تجمع اعتراضی پرستاران
درجوامع بشری وقتی کسی از مردم کار خیری انجام میدهد و زمانی کسی فداکاری میکند، مردم نسبت به او احترام میگذارند و تلاش میکنند فداکاری و از خود گذشتگی او را جبران کننند.
پرستاران ایران هم در زمره کسانی هستند که باید از زحمات و تلاش آنها تقدیر کرد، آن هم در شرایط بحران کرونا و در شرایط سختی که در چند ماهه اخیر آنها درگیر آن بودند.
اما در حاکمیت آخوندی قضیه برعکس است و به جای اینکه از زحمات این قشر زحتمکش و فداکار تجلیل و قدرانی شود آنها را از کار اخراج میکنند.
فشار رژیم به پرستاران شاغل در حالی است که پرستاری جزو مشاغل سخت است و در بسیاری از کشورها بعد از ۲۰سال خدمت بازنشسته میشوند.
مشاغل سخت به شغلهایی گفته میشود که در اثر اشتغال فرد به آن، با تنشی بهمراتب بالاتر از ظرفیت اش مواجه میشود و عوارض ناشی از آن هم برای فرد بسیار جدی است.
بر اساس ماده ۷۵ قانون کار رژیم انجام کار سخت و زیان آور برای زنان ممنوع است، اما پرستاری که کار سخت و زیان آور است ممنوع نیست، و رژیم در سال۱۳۸۸ یک مصوبه در مجلس گذراند و پرستاران را از ماده ۷۵ قانون کار مستنثی کرد.
ماده ۵۲ قانون کار رژیم میگوید در کارهای سخت و زیان آور، ساعات کار نباید از شش ساعت در روز و ۳۶ساعت در هفته تجاوز نماید.
ماده ۶۵ هم میگوید مرخصی سالیانه کارگرانی که به کارهای سخت و زیان آور اشتغال دارند ۵هفته میباشد.
به تصریح ماده ۶۱ قانون کار، تحت هیچ شرایطی کارگران شاغل در مشاغل سخت و زیان آور مجاز به اضافه کار نیستند.
اما در مورد پرستاران که حقوقشان نیز اندک است هیچکدام از این موارد اجرا نمیشود، بهخصوص در شرایطی که کرونا همهگیر شده است و نقش پزشکان و پرستاران در خط مقدم با این ویروس بسیار برجسته است.
در ایران بسیاری از پرستاران و پزشکان جان خودشان را در این راه از دست دادهاند.
در این رابطه ظفرقندی رئیس سازمان نظام پزشکی در گفتگو با تلویزیون شبکه ۲ گفت: «آماری که در سازمان نظام پزشکی وجود دارد حدود ۴۷۰نفر از جامعه پزشکی مبتلا شدند. آنها واقعاً از جان مایه گذاشتند که از این تعداد ۱۷۰نفر به رحمت خداوند پیوستند».
شریفی مقدم دبیرکل خانه پرستار هم گفت: «در خصوص آمار پرستاران مبتلا نمیتوانیم رقمی را اعلام کنیم. آمارها کاملاً امنیتی هستند».(روزنامه رسالت ۱۰اسفند ۹۸)
یکی دیگر از مشکلات پرستاران نداشتن امنیت شغلی است.
حداقل در دوران بحران کرونا این انتظار میرفت که پرستاران امنیت شغلی داشته باشند، اما درست عکس این اتفاق افتاد.
خبرگزاری ایلنا نوشت ۲۰اردیبهشت ۹۹: «۵۶۰ پرستار داوطلب گیلانی با اتمام ۸۹روز کار سخت در مرکز بحران کرونا و در یکی از شهرهای وضعیت قرمز بیم بیکار شدن دارند در حالی که بیمارستانها بهشدت از کمبود پرستار رنج میبرند».(خبرگزاری ایلنا ۲۰اردیبهشت ۹۹)
اما پرستاران گیلانی زیر بار امضای قرارداد ۸۹ روزه نرفتند و نسبت به اخراج خودشان اعتراض کردند.
کادر درمان بیمارستانهای اصفهان هم در اعتراض به تبعیض، عدم پاسخگویی و عدم شفافیت و بیعدالتی در مقابل دادگستری اصفهان تجمع اعتراضی برپا کردند.
در قم که مرکز کرونا بود بیمارستانهای این شهر با کمبود ۲۰۰۰ نیروی پرستار مواجه است.
شریفی مقدم دبیرکل خانه پرستاری هم خبر از کمبود ۱۰۰هزار نیروی پرستاری در سطح کشور داد.(سایت سلامت نیوز۱۴ اردیبهشت۹۹)
پیش از این نیز اصغر دالوندی، رئیس کل سازمان نظام پرستاری اعلام کرده بود کشور با کمبود ۱۲۵هزار پرستار روبهرو است. این در شرایطی است که هزاران پرستاران در کشور بیکار هستند.(خبرگزاری ایسنا ۲۲اردیبهشت ۹۸)
در ایران نسبت پرستار به تخت بیمارستانی با فاصلهٔ بسیار از استانداردهای جهانی قرار دارد و یک پرستار باید به بیماران بیشتری رسیدگی کند که این هم پرستاران را فرسوده میکند. هم از کیفیت کار میکاهد و هم جان بیماران را به خطر میاندازد.
حقوق پرستاران نیز در مقایسه با کشورهای دیگر بسیار پایین است، در کشورهایی مانند آمریکا و استرالیا حقوق سالانه پرستاران بین ۵۵هزار دلار تا ۱۸۰هزار دلار است، اما در ایران بسیار پایین است و کفاف حداقل معیشت زندگی آنها را نمیکند و با خط فقر فاصله بسیار زیادی دارد.
بهنوشته روزنامه جهان صنعت ۱۳خرداد ۹۹ و بهنقل از یک کارشناس رژیم «خط فقر۹ میلون تومان است؛ هر سال ۴۰درصد اجناس گران میشود و در مقابل ۱۵درصد حقوقها افزایش پیدا میکند».
این در شرایطی است که در مناطقی از ایران مطالبات یک ساله پرستاران پرداخت نشده است و بهگفته رئیس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان: «مطالبات پزشکان از فروردین۹۸ و مطالبات پرستاران از خرداد سال گذشته تاکنون پرداخت نشده است».(سایت قلم ۱۰خرداد).
اما برای رژیم درد و مشکلات پرستاران و تمام مردم اهمیتی ندارد. درد رژیم درد امنیت و حفظ نظام ولایت است. به همین علت در اوج بحران مالی و تنگناهای اقتصادی، میلیاردها دلار صرف دیکتاتوری خونریز بشار اسد میکند.
این است طینت و ماهیت رژیمی که نه فقط با پرستاران که با همهٔمردم ایران در جنگ است. جنگی که در مرحله پایانی قرار دارد و نتیجه آن قطعاً چیزی جز سقوط و سرنگونی نظام ولایت نخواهد بود.