تظاهرات لبنان
با انفجار هولناک در بندر بیروت بار دیگر شرارههای قیام در لبنان ـکه بهظاهر در زیر خاکستر کرونا پنهان شده بودـ به هوا خاست. مردم این کشور بهرغم درد و رنج ناشی از خسارات جانی و مالی این انفجار به خیابانها ریختند تا عامل اصلی را که کسی جز حاکمیت فاسد و فرقهگرای لبنان نیست مورد تهاجم قرار دهند.
انقلاب! انقلاب!
قیامکنندگان مراکز دولتی از جمله وزارتخانهها را مورد حمله و اشغال خود قرار داده و با فریادهای انقلاب! انقلاب! بر عزم جزم خود برای تغییر بنیادی در ساختار حاکمیت لبنان اصرار ورزیدند.
تظاهرات مردم لبنان همچنان در جریان است و قیامکنندگان با محاصرهٔ پارلمان مصمم به انحلال آن و تحقق بخشیدن به اراده و خواست همگانی مبنی بر یک دگرگونی اساسی در لبنان هستند.
با استعفای حسان دیاب نخستوزیر لبنان و تسلیم دولت در برابر ارادهٔ مردمی که خواستار انقلاب و دگرگونی اساسی در این کشورند، یک نقطهٔ عطف در صحنهٔ سیاسی لبنان رقم خورد. نقطه عطفی که بر برگشتناپذیری تحولات در این کشور دلالت میکند.
حمایت جهانیان از نقشهمسیر درست قیامکنندگان
شایان ذکر است که تمرکز قیامکنندگان بر روی حزبالشیطان بهعنوان کانون اصلی حملات و درخواست خلع ید از این حزب سراپا وابسته به رژیم آخوندی مبین مسیر درستی است که مردم به ستوهآمدهٔ لبنان برگزیدهاند.
این واقعیت در مواضع کم سابقهٔ دولتها و شخصیتهای سیاسی جهان و تمرکز آنها بر روی دولت لبنان که بخش بزرگی از آن تحت تسلط حزبالشیطان قرار دارد، نیز مشهود است.
دبیرکل سازمان ملل از جمله کسانی بود که از «حسابرسی از حاکمان و انجام اصلاحات» در لبنان استقبال کرد و گفت:
«باید صدای مردم لبنان شنیده شود و تحقیقات شفاف و اصلاحات اقتصادی در لبنان انجام شود. مردم لبنان خواستار حسابرسی از حاکمان و انجام اصلاحات هستند»
امانوئل ماکرون که خود در جریان بازدید از محل انفجار شاهد شعارهای مردم صحنه بر علیه حاکمان فاسد لبنان بود که تأکید میکردند نباید کمک مالی در اختیار آنان گذاشت، در یک موضوع گیری تصریح کرد که کمکهای احتمالی فرانسه را در اختیار دولت لبنان نخواهد گذاشت.
ریچارد گولدبرگ مشاور کاخسفید نیز در توئیت خود بر عدم کمک به دولت مرتبط به سازمان تروریستی لبنان تأکید کرد و نوشت:
«در مورد لبنان، مهم این است که دولت ایالات متحده با احتیاط عمل کند. مالیاتدهندگان ایالات متحده نباید برای کمک به هر گونه دولتی که از طریق یک سازمان تروریستی که مسئولیت کشته شدن بسیاری از آمریکاییها را دارد یا تحت کنترل او هستند، پول پرداخت کند» (۲۰مرداد ۹۹).
این اظهارات را میتوان در راستای حمایت از خواست مردم لبنان مبنی بر دگرگونی اساسی در این کشور و خلعید از حزبالشیطان (بخوانید رژیم آخوندی) بهحساب آورد.
شایان ذکر است که تمرکز قیامکنندگان بر روی حزبالشیطان بهعنوان کانون اصلی حملات مبین مسیر درستی است که مردم به ستوهآمدهٔ لبنان برگزیدهاند.
بازتاب نگرانی شدید رژیم از تحولات جاری لبنان
نگرانی شدید رژیم از تحولات لبنان را بهروشنی میتوان از اظهارات مهرهها و رسانههای حکومتی دریافت.
روزنامهٔ کیهان (۲۱مرداد ۹۹) متعلق به پاسدار شریعتمداری گماشتهٔ ولیفقیه قیام لبنان را به جریانهایی وابسته به غرب متهم کرد و با نگرانی از اینکه «کشورهایی شروع به دادن وعده کمک به لبنان کردهاند که غالبا، مخالف جریان مقاومت در لبنانند!» افزود: «چه این انفجار اتفاقی از سر اهمالکاری باشد، چه اقدامی تروریستی تاکنون کسانی را منتفع کرده که شاخصه اصلی آنها گرایش به غرب و مخالفت با مقاومت است»
روزنامهٔ حکومتی رسالت نیز در همین روز و در حالیکه قیام گسترده مردم را «بازی جدید در لبنان» مینامید، مثل کسی که از ترس تاریکی سوت میزند، نوشت:
«علیرغم تمام توطئههایی که علیه مقاومت در لبنان صورت میگیرد، حتی تغییر دولت آقای دیاب منجر به تقویت هر چه بیشتر مقاومت و افزایش سرمایه اجتماعی آن در افکار عمومی لبنان خواهد شد».
روزنامهٔ مستقل ۲۱مرداد ۹۹ هم با اشاره به اینکه «افکار عمومی لبنان در برابر فشار روزافزون بحران اقتصادی و فساد خواهان تغییر بنیادی ساختار قدرت هستند» از موقعیت ضعیف حزبالشیطان نوشت:
این اعتراضات مشروعیت ملی ورود حزبالله به رویارویی با اسراییل را از بین برده است» و نتیجه گرفت که «حزبالله فعلاً در وضعیت دفاعی قرار گرفته»
ابتکار دیگر روزنامه حکومتی در همین روز بر «تفاوت لبنان قبل و بعد از انفجار» تصریح کرد و نتیجه گرفت که «این تفاوت میتواند تا بافت نظام سیاسیـاجتماعی این کشور دامن گستر شود»
ابتکار در توصیف تأثیرات قیام عراق و لبنان بر یکدیگر افزود: «بیراه نیست اگر گفته شود میوه اعتراضات اکتبر در لبنان و عراق در حال چیده شدن است»
ابتکار حضور امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه در «ویرانههای بیروت» و اعلام «کمکهای مشروط به لبنان» را «بهنمایندگی از متحدانش در جامعه جهانی» و وحدت نظر آنها «بر لزوم تغییر نظام سیاسی این کشور» تعبیر کرد و نومیدانه نتیجه گرفت:
«صحنه بهگونهیی شکل گرفته که انتخابی جز تحمل آنچه الگوهای بیرونی بر لبنان تحمیل میکنند باقی نماند».
روزنامهٔ آرمان ملی (۲۱مرداد ۹۹) نیز با هراس از «اهداف سیاسی» دولتهای غربی مبنی بر «تضعیف محور مقاومت» و «خلع سلاح حزب الیشطان و در تنگنا قرار دادن این جنبش در عرصه سیاسی لبنان» خبر داد و اضافه کرد:
«باید طی روزها و هفتههای آینده فشارهای بیشتری را به دولت لبنان و حزبا... شاهد باشیم»
فرافکنی محمد کاظم انبارلویی سردبیر روزنامهٔ فاشیستی رسالت در گفتگو با خبرگزاری آنا که قیام مردم لبنان را «اغتشاشات گذرا» و «فاقد پایگاه اجتماعی» مینامید نیز مؤید نگرانی رژیم از اوضاع جاری در لبنان است.
«این اغتشاشات مانند اغتشاشات آبانماه سال گذشته در ایران، فاقد پایگاه اجتماعی است؛ بنابراین او معتقد است این اغتشاشات گذرا و مقطعی است و بهزودی فروکش خواهد کرد» (خبرگزاری فارس ۲۱مرداد ۹۹).
ثوره ثوره حتی النصر. این انقلابی است تا پیروزی
اکنون این خامنهای و گماشتگان وی هستند که بیش از هر کس با نگرانی تحولات در لبنان را دنبال میکنند. هر چه بر شدت و حدت و شتاب این تحولات افزوده میشود، هراس و وحشت بیشتر بر وجود رهبر پوشالی نظام مستولی میگردد زیرا بهتر از هر کس تأثیرات این قیام را بر قیام مردم ایران حس میکند.
سخنگوی مجاهدین در پیامی خطاب به قیامآفرینان لبنان بر ادامهٔ این مسیر تا به آخر تأکید کرد:
«تبریک به مردم لبنان و جوانان شورشگر. اما این ابتدای راه است و باید تا بیرون کردن حزب شیطان و ولیفقیه در ایران ادامه پیدا کند. گول نخورید و هوشیار باشید و نگذارید سیاست بازان اسقاطی فرصتطلب به موجسواری و میوه چینی بپردازند و حاصل درد و رنج ملت لبنان را به یغما ببرند. ثور ثور حتی النصر این انقلابی است که باید تا پیروزی نهایی در لبنان و ایران ادامه پیدا کند».