۱۳۹۹ آذر ۱۸, سه‌شنبه

سقوط تا کجا؟


                                   نامعادلات 

                     نامعادلهٔ حیات فاصلهٔ طبقاتی و فرهنگ انسانی و اخلاق.

نامعادلهٔ جنون قیمت اقلام و شئون سفره‌ها.

نامعادلهٔ خط فقر و شأن زندگی.

نامعادلهٔ فلاکت و کرامت.

نامعادلهٔ حقوق‌بشر و جمهوری اسلامی.

نامعادلهٔ تمدن ایران و توحش اشغالگر.

نامعادلهٔ کرامت انسان و ولایت فقیه.

هر چه زمان می‌گذرد، در این نامعادله‌ها، دو طرف تساوی از هم دورتر می‌شوند. این زمان چیزی یا واقعیتی جز ۴۱سال گذشته برای مردم ایران در سلطه‌گری حاکمیت ولایت فقیه نیست.

با وجود این نامعادله‌ها، بی‌نیاز از یادآوری اعداد و ارقام وضعیت معیشت و اقتصاد در ایران آخوندزده هستیم؛ چرا که این نامعادله‌ها با شتاب روزافزون در شهر به شهر ایران پیش می‌روند.

اگر تاکنون این نامعادله‌ها در شهرهای دور از مرکز یا پایتخت با سرعت بیشتری در حال تسخیر زندگی و سفره و بود و نبود مردم ایران بودند، اکنون سوت قطار این نامعادله‌های دوار بر گرد ایران، از پایتخت به گوش می‌رسد.

چشم نامعادله‌سازان آخوندی و کارگزاران‌شان روشن که اتاق بازرگانی رژیم در پایتخت در گزارش روز ۱۷آذر۹۹ از «افزایش شکاف طبقاتی و نابرابری در تهران» خبر می‌دهد. سایت فارس‌نیوز۲۴ در یادداشتی در این‌باره می‌نویسد:

«اتاق بازرگانی تهران مطالعه‌یی در مورد افزایش نابرابری و شکاف طبقاتی در تهران منتشر کرد و نشان داد استان تهران پس از استان سیستان و بلوچستان یکی از نابرابرترین توزیع درآمد را در مناطق شهری ایران دارد».

این گزارش نشان می‌دهد که کارگزاران چپاولگر نظام ولایت فقیه، فقط هزینهٔ تأمین مواد غیرغذایی در تهران را با جنون قیمت اقلام به حد اعلی رسانده‌اند:

«تحقیقات انجام شده توسط اتاق بازرگانی تهران هم‌چنین حاکی از آن است که در سال۲۰۱۹ متوسط ​​هزینه اقلام غیرغذایی در استان تهران حدود ۶۰میلیون تومان بوده است». (همان منبع)

سقوط زندگی تا کجا؟ سقوط زندگی، پله‌پله از دیگر شهرها به پایتخت رسیده و هر سال هم شتاب بیشتری گرفته است. تفاوت درآمدها و ایجاد فاصلهٔ طبقاتی آن‌قدر گسترش یافته است که تهران را به رتبهٔ اول کشور رسانده است:

«این تحقیق تأیید کرد که استان تهران از نظر متوسط ​​هزینه کالاهای غیرغذایی برای یک خانواده شهری، رتبه اول کشور را دارد. این شکاف در سال‌های اخیر در حال افزایش است». (همان منبع)

هر بند گزارش اتاق بازرگانی تهران بر عبارت «در حال افزایش شکاف» تأکید دارد. این افزایش مدام شکاف طبقاتی را باید همان دور شدن دو طرف نامعادله‌ها در تعریف نظام آخوندی و نشان دادن شناسنامهٔ آن دانست.

اکنون رشد سرطان شکاف و فاصلهٔ طبقاتی در پیکر پایتخت ایران، گواهی دیگری بر این واقعیت است که تمامی سطرسطر نامعادله‌هایی که با آنها کارنامهٔ نظام ولایت فقیه قرا‌ئت شد، بمبهای ناگزیر اجتماعی در پیکر و ساختار حاکمیت هستند. آنچه باقی می‌ماند و در آن تردیدی نیست، انفجار بمبهای برآمده از نامعادله‌های ثبت شده در شناسنامهٔ جمهوری آخوندی است.