۱۳۹۹ مهر ۱۷, پنجشنبه

رژیم آخوندی – حکومت «اوباش»


ابعاد سرکوب خشن، قرون وسطائی و از نوع داعش علیه جوانان، زنان و مردم در خیابان‌ها و معابر کشور که در نوع خود بی‌نظیر می‌باشد، اکنون به واقعیتی انکارناپذیر در ایران آخوندزده تبدیل شده است.

براین اساس است که روزانه شاهد راه‌اندازی انواع و اقسام گشت‌های سواره، پیاده و یا موتوری شبکهای تعقیب و کنترل در چارچوب طرح های سرکوبگرانه در کشور می باشیم.

نوک تیز حملات رژیم نیز در وهله نخست متوجه جوانان و زنان می باشد، زیرا این بخش از گسل‌های جامعه بدلیل سرکوب مضاعف، دارای بالاترین پتانسیل انفجاری می باشند.

براین اساس طی روزهای اخیر نیز تازه ترین نوع از چنین شیوه های ارتجاعی و مادون بشری و با صحنه های دردآور گرداندن جوانان، ضرب و شتم و زیر مشت و لگد گرفتن آنان از سوی گزمگان خامنه ای را از طریق شبکه های اجتماعی رویت کردیم.

نخستین پاسخی که برای «چرائی» این وضعیت بحرانی در ذهن هر بیننده‌ای خطور می‌کند، همان اثبات این واقعیت است که دیکتاتوری ولی فقیه بدون سرکوب خونین، اعدام، شکنجه، شلاق زن در ملاء‌عام و گرداندن جوانان در معابر حتی یک روز نیز برسر قدرت نخواهد ماند.

براین سیاق رژیم آخوندی با تمامی باند های مرتجع‌اش تلاش دارد تا با اعمال خشن ترین شیوه های سرکوب ، جامعه دردمند ایران را مهار نموده و از بروز قیام و اعتراضات و النهایه سرنگونی نظام منحوس ولایت ممانعت بعمل آورد.

ابعاد اعمال شیوه های قرون وسطایی از سوی پدر خوانده داعش بحدی است که دیگر برای ما ایرانیان جای هیچ شک و شبهه ای مبنی بر استفاده و بکارگیر «اوباش» در سرکوب جامعه از سوی خامنه ای باقی نمانده است.

سخن از واقعیتی است که نه تنها مردم ایران بدان اشراف کامل داشته، بلکه متولیان و کارگزاران رژیم نیز اکنون ناچار به اعتراف به آن گردیده اند.

 برای نمونه آخوند علم الهدی، نماینده خامنه ای در مشهد دراین رابطه می گوید: «طبق دستور رهبر معظم انقلاب ما ستاد ساماندهی فرهنگی حاشیه شهر را راه اندازی کردیم . بسیاری از جوانانی که به خاطر فقر و محرومیت اوباش محله شده بودند، بسیجی محل شدند که جلوی بسیاری از اغتشاشات را گرفتند». (سایت حکمتی همشهری ۱۷ مهر ۱۳۹۹)

براین منطق است که روزانه شاهد کتک زدن و یا اعمال شکنجه در معابر علیه زنان ، دختران و نوجوانان در دیکتاتوری ولی فقیه می باشیم. و باز براین منطق است که نماینده وحشی خامنه‌ای در اصفهان حکم به «اسید پاشی» بروی دختران جوان را صادر کرده و یا حاکمیت برای ایجاد ارعاب در جامعه، دست به گسیل چهره های مخوف و سیاهپوش نیروی به اصطلاح انتظامی میزند.

این همان بازتاب سیاست راهبردی ولی فقیه مبنی بر «آتش به اختیار» می باشد که با حکم حکومتی دستان آلوده نیروهای سرکوبگر اش را برای قتل عام مردم و معترضین، زدن تیرخلاص برسر و صورت کودکان و نوجوانان و یا اعمال ضدانسانی‌ترین شیوه‌ها، باز گذاشته است.