سخن روز
موضوع کشاکش و جنگ شدیدی که پس از تصویب طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» در نظام ولایت آغاز شد، هر روز عمق بیشتری پیدا میکند. تا جایی که روز ۱۵آذر پاسدار شمخانی دبیر شورای عالی امنیت نظام، واعظی، رئیس دفتر آخوند روحانی را متهم کرد که «به دشمن پیام غلط» میفرستد.
چنین اتهام سنگینی به رئیس دفتر ریاستجمهوری نظام، پس از سخنان روز ۱۴آذر واعظی مطرح میشود که با حمله به مجلس و طرح آن گفت: «آنها (مجلس) سنگاندازی میکنند و قوانینی را به تصویب میرسانند تا دولت نتواند تحریمها را بردارد. عجیب است در مصوبه اقدام راهبردی برای لغو تحریمها بندهایی گذاشتهاند که مانع رفع تحریم میشود، اما اسمش را «رفع تحریم» گذاشتهاند» (۱۴ آذر۹۹).
واعظی همچنین دربارهٔ رابطه شورای عالی امنیت نظام با طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» گفت: ممکن است مجلس بهصورت پنهانی از «دبیرخانهٔ این شورا» اجازه گرفته باشد، اما نه از خود شورا و نه از رئیس آن (روحانی) اجازهای نگرفتند.
واکنش دبیرخانهٔ شورای عالی امنیت نظام به حرفهای واعظی و متهم کردن او به ارسال «پیام غلط به دشمن» در همین رابطه است. واکنشی که رسانههای باند خامنهای از آن با عنوان «تو دهنی دبیرخانهٔ شورای عالی امنیت نظام به واعظی» یاد کردند. (سایت حکومتی مشرق-۱۵ آذر۹۹).
جنگ قدرت ناشی از چه عاملی است؟
کشاکشی که پس از طرح مجلس ارتجاع آغاز شد و روحانی به صراحت آن را برای نظام «مضر» نامید، ناشی از یک بنبست استراتژیک است.
نگاهی راهبردی به وضعیت نظام، در گٍل ماندگی تمامیت آن را بهروشنی نشان میدهد. تا جایی که سخنگوی دولت روحانی میگوید: «سیاست داخلی امروز ما نه تنها پیشبرنده نیست، بلکه فرساینده-کاهنده است» (ربیعی-۱۵ آذر۹۹).
این بنبست و وضعیت «فرساینده-کاهنده» ناشی از به ته رسیدن ذخایر استراتژیک نظام است. تحریمهای خردکننده هر روز طناب خفگی را بیشتر بر گلوی تمامیت نظام سفت میکند؛ اقتصادی فروپاشیده با تورمی گاه ۳رقمی؛ نقدینگی نزدیک به ۳هزار میلیارد تومانی؛ سقوط ارزش پول ملی که تا ۳۲هزار تومان در برابر دلار را هم تجربه کرده؛ بودجهیی که «بر باد تکیه دارد»؛ گرانیهای لجامگسیخته تا حدی که «مردم حتی در حوزهٔ خرید نان مشکلات جدی دارند» (پاسدار قالیباف-۱۳ آذر۹۹)؛ دشمنی در کمین که با کانونهای شورشیاش امان از نظام ربوده و «از آلبانی تولیداتی برای رسانهٔ اجتماعی ما میکند که دایرهٔ مسمومی دارد و همه هم آنها را برای هم باز نشر میکنند» و هدف آن «تخریب نظام» است (آخوند عاملی-دبیر شورای عالی فرهنگی رژیم-۱۵ آذر۹۹)؛ و جامعهیی بهغایت ناراضی که «خاطرهٔ (قیام) آبان ۹۸ را زنده کرده است» (روزنامهٔ حکومتی وطن امروز-۹ آذر۹۹).
دو مسیری که به پرتگاه میرسد
در چنین شرایطی، باندهای درونی نظام که کابوس مرگ و سقوط رژیمشان را میبینند، هر کدام در پی راه نجاتی برای نظام هستند. باند روحانی راهبرون رفت از مخمصهٔ سرنگونی، یا دست کم بهتأخیر انداختن آن را مذاکره با آمریکا میداند؛ از این رو میگوید اقداماتی مانند طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» تنها «فرصتها» را میسوزاند، از این رو برای نظام «مضر» است؛ این باند هر چند فعلاً در لفظ نمیگوید، اما خوب میداند که در این مسیر باید پیه جامهای زهر بعدی، از جمله موشکی و منطقهیی و چهبسا حقوقبشر را به تن خود بمالند. اما حرفشان این است که راه دیگری نداریم و اگر نجنبیم، غرق شدن در باتلاق خفگی و نابودی توسط جامعهیی انفجاری حتمی است.
اما باند دلواپسان میگویند این مسیر را رفتهایم و «در برجام تجربه کردیم. حتی اوراق کردن ۹۰درصد توان هستهیی مشکلی را حل نکرد؛ محدودیتسازی قدرت موشکی و دست کشیدن از نفوذ منطقهیی نیز مشمول این قاعده است» (کیهان-۱۵ آذر۹۹).
خامنهای هم روز ۴آذر ۹۹ در واکنش به انتقادها از برنامه موشکی رژیم خطاب به اروپائیها گفت: «در حالی که انگلیس و فرانسه دارای موشکهای مخرب اتمی هستند و آلمان نیز در این مسیر قرار دارد، به ما میگویند موشک نداشته باشید. شما چه ربطی دارد»
بنابراین این باند بر این باور است که باید با مانورهایی که نشانهٔ «اقتدار!» نظام باشد، برگ بیشتری در برابر طرف مقابل داشته باشیم تا مجبور شود از فشارهای خود بکاهد. با همین امید هم طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» را در مجلس تصویب کردند؛ اما کشاکشها و شدتیابی جنگ درونی نظام نشان داد این اقدام تنها تمامیت نظام را با بحرانی جدید و خطرناک روبر کرده است. طرف مقابل هم از زبان وزیر خارجهٔ آلمان بر «توافقی جدید» به جای برجام تأکید کرد که باید شامل «برنامهٔ هستهیی، برنامهٔ موشکی و رفتار مخرب رژیم ایران در منطقه باشد» (هایکو ماس-۱۴ آذر۹۹)؛ و بیدرنگ آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در گزارش خود هشدار خطرناکی (برای رژیم) داد: «رژیم ایران قصد دارد سانتریفیوژهای جدیدی برای غنیسازی اورانیوم در تأسیسات زیرزمینی نطنز نصب کند» و این نقض برجام است (۱۴ آذر۹۹).
بدین ترتیب روشن میشود رژیم آخوندی در چنان تنگنای استراتژیکی گرفتار شده، که حتی وقتی وارد طرحها یا مانورهایی مثل طرح لغو تحریمها میشود، نه تنها گرهای از تحریمها باز نمیکند، بلکه باعث تشدید وضعیت خفگی نظام میشود و از طرف دیگر بر شدت و تعمیق بحران درونی نظام نیز بهطور کیفی میافزاید.