قریب دوماه است کارگران قهرمان در بخش های مختلف مانند «نفت، گاز، پتروشیمی، راه آهن ، کنتورسازی و یا نیشکر هفته تپه» دست به اعتصابات گسترده ای برای احقاق حقوق و خواسته های بحق خود زده اند.
وجود استثمار سازمان داده شده و دولتی در گسل های کارگری و زحمتکشان که اکنون میلیون ها خانواده کارگری را به حاشیه جامعه پرتاپ کرده، صد البته موتور محرکه آنان برای تقابل با ناعدالتی و خیزش های اخیر می باشند.
صحنه های دردناک فریاد کارگران در مقابل دوایروبخش های حکومتی مبنی برآنکه «نان نداریم» و «گرسنه ایم» آینه تمام قدی از بحران معیشتی برای زحمتکشان میهن امان می باشد.
دراین راستا شاهد هستیم که چگونه متولیان و کارگزاران دزد و غارتگر رژیم عامدانه و با طرح های ضد انسانی، این قشر محروم و دردمند را با انواع و اقسام ترفندها به غل و زنجیر کشیده اند.
برای نمونه نبود بیمه های درمانی، عدم پرداخت حقوق و معوقات، عدم پرداخت پاداش و عیدی، عدم شرکت کارگران در سود کارخانه ها، نبود امنیت شغلی و حقوق بازنشستگی، نبود حمایت های دولتی و حقوق بیکاری، وجود قراردادهای سفید و یا موقت، نبود ایمنی در کارخانه ها و کارگاه های تولیدی و یا نبود اتحادیه و سندیکاهای مستقل کارگری، تماما ترجمان وضعیت اسفبار برای قریب ۱۴ میلیون کارگر در دیکتاتوری ولی فقیه می باشد.
مضافا براین وضعیت وخیم نیز باید به بحران معیشتی و بویژه رشد سرسام آور تورم و گرانی در کشور اشاره نمود که تماما ماحصل سیاست های مخرب و غارتگرانه رژیم است.
داده های بازار اکنون از رشد تورم تا سقف «۲۰۰ درصد» و برای مواد خوراکی تا «۱۰۰ درصد» را دارند. براین اساس و با رشد شدید رکود اقتصادی و تولیدی و به تبع آن بروز بیکاری گسترده در میان کارگران، قدرت خرید اقشار ضربه پذیر و زحمتکش بشدت کاهش یافته، بطوریکه به بزرگترین دغدغه فکری برای میلیون ها خانوار کارگری تبدیل شده است.
بر اساس آخرین محاسبات کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای حکومتی، تا قبل از صعود نرخ دلار به کانال «۲۰ هزارتومان»، سبد معاش در شهرها به مرز ۶ میلیون تومان رسیده، در حالیکه حداقل حقوق کارگران، عطف به آخرین مصوبه حکومتی و در بهترین حالت «یک میلیون و پانصد هزار تومان» می باشد.
همچنین رشد و نمو ویروس کرونا در شهرهای کشور، به برهم خوردن تعادل مالی و به تبع آن روبه وخامت گذاشتن وضعیت معیشتی برای کارگران راه برده است.
این همان نکته کلیدی در سیاست راهبردی رژیم آخوندی برای «رشد فقر» و به تبع آن «قفل نمودن» جامعه و نیز «گوشت دم توپ کردن» مردم می باشد.
یک گزارش حکومتی، «خبرگزاری ایلنا ۲۰ مرداد ۱۳۹۹» در گزارشی با اعتراف به گوشه هایی از این سیاست می نویسد: «درخواست بیش از ۸۰۰ هزار برای دریافت مستمری بیکاری و خبرهایی که از بیکاران ساختمانی، کارگران فصلی و ...به گوش می رسد، زنگ خطر را بصدا درآورده است. بسیاری در فکر کاهش هزینه های خود هستند و البته دیواری کوتاه تر از نیروی کار پیدا نکرده اند».
همچنین در شرائط کرونا، آخوند روحانی میلیون ها کارگر محروم را بعوض قرنطینه کردن و ارائه کمک های دولتی، اکنون بدون هرگونه امکانات و تجهیزات حفاظتی و پزشکی به کام مرگ می فرستد.
بدین سان رژیم آخوندی تلاش دارد تا بدون پرداخت کمترین هزینه ای و بدون آنکه دست در صندوق دولتی نماید، هزینه های ناشی از مصائب این ویروس مرگبار را، بر خلاف تمامی کشورها، برگردن جامعه انداخته و بحران ناشی ازآن را از سر بگذراند.
واقعیت در این رژیم ضد کارگری آن است که حکومت ولایی هیچگونه راه حلی برای احقاق حقوق کارگران ندارد. اساس و بنیان این رژیم بر پایه استثمار، آنهم از نوع وحشی، بی رحمانه و سرکوبگرانه آخوندی استوار است.
امنیتی کردن محیط های کارگری با راه اندازی انواع و اقسام شبکه های بسیج ضد مردمی و تورهای پلیسی، امنیتی و یا دستگیری گسترده فعالان کارگری، تماما ادله ای بر بن بست رژیم برای هرگونه سازش با اقشار مردم ایران و بویژه گسل های کارگری می باشند.
بقول خانم رجوی: «تا نظام قرون وسطایی ولایت فقیه بر سر کار است، فقر و بیکاری و تورم بیشتر و بیشتر میشود، تنها با سرنگونی این رژیم و استقرار دمکراسی و حاکمیت مردم حقوق کارگران و زحمتکشان استیفا میشود».
متحدا صدای کارگران و ستمکشان در ایران آخوندزده باشیم.