سخن روز
روز ۵ژوئن(۱۶خرداد) روز جهانی محیطزیست است؛ تأسفآور و معنیدار است که همزمان با روز جهانی محیطزیست صدها هکتار جنگل در چندین نقطه کشور در آتش میسوزند.
در این آتشسوزیهای گسترده تاکنون هزاران هکتار از جنگلهای کشور نابود شده در این آتشسوزیها گونههای مختلف گیاهی و جانوری از میان رفتهاند و لطمات غیرقابل جبرانی به محیطزیست کشور بهبار آمده است.
برخی آتشسوزیها که از ۲هفته پیش شروع شده و رژیم آخوندی اقدامی برای خاموش کردن آنها نمیکند از این قرار است:
جنگلهای زاگرس
جنگلهای دشتستان و گچساران
جنگل خائیز کهگیلویه و مراتع منطقه چرام کهگلویه
جنگلهای حوالی سد کارون ۴ در استان چهارمحال و بختیاری
جنگلهای کوه آبیدر سنندج
جنگلهای دالاهو در استان کرمانشاه
جنگلهای مسیر شوش-اهواز
مراتع مجاور پادگان در شوشتر
بیشههای منطقه دلفارد جیرفت
جنگل چیتگر تهران
زمینهای زراعی اطراف زندان قزلحصار
مراتع شیروان در خراسان شمالی
مراتع اطشاران اصفهان
مراتع بوئینزهرا در استان قزوین
و... آتشسوزی مهیب در محوطه سایت تاریخی ربع رشیدی تبریز
این سیاهه و مشاهده تصاویر ساکنان محلی که با دست خالی با شاخههای درختان و به هر وسیلهای که در دست داشتند بهطور بیثمری تلاش میکردند آتش را خاموش کنند، قلب هر ایرانی میهنپرست را بهدرد میآورد.
آیا همزمانی این آتشسوزی و بهخصوص ادامه و استمرار آن و بیعملی رژیم امری اتفاقی است؟ آتش گرفتن این یا آن جنگل بر اثر گرمای هوا یا برخی بیاحتیاطیها ممکن است طبیعی باشد اما تداوم آتشسوزیها، طی ۲هفته گذشته و بیاعتنایی و بیعملی رژیم دیگر تصادفی نیست. این یک جنایت آشکار از جانب رژیم قتلعام است؛ رژیمی که دشمن حرث و نسل ایران و ایرانی است و پس از قتلعام انسانها، اکنون به قتلعام محیطزیست از جنگلها تا تالابها تا رودخانهها و دریاچهها و چپاول مرگبار ذخایر دریاها از خزر تا خلیجفارس و دریای عمان کمر بسته است.
این سخن گزافه نیست واقعیت چنان است که برخی رسانهها و مهرهای رژیم نیز به آن اعتراف میکنند.
این روزها در رسانههای رژیم جملاتی از این قبیل فراوان بوده است:
«تیر خلاص شعلههای آتش بر پیکر زاگرس / جنگلهای خامی و خائیز سیاهپوش شدند/ کیست که دلش بهحال زاگرس بسوزد؟ بیمهری به جنگلهای زاگرس تمامی ندارد/ هنوز آبی بر دل آتشین جنگلهای خائیز نپاشیدهاند / خبری از اعزام بالگرد آبپاش نیست کهگیلویه و بویراحمد / «دیل» آتش گرفت؛ نگین سبز زاگرس در محاصره آتش».
مخربتر و نابودکنندهتر از شعلههای آتش، آتش طمع پاسداران و آخوندهای حرامخوار است که جنگلها و محیطزیست کشور را به نابودی کشانده است.
بهگفته رئیس انجمن جنگلبانی، «جنگلهای شمال بیش از ۴۲درصد تخریب داشتهاند و با این شرایط باید گفت تمامی جنگلهای شمال از بین رفته و تا چند سال دیگر اثری از آن نخواهد بود».
این در حالی است که جنگلها با توجه به طبیعت خشک فلات ایران از ثروتها و مواهب غیرقابل جبران کشور محسوب میشود. بهگفته کارشناسان طبق آمار «هر هکتار جنگل تا ۲هزار مترمربع آب در خودش ذخیره میکند که از بین رفتن این پوششها میتواند وضعیت آب را از وضعیت فعلی هم بحرانیتر کند...».
طی سالهای حاکمیت آخوندها حدود نیمی از جنگلهای کشور از بین رفته است.
جنگلخواران در باندهای مافیایی حاکم برخی مناطق جنگلی شمال را با غارت درختهای ارزشمند آن به کلی عاری از پوشش گیاهی کردهاند و از آنها برای ویلاسازی استفاده کردند و با قیمتهای گزاف ثروتهای هنگفت به جیب زدهاند.
از اینرو برخی، دستهای پنهان را پشت این آتشسوزیها میبینند، گمانی که بیعملی حیرتانگیز مقامات رژیم به آن دامن میزند.
ولایت خامنهای و سپاه منفور پاسداران و وابستگانشان نقش اصلی را در تخریب محیطزیست دارند. فساد نهادینه شده و سیاستهای مخرّب حکومت، بهویژه سپاه پاسداران، طی سالهای اخیر موجب ویرانیهای فاجعهبار زیستمحیطی در کشور شده است. این حاکمیت با فساد و بیکفایتی خود، تعادل محیطزیست ایران را در جمیع جهات بههمزده، با تخریب جنگلها و مراتع، بارانهایی که فینفسه نعمت بزرگی برای کشور محسوب میشوند، سیلابهای ویرانگر، همچون سیلابهای ابتدای سال ۹۸ بهراه میاندازند. سیلابهایی که امسال نیز در حداقل ۱۱استان کشور تکرار شد و خرابی بر خرابیهای پیشین افزود.
رژیم نه تنها برای نجات محیطزیست اقدامی نمیکند بلکه حتی مدافعان محیطزیست را که در واقع مزاحم غارتگریهای لجامگسیخته پاسداران و باندهای حاکم هستند با بهانههای واهی مورد تعقیب و دستگیری و قتل و شکنجه قرار میدهد.
روشن است که تا این رژیم هست وضعیت محیطزیست کشور نیز هر روز اسفبارتر و وخیمتر از روز پیش میشود. برای نجات جنگلها، تالابها، دشتها و رودخانههای کشور اول بایستی دست غارتگران حاکم را از این منابع ارزشمند ملی کوتاه کرد.