نمایش انتخابات
افزون بر سرکوب و چپاول و جنایتهای بیحساب، «ذبح کلمه» و قربانی کردن مفاهیم از جمله خیانتهای مرتجعان حاکم بر ایرانزمین است؛ که سابقهاش به خمینی برمیگردد. همگان بهیاد دارند که خمینی حتی قبل از اینکه حاکمیت را در میهن غصب کند، چگونه مفاهیمی مثل آزادی، رفراندوم، مجلس، مجلس مؤسسان، جمهوری، مستضعف و مردم را قلب کرده و سربرید.
از جملهٔ این واژهها «انتخابات»، «مردم» و «دمکراسی» است. کلماتی که بهویژه در ایام نمایشهای انتخاباتی، بیش از همه مورد سوءاستفادهٔ آخوندها قرار میگیرند.
واژهٔ «دموکراسی» در زبان لاتین ناظر بر نظامی است که در جریان یک «انتخابات» توسط «دمو» یعنی مردم و بر اساس خواست و ارادهٔ او انتخاب شده است. این فرهنگی است که در جهان امروزی پذیرفته شدهاست؛ فرهنگی که در نظام آخوندی اساساً محلی از اعراب ندارد؛ و جز یک شوخی تلخ نیست.
خمینی و اخلافش برای مطامع خود ظاهر کلمات را کاملاً در اختیار میگیرند ولی محتوی عقب مانده و ارتجاعی خود را به آن بار میکنند. در قالبی بهعنوان دموکراسی دیکتاتوری ولایت فقیه را جاسازی میکنند. خمینی میگفت مردم ولی نعمت ما هستند ولی آنجا که به حاکمیت این مردم میرسد صراحتاً آنها را گلههایی میخواند که نیاز به قیم و چوپان دارند و بنابراین ولیفقیه همه چیز را انتخاب میکند.
به همین قیاس نهاد مجلس را عصاره ملت خواند ولی یکسری عنصر فاسد و دستچین شده حکومتی را به درون آن ریخت.
صحبت از رأی و انتخابات توسط مردم کرد ولی در این پوسته، شورای نگهبانی را وارد کرد که فاتحه چیزی به نام انتخابات خوانده شد.
پاسدار قهرمان دموکراسی!
نهاد سرکوبگر و عقبمانده شورای نگهبان خامنهای از ۱۲ عضو شامل شش نفر آخوند منتخب ولیفقیه و شش حقوقدان منتخب رئیس قوه قضاییه که او هم منتخب ولیفقیه است، تشکیل میشود! که وظیفهٔ اش پر کردن اصطبلی تحت عنوان مجلس از وحوشی است که به خامنهای وفادار باشند.
علمالهدی امام جمعه مشهد روز ۲۵ بهمن ضمن تعریف و تمجید از این شورا از آن بهعنوان «پاسدار قهرمان دموکراسی» در کشور نام برد تا «عوامل نفوذی دشمن نتوانند به مجلس وارد شوند.»
افتضاح ذبح و سوءاستفاده از کلمات در جامعه آنچنان است که مهرههای باند رقیب را نیز به واکنش واداشتهاست؛ باندی که خود سالیان متمادی مؤید و مروج این نظام بوده و بر حفظ همین فرهنگ ارتجاعی اصرار ورزیدهاست.
هر کسی رأی ندهد به جهنم میرود!
اظهارات علیاکبر مختاریفر از باند مغلوب وجه دیگری از این واقعیت را برملا میکند. او ضمن اشاره به اظهارات علمالهدی که در برابر معترضان باند مغلوب گفته بود: «فقیهان شورای نگهبان به اندازه وزن آقایان نماز شب خواندهاند!» و «هر کسی رأی ندهد قطعاً به جهنم میرود»، ناگزیر شده است که به واقعیتهایی در درون نظام اعتراف کند. و مفهوم دموکراسی و انتخابات را در نظام آخوندی کمی باز کند. او میگوید: «در دوره انفجار اطلاعات و عصری که جامعه به سطح بالایی از سواد و شعور رسیده و بخش عمدهیی از مردم در مسائل مختلف سیاسی ملی و فراملی میتوانند تحلیل و ایده داشته باشند متأسفانه برخی از اظهارات موجب تحقیر مردم و کم بها کردن فهم و خرد جامعه است. در واقع عدهیی مردم را به بستن چشم و گوش خود در مقابل تصمیات سیاسی و تبعیت خواهی محض و بندگی دعوت میکنند.»
این مهره باند مغلوب در جنگ باندی مجبور میشود به صراحت به نگاه نظام به مقولهای به نام مردم اشاره کند و میگوید: مقایسه توصیههای ایشان(علمالهدی) با عملکرد برخی افراد و مسئولان نشان از آن دارد که جایگاه والا و متعالی مردم، هماکنون به بندگی و نوکری تبدیل میشود و ادامه این روند ارتجاع و نزول جایگاه شهروندی به رعیت بودن است.
این اعترافی است آشکار از زبان یک مهرهٔ «خودی» نظام که افشا میکند! آخوندهای حاکم اگر چه به وفور از کلمات «مردم» و «انتخابات» استفاده میکنند؛ اما آنها از اساس نه اعتقادی به مردم و نه انتخابات دارند.
جایگاه مردم ایران
همانطور که فوقا مرتجعان حاکم به کرات گفتهاند رابطه ولایت فقیه با مردم مانند رابطه قیم با صغار است. معنای این حرف این است که مردم از خود هیچ اختیار و ارادهای ندارند و قادر به تشخیص منافع خود نمیباشند.
البته مردم رشید ایران با اتکا به مقاومتی هشیار، سودای ولایت پایدار فقیه در ایران و کشورهای منطقه را شکستند و در همین ایام با نواختن سیلی قیام آبان و دی بر بناگوش نظام، ارکانش را به لرزه درآوردند. عدم اقبال آنان از نمایشهای انزجارآور و کلیشهای نیز دال بر این واقعیت است.
آری، واقعیت این است که مردم ایران با تأسی به مقاومت فرزندان قهرمان خود در سازمان مجاهدین خلق ایران و ارتش آزادیبخش مصمماند که مفاهیم برآمده از دل بیش از صد سال مبارزه برای آزادی را از ایلغار آخوندها رها سازند و نهادهایی مانند مجلس شورای ملی را که حاصل انقلاب مشروطیت است در ید قدرت خود بگیرند.
این تصمیم اگر چه همراه با بذل قیمت و هزینهٔ گزاف است اما به بهترین شکل، شرف ایران و ایرانی را در تاریکترین ادوار تاریخی آن بازتاب میکند. اگر کسی میخواهد عظمت و جایگاه مردم ایران را بشناسد، کافی است نگاهی به خروش آنها در قیامهای اخیر بیندازد و سیمای شهیدان قیامآبان ۹۸ را از نظر بگذراند. ایران این است و معنای مردم این.
مرتجعان عمامهدار و متجاوزان به آزادی و ساحت مقدس ایران و ایرانی رفتنی هستند و ایرانزمین با شکوه تمام، آینده زرین خود را در فردایی آزاد بنا خواهد کرد.