باافزایش تنش میان رژیم آخوندی و جامعه بین الملل برسر موضوعاتی مانند اتمی، موشکی، سرنگون نمودن هواپیمای اوکرائینی، صدور ترویسم و کشور گشایی و یا نقض حقوق بشر در ایران، حال سوال اینجاست که بواقع با این پدیده شوم در ام القرای بنیادگرایی در خاورمیانه چه باید کرد؟
پاسخ مردم و مقاومت ایران به این سواال کلیدی بسیار ساده و روشن است و آن چیزی بجز سرنگون نمودن بساط دیکتاتوری ولی فقیه و رسیدن به یک جامعه ای آزاد و دمکراتیک برپایه منشور ملل متحد و مبنی بر حسن همجواری و احترام به حقوق بشر نمی باشد.
اما آنچه که به جامعه جهانی برمی گردد، به یقین نگاه بسیاری از دولتها و نه ملت ها به رژیم آخوندی ، نگاهی مملو از «مماشات» و «سازش» با حکومتی است که متاسفانه تا به امروز در سایه آن بسیاری از اهداف و برنامه های مخرب خود را به پیش برده است.
یک نمونه آن، همان دستیابی به «بمب اتم» برای برهم زدن تعادل منطقه ای و بین المللی با ضریب «موشک های بالستیک» می باشد.
با نیم نگاهی به تازه ترین داده های آژانس بین المللی اتمی بخوبی می توان به عمق این واقعیت که خامنه ای تنها چند ماه تا ساخت بمب اتم فاصله دارد رسید. این گزارش با تمام کاستی ها و با نگاهی مملو از «استمالت » تاکید کرده است: «ذخیره اورانیوم غنی شده ایران تقریبا به ۸ برابر حد مجاز رسیده است». این گزارش در ادامه می افزاید: «ذخیره اورانیوم غنی شده ایران تا روز ۲۰ مه (۳۱ اردیبهشت) به ۱۵۷۱.۶ کیلوگرم رسیده بود. آژانس بین المللی انرژی اتمی پیش از این میزان ذخیره اورانیوم غنی شده ایران تا روز ۱۹ فوریه (۳۰ بهمن) را ۱۰۲۰.۹ کیلوگرم گزارش کرده بود».
براین اساس می توان به این نتیجه منطقی رسید که رژیم آخوندی تنها طی یک سال گذشته ضمن عبور از مرزهای تعین شده در برجام ، غنی سازی اورانیوم را تا مرز «۵۰۰ درصد» افزایش داده است، زیرا براساس توافق اتمی، رژیم تنها اجازه غنی سازی و ذخیره سازی «۳۰۰ کیلوگرم» را دارد.
کارشناسان مسائل اتمی بدرستی براین باور هستند که این میزان از اورانیم غنی سازی شده اکنون ولی فقیه را در موقعیت دستیابی و ساخت حداقل «یک بمب اتم» طی چهار ماه آینده قرار می دهد.
مضافا براین واقعیت نیز باید به رشد فزاینده غنی سازی و رسیدن به سطح «۴،۵ درصد» اشاره نمود که خود بینه ای براین تلاش رژیم در زمینه ساخت بمب اتمی است.
همچنین آژانس بین المللی اتمی از دو مکان نام برده است که رژیم آخوندی تا به امروز اجازه بازدید و دسترسی کارشاسان را به آن نداده است، امری که آینه تمام قدی از تمامی پنهانکاری های ولی فقیه می باشد.
حال اگر به داده های رژیم از فردای خروج ایالات متحد از برجام نیم نگاهی بیافکنیم، علاوه بر واقعیت بالا، به چند شاخصه دیگر نیز در راستای ساخت بمب اتم خواهیم رسید.
نخست خودداری رژیم از«فروش مازاد آب سنگین و اورانیوم غنی سازی شده» و دیگر «راه اندازی سانتریفیوژ های مدل آی آر ۹ به بالا» .
این اقدامات مخرب از سوی دیکتاتوری خامنه ای در حالی است که ماله کشان نظام از بام تا شام بر شیپور «حفظ برجام» می دمند، درحالیکه عطف به توافق اتمی، گام های حکومت طی یک سال گذشته تماما ضد برجام و با هدف دستیابی به سلاح اتمی بوده است.
در فردای برجام خانم رجوی ضمن هشدار به جامعه جهانی مبنی بر سیاست های پنهانکارانه رژیم تاکید کرده بودند: «دور زدن شش قطعنامه شورای امنیت راه فریبکاری ملایان و دستیابی آنها به بمب اتمی را نمی بندد» و راه حل همان «فعال کردن مکانیزم ماشه توسط شورای امنیت ملل متحد و اعمال مجدد شش قطعنامه این شورا» می باشد.
بهرحال با این روند مخرب و خزنده از سوی دیکتاتور مذهبی، جامعه جهانی اکنون در مقابل دو سوال اساسی قرارگرفته است. نخست دادن پاسخی مناسب به تلاش های رژیم در زمینه ساخت سلاح اتمی و دیگری پروژه موشک های بالستیک که آخرین آن با محمل «آزمایش ماهواره ای» طی هفته های گذشته به آزمایش رسید.
سخن آخر آنکه ما اکنون با رژیمی روبرو هستیم که نه تنها مردم خود را در کوچه و خیابان به گلوله می بندد و شدید نوع نقض حقوق انسانی را علیه ایرانیان اعمال می نماید ، بلکه بزرگترین تهدید علیه ثبات و امنیت منطقه نیز می باشد.
ماحصل سیاست های این هیولای خون آشام ، چیزی بجز بروز جنگ های نیابتی، تروریسم و حمایت از گروه های بنیادگرا با تامین مالی آنان نیست. با چنین داده هایی اکنون وظیفه ای سنگین بر دوش جامعه بین الملل نسبت به تمامی تعهدات آنان به منشورهای ملل متحد قرارگرفته است.
به یقین عدم اعمال سیاستی قاطع در زمینه تحریم ها و بویژه تحریم های تسلیحاتی و موشکی و یا عدم همکاری قدرت های جهنی در شورای امنیت ملل متحد برای توقف این وضعیت بحرانی، به معنای چراغ سبز به دیکتاتوری ولی فقیه برای ادامه این روند و عنقریب رسیدن به بمب اتمی است.