۱۴۰۱ خرداد ۲, دوشنبه

چهل سال عجز مفرط امام‌نمایان ریایی


                                تبلیغات دروغین

چهاردهه استکه امام‌نمایان ولایی دربساط نمازجمعه‌های ریایی، باتوسل بترفندهای زنگ‌ زدهٔ تمام دیکتاتورها،تقلای عبث میکنند تا با گندم‌نمایی و جو فروشی، اصل مطلب میان مردم و حاکمیت را دور بزنند.

نقش جمعه‌بازار دین‌فروشی، القای خطوط سیاسی حاکمیت با برجسته کردن تفکری جنایت‌پرور و دیکتهٔ سانسور و اختناق و تنیدن بلاهت ارتجاعی به جامعه بوده است.

این ارگان ضدمردمی و سرکوب‌گر حکومتی، از یک‌طرف خط مقدم بیان منویات ارتجاع مسلط بوده و از طرفی آیینه‌یی تمام‌قد از نمایش حکومتی سراپا مبتذل در ادبیات، مستهجن در فرهنگ و متعفن در تفکر و نگرش به انسان و جامعه است.

اگر میانگین سخنان تمام امام‌نماهای نمازهای ریایی جمعه را در این چهار دهه مرور کنید، دست‌تان می‌آید که جز میخ بر چماق جهل و خرافات کوبیدن و در سایهٔ این چماق، جز جنایت سیاسی ــ مذهبی و فساد و دزدی و چپاول، هیچ حاصلی برای مردم، جامعه و آینده ایران نداشته‌اند.

در این چهار دهه، تنها سود تاریخی که این امام‌نمایان ارتجاع غالب داشته‌اند، رو کردن ماهیت ضدبشری‌شان، بری کردن مردم از هر سبقه و نشانهٔ آخوندی و در نتیجهٔ آن، هر چه عمیق‌تر کردن شکاف میان مردم با حاکمیت ملا و ولی‌فقیه بوده است.

با چنین ماهیتی و نمودهای ۴۳ سالهٔ برآمده از این ماهیت، این جماعت انگل‌صفت ــ که هیچ نقشی در تولید و چرخش اقتصاد و تعالی اجتماعی و فرهنگی نداشته است ــ همواره در بیان صورت مسألهٔ واقعی ایران، گرفتار بن‌بستی عجین با دجالیت بوده است تا یک قدم از منافع منطبق شده با حاکمیت، دور نشود.

در این سال‌ها ــ و به‌طور خاص این هفته‌ها ــ هر چه اعتراضات اجتماعی و قیام‌ها در ایران گسترش یافته و بازهٔ زمانی‌شان نزدیک‌تر شده است، نمایندگان ولی‌فقیه در خط مقدم تحلیل سیاسی شرایط جامعهٔی درگیر قیام، ناتوان‌تر و گیج‌تر می‌شوند و اصلاً نمی‌توانند یک تحلیل جامع از شرایط واقعیِ میان مردم و رژیم ارائه کنند. تمام تلاش امام‌نمایان دایناسور و متحجر و متشرع این است که مستمعین را از کانون بحران حاد میان جامعه و حاکمیت دور کنند. به‌خاطر همین هم همیشه و همواره در این چهار دهه، از مخالفان نظام و قیام‌آفرینان، با نشانی‌های گنگ و بی‌هویت و نامشخص مثل آن‌سوی مرزها، آمدگان از سرزمین یأجوج و مأجوج‌، فتنه‌گران، دشمنان اسلام و مردم، مأموران استکبار جهانی و... در منابر و نمازجمعه‌ها جار می‌زنند.

تمام سخنان اینان را که در این چهار دهه گردآورید، یک تحلیل همه‌جانبهٔ متکی بر قانون‌مندی‌های جامعه‌شناختی در بین‌شان نمی‌یابید. به نمونه‌های زیر توجه کنید که جمله‌گی گویای لودگی عناصری فاقد کم‌ترین بینش سیاسی و حداقل شناخت اجتماعی و اقتصادی هستند. همین چند نمونه، تمام سرمایهٔ حکومت آخوندی در تمام نمازجمعه‌های این چهار دهه است. بیش از ۴۰سال است مشتی ماله‌کش جنایت و رفوگر چپاول، برای نان و نوای ناگزیر خودشان، چنین رطب‌ویابس‌هایی را هر هفته از تریبون ریا و سالوس نشخوار می‌کنند. توجه شود که اینان هرگز به شعارهای اقشار اجتماعی در دادخواهی صنفی و سیاسی [شکاف طبقاتی و آزادی] نزدیک نمی‌شوند. دقت کنید که این حرف‌ها، اوج شناخت سیاسی و تبیین اجتماعی از تقابل و تعارض همواره تشدیدشونده میان یک جامعه با حاکمیت و طبقهٔ حاکم است که این روزها در شهرهای ایران جریان دارد:

ـ شمسی‌فر امام جمعه خامنه‌ای در خرم‌آباد: چقدر تلاش کردن دشمنان در فضای مجازی، در ماهواره‌ها که مردم را به خیابان بکشانند، آشوب درست کنند.

ـ علم‌الهدی امام جمعه خامنه‌ای در مشهد: دشمن همیشه در کمین ماست و در هر مسأله‌ای در هر جریانی دنبال فرصتی می‌گردد. عمدهٔ دشمنی هم در این است که ما را از راه‌مان برگرداند.

ـ نکو نام امام جمعه خامنه‌ای در شهر کرد: یک‌سری افراد را در داخل کشور‌ها تحریک می‌کنند، پول به آنها می‌دهند، امکانات به آنها می‌دهند و آنها را در برابر مردم قرار می‌دهند... آیا مطالبه‌گر گرانی می‌آید به حوزه‌های علمیه حمله کند؟ می‌آید پایگاه بسیج را به آتش بکشد؟

ـ سعیدی امام جمعه خامنه‌ای در قم: همیشه از مشکلات برای هدف‌های شوم خودشان بهره‌برداری می‌کنند.

جای هیچ اعجابی نیست. تضاد اجتماعی و سیاسی و اقتصادی میان جامعهٔ ایران و حاکمیت آخوندی به حادترین نقطهٔ ممکن در سطح و موقعیت تعیین‌تکلیف رسیده است. درک این تضاد و داشتن شناختی علمی توأم با تبیینی جامعه‌شناختی، راه به ریشه‌های بحران در درون حاکمیت می‌برد. از همان چهار دههٔ پیش هم هرگز قرار نبوده امام‌نمایان متعلق به عصر حجر و قرون وسطی ــ که در هیأت جمهوری اسلامی آخوندی به نان و نوا و عقده‌گشاییِ ریاست و صدارت رسیده‌اند ــ قوه دراکهٔ علمی و جامعه‌شناختی داشته باشند. از این پس نیز هرگز توقع چنین قوه‌یی از این جماعت نیست؛ چرا که کار نسل به نسل مردم ایران با اینان به کارزاری رسیده است که از قضا تعیین‌تکلیف تاریخیِ پلیدترین نحله ارتجاعیِ عقبه و اکنونٍ زمانه‌های این مملکت است.