وضعیت فقر در روستاهای ایران
در هیأت حاکمه ایران جنگ قدرت و ستیز برای تصاحب داراییهای مردم ایران سر باز ایستاندن ندارد. خمینی در توجیه این جنگ و جدالهای باندی میگفت اینها «بحث طلبگی» است تا موضوع واقعی بحث و دعواها که چگونگی به غارت بردن منافع مردم ایران بود را مخفی کند.
«دعوای طلبگی»! ارثیه خمینی
عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان وقتی میخواست تهدیدها و خط و نشان کشیدنهای ۲تن از اعضای شورای محترم! نگهبان، محمد یزدی و صادق آملی لاریجانی را توضیح دهد میگفت:
«در هر جمعی از جمله شورای نگهبان دعوای طلبگی» هست! و در ادامه هم هشدار میداد «دشمنان طمع نکنند! اعضای شورا با وجود اختلافنظر، باهم برادرند» و همچون یک منتقد فیلمهای اکشن به بیننده یادآوری میکرد: «گاهی صداها بلند شده و مباحث داغ، لیکن بعد از آن دوستیها پابرجاست!» (آنا - ۲۹ مرداد۹۸).
با پادرمیانی بزرگان نظام! نزاع بین دو عضو شورای نگهبان ارتجاع موقتاً خاتمه یافته بود، ناگهان دستگیری اکبر طبری و بقیه دزدها و رشوه بگیرها علنی شد؛ با این حال هنوز سکانسهای پر هیجانتر آن به صحنه نیامده است. مدتی باید بگذرد و جنگ باندها به جاهای خطرناکتر بکشد تا خامنهای فرمان دهد «اینقدر کشش ندهید» و موضوعات ظاهراً مختومه شود.
آمارسازی برای خیالبافی
اینبار «دعوای طلبگی» بین دو نهاد ارائهدهنده آمارهای کشور بالا گرفته است. اوضاع بحرانزده جامعه ایران که دولت آخوند روحانی را از هر طرف محاصره کرده است، او را واداشته تا در یک وارونهگویی مضحک در برابر دوربینهای رسانهای از موفقیت هایش بگوید و اینکه دولتمردان جهان را به پشت تلفن کشانده که علت دستآوردهایش را از او پرس و جو کنند.
سابقه نزاع آمار دهی رژیم آخوندی به دههها پیش برمیگردد. رژیم ولایت فقیه تنها حکومتی است که دو منبع صدور آمارهای اقتصادی دارد: یکی مرکز آمار و دیگری بانک مرکزی. دعوای آنها هم بر سر درستی آمار ـکه عموماً هم با هم اختلاف معنا داری داردـ از جنس همان دعوای طلبگی است که ریشه در اقتصاد دارد. در سال۱۳۹۷ این کشمکش آنقدر بالا گرفت و به سطح رسانهها و جامعه کشیده شد که روحانی به بانک مرکزی دستور داد از ارائه آمار خودداری کند و تنها مرکز آمار میبایست این وظیفه را انجام دهد. این دستور به مدت یک سال و نیم دوام ظاهری داشت هر چند که بانک مرکزی عملاً و بنا به دلایل خاصی از این فرمان سر پیچی میکرد.
اختلاف آماری و نیاز به یکونیم درصد رشد اقتصادی
حالا یک کشور بحرانزده در اقتصادی که در معرض فروپاشی است دو آمار دارد. یکی میگوید رشد اقتصادی در سال۹۸ منفی است و دیگری مدعی است نه خیر اتفاقاً مثبت است. مرکز آمار وضعیت این شاخص را منفی شش دهم حساب کرده است و بانک مرکزی نیم درصد بالا برده است و آن را ۱.۱ درصد نشان داده است.
همه این قیل و قالها هم در این جمعبندی خلاصه میشود که آیا در سال گذشته رکود ادامه داشته است یا از آن بیرون آمدهاند. با این وجود اختلاف در رشد اقتصادی همراه با سهم نفت کمتر است. مرکز آمار رشد منفی ۷درصد را اعلام کرده است و بانک مرکزی به منفی شش و نیم رضایت داده است! در مجموع مرکز آمار میگوید نمیداند آمارهای بانک مرکزی چه مبنایی دارد:
«رئیس مرکز آمار ایران با اشاره به دلیل تفاوت این دو عدد اعلامشده از نرخ رشد اقتصادی بدون نفت، گفت: تفاوت عمده این دو عدد اعلامشده، در بخش کشاورزی دیده میشود. اما نمیدانم بانک مرکزی از چه آماری استفاده کرده است» (ستاره صبح۲۶. خرداد۹۹). این در حالی است که بانک جهانی پیشبینی کرده است که اقتصاد رژیم آخوندی در سال جاری ۳.۵ درصد کوچکتر میشود.
روضه رشد اقتصادی روحانی!
این کشمکشها البته برای آخوند روحانی گران تمام شده است بهنحوی که رسانههای منتقد دولت او را به واکنش واداشته است و به او میگویند همه میفهمند اوضاع کشور خوب نیست پس دیگر برای ما روضه نخوان و درد ما را بیشتر نکن!
روزنامه حکومتی اقتصاد سرآمد (۲۶خرداد۹۹) مینویسد: «نه مردم کوچه و بازارهای ایران و نه ما روزنامهنویسها یادمان نمیرود مقامهای دولت کنونی در سال۹۲ که هنوز دولت را قبضه نکرده بودند و در سرشان شور قدرت اجرایی کشور موج میزد، در انتقاد بهعملکرد دولت محمود احمدینژاد از آمارسازیهایی میگفتند که تکیه بر واقعیات جامعه نداشت؛ آن حرفها از قضا درست هم بود، چه آن که مردم داشتند زیر بار گرانی افسارگسیخته و عدم ثبات اقتصادی، کمر میشکستند اما رئیس دولت و مقامهای اقتصادیاش برای ما روضهٔ صد من یک غاز رشد اقتصادی میخواندند! و چه روضه هایی!»
اقتصاد سرآمد در ادامه میافزاید: «اما آنها خودشان هم که آمدند بر سر کار و روی صندلیهای قدرت تکیه زدند، باز شد همان حرفها و همان روضههای پیشین. حالا سالهای طولانی است که ما میان این همه تناقض، نمیدانیم باید چه کنیم؟ سفرههامان را ببینیم یا روضههای مقامات کشور مان را؟ اقتصاد آب رفتهٔ معیشتمان را گریه کنیم یا بهحال این همه تناقض آشکار و تبعیض جانفرسای موجود در وطن، از خشم دندان قروچه کنیم؟» (اقتصادسرآمد. ۲۶ خرداد۹۹).
حالا دیگر کار نظام ولایت فقیه به اینجا رسیده است که شخص دوم مملکت حرفش درباره مهمترین آمارهای اقتصادی، روضهخوانی نامیده میشود. مردم سفرههای خالی خود را میبینند و نه به منبر رفتن آخوند روحانی را. میگویند نمیدانند این ایرانی که اینچنین پیشرفت کرده است در کجای کره زمین واقع شده است؟ میپرسند رشد اقتصادی در سالی که فقر و فلاکت از سر و روی کشور میبارد باور کردنی است؟ پس چرا در خانههای مردم دیده نمیشود؟
آری آنچه دیده میشود دادگاههای دزدها و اختلاس گرانی است که دههها در مناصب قضایی و اداری و بانکی مشغول چپاول ملت بودهاند؛ و تازه طلب کار هم هستند که میتوانستند بهتر از اینها را داشته باشند! این تبهکاریها، و این دجالگریهای آماری و نمودارهای کذایی، نمکی بر زخم قلب و روح مردم محروم و ارتش گرسنگان است. جوانان آگاه و دلیر ایرانزمین بیتردید پاسخ آن را با به زیر کشیدن خامنهای و حکومت فرعونی او خواهند داد.