگاه، چنین واکنش‌هایی نشان نداد و تلاش می‌کرد خود را نسبت به‌ آن بی‌اعتنا نشان دهد؟ علت این جنون گاوی و هیستری یک‌باره چیست که از همه جای نظام فریاد وامصیبتا بلند شده؟

این واکنش‌ها پس از درخواست حکم اشد مجازات توسط دادستان دادگاه سوئد برای حمید نوری صورت گرفت. علت نیز شکست طرح و برنامهٔ رژیم است.

هدف و طرح رژیم با موضوع دادگاه نوری، از ابتدا منحرف کردن جنبش دادخواهی بود و تلاش می‌کرد با مزدورانش این طرح را پیش ببرد. به‌ویژه جنبش دادخواهی از سال ۱۳۹۵ با فراخوان رئیس‌جمهور برگزیدهٔ مقاومت مریم رجوی شتاب و گسترش چشمگیری یافت و شامل شهیدان آبان ۹۸ هم شد. در عرصهٔ بین‌المللی هم بر بالاترین ارگان‌ها و طرف‌های سیاسی و حقوقی تأثیر گذاشت و موجی از موضع‌گیری‌های آنها را در پی داشت. از جمله ۷نمایندهٔ ویژهٔ دبیرکل ملل متحد در آذر ۱۳۹۹ در نامه‌یی به‌ رژیم خواستار پاسخگویی دربارهٔ قتل‌عام ۶۷ شدند که عدم پاسخ رژیم می‌تواند راه برپایی دادگاه‌های بین‌المللی برای سران رژیم را باز کند. سپس کنگرهٔ آمریکا در قطعنامهٔ ۱۱۸ با امضای اکثریت اعضای مجلس نمایندگان در زمستان ۱۳۹۹ از دولت آمریکا خواست در هر گونه تحقیق بین‌المللی برای قتل‌عام ۶۷ همکاری کند. هم‌چنین می‌توان به قطعنامهٔ پارلمان اروپا و بیانیه‌های عفو بین‌الملل و سایر موضع‌گیری‌ها اشاره کرد.

خامنه‌ای و دیگر سران نظام جنایت که حرکت بهمن‌وار جنبش دادخواهی را دیدند و به‌وحشت افتادند، خواستند با دادگاه حمید نوری قتل‌عام ۶۷ را کوچک‌نمایی کنند و جنبش دادخواهی را به‌انحراف بکشانند. به‌ این صورت که کاری کنند مجاهدین وارد روند دادگاه نشوند، آنگاه با طرح شهادت‌های کم‌اهمیت و هدایت‌شده، در نهایت دادگاه رأی به تبرئهٔ حمید نوری بدهد. این‌گونه رژیم بگوید پس جنبش دادخواهی جنجال‌سازی و «اتهام‌های بی‌پایه و اساس» است!

از این‌رو با موج ناسزاگویی توسط مزدوران پیشانی‌سیاه وزارت به مجاهدین، می‌خواستند مجاهدین را از روند دادگاه دور نگه‌دارند. اما مجاهدین با پرچم دادخواهی خون شهیدان ۶۷ وارد روند دادگاه شدند. تا جایی که رسانه‌های رژیم نالیدند «بیش از ۸۰شاهد که بیشتر آنها از اعضای مجاهدین هستند، از طرف دادگاه این فرصت را پیدا کردند تا علیه حمید نوری شهادت دهند!»(خبرگزاری مهر آخوندی ۱۰اردیبهشت). شهادت شهود و شاکیان مجاهدین نیز روند دادگاه را آن‌چنان تحت تأثیر قرار داد که قضات دستور دادند دادگاه ۲هفته در آلبانی جهت استماع مستقیم مجاهدین برگزار شود. این شهادت‌ها در درخواست حکم اشد مجازات توسط دادستان، نقش کلیدی داشت.

اکنون درخواست دادستان برای حکم اشد مجازات، نه‌تنها طرح رژیم برای منحرف کردن جنبش دادخواهی را با شکست روبه‌رو کرد، بلکه باعث شد قتل‌عام ۶۷ به‌عنوان جنایتی بزرگ، در جهان شناخته شود و حقانیت جنبش دادخواهی نیز مهر بخورد. همین واقعیت باعث واکنش‌های یک‌باره و هیستریک رژیم شده است.