شکستن دیوار اختناق...
افشاگری بزرگ و بیسابقهٔ مقاومت ایران از اطلاعات به دست آمده از قضاییهٔ جلادان آخوندی پهنههای بسیار گستردهیی برای بررسی و ژرفنگری دارد. شاید اولین سؤالی که پس ازانتشارافشای اسامی بیش از۳۳هزاربازجووزندانبان همراه با۲۲هزارعکس از جنایتکاران در اذهان تداعی شود این باشد که: «این افشاگری چه تاثیری بر نظام و چه آثاری بر مزدوران نظام دارد؟!»
در حکومت دیکتاتوری پهلوی، وقتی مأموران ساواک با آن عرض و طول توانستند ضربهٔ نظامی مهمی به سازمان نو پای مجاهدین که هنوز حتی نام هم نداشت، بزنند، از شادی در پوست خود نمیگنجیدند. نصیری رئیس ساواک و پارهیی از مأموران پس از آن دستگیریها از شاه ارتقای درجه گرفتند و بعد هم شاه روضهٔ جزیرهٔ ثبات میخواند.
اما همین ساواکیها وقتی متوجه شدند که سازمان مجاهدین توانسته در کارزاری بیصدا از هزارتوی قصر دیو، اسامی و مشخصات بیش از هزار تن از مأموران مخفی ساواک را بهدست بیاورد، حسابی به هول و هراس افتاده و با کینهای عمیق و شیطانی از هیچ شکنجه و رذالتی در رفتار با مجاهدین زندانی فروگذار نکردند؛ کینهای که حتی همین امروز هم در وجودشان شعلهور است و همواره به خود میبالند که میان مجاهدین و خمینی «البته خمینی» را انتخاب میکنند!
امروز همان مجاهدین در مصاف با نسل دیگری از همان جنایتکاران اسرار و خانههای امنشان را برای مردمی که در جوشش شرایط عینی آماده انفجارند برملا میکنند
ایران، زندان در زندان!
در چهارمین شماره کارزار بزرگ افشای اسناد محرمانه قضاییه میبینیم که در حکومت آخوندی بیش از ۵۰۰ زندان و بازداشتگاه و اردوگاه و... متعلق به سازمان زندانها و نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات وجود دارد. البته بسیاری از خانههای امن و اماکنی که در پوش مجتمع فرهنگی و... به کار نگهداری و شکنجهٔ جوانان میپردازند در این لیست نیامده است.
همچنین مواردی مانند تبدیل مدرسهها به بازداشتگاه موقت در جریان قیام و شورشهای قهرمانانهٔ مردم در شهرهای میهن، هرگز وارد چنین آمارهایی نمیشود؛ کما اینکه با حکومتی قرونوسطایی طرف هستیم که سولههای کارگاهی یا گاوداری و هر مکان عجیب و غریب دیگری را به یک زندان تبدیل میکند!
در واقع در نگاه علی خامنهای، سراسر ایران یک زندان بزرگ است که در درون آن زندانهای کوچکتر و سلولهای انفرادی و... هم ساخته شده است!
چند زندانی؟!
وقتی با یک دروغگوی تمامعیار مواجه هستید، اصلاً روشن نیست که کدام قسمت حرفهایش قابل باور است و کدام نیست؛ حالا وقتی این دروغگویان از جنس پلید «آخوند» و «پاسدار» هم باشند، دیگر مشکل مضاعف است!
اکنون تصور کنید که مزدوران نظام سراپا دروغ و فساد، بخواهند دربارهٔ هر چیزی «آمار» بدهند! روشن است که آمارهای ارائه شده تنها بخشی از واقعیت است!
برای مثال به آمارهای حکومتی دربارهٔ تعداد زندانیان ایران توجه کنید.
سایت حکومتی تسنیم در ۳۱خرداد ۱۳۹۶ ضمن اعلام آمار ۲۴۰هزار زندانی در ایران چنین نوشته است: «افشارنیا رئیس کل دادگستری استان خوزستان با اشاره به اینکه هماکنون ۲۴۰هزار زندانی در زندانهای کشور وجود دارد و ظرفیت برای نگهداری از این جمعیت کافی نیست، اظهار کرد: ظرفیت زندانهای این استان ۵هزار نفر است اما ۱۲هزار محکوم در حال حاضر در زندانها حضور دارند».
توجه کنید که عدد ۲۴۰هزار زندانی مربوط به خرداد ۹۶ است؛ یعنی بیش از شش ماه به قیام مشهور دیماه ۹۶ و دستگیریهای گستردهٔ آن روزها مانده است! اما پس از گذشت یک سال و نیم، یکی از مهرههای جنایتکار حکومت آخوندی در ۱۸دی ۱۳۹۷ در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا، در یک عملیات چند وجهی ثابت کرد که مرغ ولایت همچنان یک پا دارد!
«رئیس سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور گفت: جمعیت کیفری کشور بیش از ۲۴۰هزار نفر است!»
این نشان میدهد که حکومت علی خامنهای در فاصلهٔ خرداد ۹۶ تا دی ۹۷، حتی یک نفر را دستگیر نکرده؛ یا اگر گرفته و به زندان انداخته ما به ازای آن یکی دیگر را با «عفو ملوکانه» آزاد کرده است؛ البته بهنظر میآید «اعدام کردن» بیشتر به واقعیت آخوندی نزدیک باشد!
آمار بعدی مربوط به ۳سال پس از دی ۹۷ و در سال۱۴۰۰ است که در این فاصله هزاران نفر در خونشان غلتیدند و بسیاری مجروح و خون چکان به زندان افتادند.
سایت حکومتی آفتاب در ۱۸مهر ۱۴۰۰ چنین نوشت: «دیروز حسن نوروزی نایبرئیس کمیسیون قضایی مجلس گفت قبل از انقلاب ۱۶هزار زندانی داشتیم و اکنون ۲۴۰هزار زندانی داریم!»
به همین سادگی!
یعنی که در قیامهای شکوهمند آبان ۹۸ و اعتراضات مردم به بیآبی در خوزستان در تابستان سال۱۴۰۰ هم هیچ کسی دستگیر نشده است! وقتی همهٔ آمار و ارقام در یک سیستم فاسد، عاری از حقیقت و تنها برای سرپوش گذاشتن بر جنایت و دروغ باشد، جز این هم انتظاری نمیرود!
در پنجمین شماره کارزار بزرگ افشای اطلاعات قضاییه جلادان، یک قلم به اسامی ۵۳۷۰زندانی محکوم به اعدام و قصاص در زندانهای خامنهای برمیخوریم. نزدیک به ۵۰هزار زندانی بلاتکلیف در چنگال نیروی انتظامی و وزارت پلید اطلاعات و انبوهی زندانیان محکوم به قطع عضو و سنگسار و...
بیشک افشای این سلسله افشاگریها که همچنان ادامه دارد، ضربهیی جبرانناپذیر به دستگاه اطلاعاتی و امنیتی و قضایی جلادان و پتکی سنگین بر دیوار اختناق آخوندی است.
عمق فاجعه!
برای درک عمق فاجعه میتوان به اعترافات خود حکومت هم توجه کرد. برای مثال در حالی که جمعیت زندانیهای حکومت آخوندی همواره رو به افزایش است و زندانهای جدید هم توسط خامنهای ساخته شده، اما بودجهٔ سازمان زندانها کاهش مییابد! خبرگزاری تسنیم در ۱۱آذر ۹۶ ضمن انتشار اعتراض باندهای حکومتی به این امر، از «کاهش ۱۴۴میلیارد تومانی بودجهٔ سازمان زندانها برای سال۹۷» خبر داد!
این چنین است که زندانبانان و پاسداران حکومتی به زندانیان به چشم یک فرصت برای کسب درآمد نگاه میکنند! این خود فاجعهیی دیگر است که مجال دیگری برای بحث میطلبد.
در این میان آنچه روشن است این است که بازجوهای نقابدار و زندانبانهایی که امروز دادگاهی شدن دژخیم حمید نوری را به چشم خود میبینند، با افشای نام و عکسشان توسط مجاهدین، روزگار سختی را در برابر چشمان خود میبینند.