۱۳۹۸ بهمن ۲۲, سه‌شنبه

دو وجه سراپا متضاد انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران


سخن روز

سخن روز
رژیم آخوندی چهل‌ویکمین سالگرد ربودن انقلاب ضدسلطنتی و غصب حق حاکمیت مردم ایران را در نمایشهای مشمئزکننده‌ای برگزار می‌کند. آخوندها در شادی سرنگون نشدن خود بر ویرانه‌های میهن پایکوبی می‌کنند. فقر، فساد، تباهی و مرگ و ویرانی را نعمت و برکت خدا جلوه می‌دهند و از مردم می‌خواهند که شکرگزار این همه بلا و مصیبت باشند.



رژیم آخوندی می‌خواست امسال با به‌ فضا فرستادن ماهواره نمایش قدرت بدهد، اما فضاحتی دیگر بر فضاحت‌هایش افزود و انهدام و سقوط این ماهواره، نمادی شد از انهدام و سقوط نزدیک تمامیت رژیم آخوندی.

اما آیا حاصل انقلاب عظیم و شکوهمند بهمن، همین سیاهی و تباهی است که اکنون جهان نظاره‌گر آن در ایران آخوندزده است؟ آیا آن همه خونها که در انقلاب ضدسلطنتی به‌راه آزادی ریخت، نتیجه‌اش این‌همه اختناق و بیداد و سرکوب و جنایت است؟ آیا این سرنوشت سزاوار مردمی است که ۱۲۰سال در قفای آزادی شتافته‌اند؟ و از بذل جان و مال و هستی خود فروگذار نکرده‌اند؟

نه هرگز! به‌همان اندازه که وجه آخوندی انقلاب ضدسلطنتی سیاه و دهشتناک و نکبت‌بار است،‌ وجه دیگر این انقلاب بسیار روشن و درخشان و الهام‌بخش و سرشار از امید است. همین وجه است که امروز شهرهای شورشی کشور را با شور انقلابی جوانان شورشگر روشن کرده است. همین وجه است که خروش شادمانهٔ ایرانیان آزاده و اشرف‌نشان‌ها را در کشورهای مختلف جهان برانگیخته است.
تأملی بر دو سرانجام سراپا متضاد انقلاب ضدسلطنتی
رژیم آخوندی در شرایطی به‌ استقبال سالگرد انقلاب ۲۲بهمن می‌رود که سراپا در گرداب بحرانها فرو رفته و دست‌ و پا می‌زند. خمینی و آخوندهای به‌جا مانده از او میراثی شوم و کارنامه‌ای ننگین به‌جای گذاشته‌اند. بیشترین اعدام نسبت به‌ جمعیت در کل جهان، یک زن‌ستیزی جنون‌آمیز با بیشترین تعداد اعدام زنان در دنیا، یک دستگاه عریض و طویل با دهها ارگان سرکوب و اختناق، یک اقتصاد ویران،‌ با پول ملی که ارزش آن به‌ صفر میل کرده است، با تعطیلی صنایع، ورشکستگی بانکها، با بیش از ۱۰میلیون بیکار که ۵۰درصد آن فارغ‌التحصیلان دانشگاهها هستند. با افزایش روزافزون جمعیت ۲۰میلیونی حاشیه‌نشین شهرها، با گسترش موحش فقر و فساد و اعتیاد که تنها تجارت رایج در آن فروش اعضای بدن برای به‌دست آوردن لقمه‌ای نان است.

با سرزمینی که «خاکش ویران،‌ هوایش آلوده، جنگل‌هایش سوخته، دریاچه‌ها و تالاب‌ها و رودخانه‌هایش خشک شده و محیط‌زیستش نابود شده است.

اما این همهٔ واقعیت ۴۱سال پس از انقلاب ضدسلطنتی نیست. «از آن‌سو مردم و میهنی را می‌بینیم، ناآرام در مقابل بی‌عدالتی. پرامید برای تغییر، عصیانگر در مقابل سرکوب و تسلیم‌ناپذیر در برابر رژیم ولایت فقیه.

با افتخار باید بگوییم که در این ۴۰سال، مبارزه برای آزادی حتی یک روز متوقف نشده و امروز در قیامهای مردم ایران متبلور شده است. در قیامهای پرشکوهی که از دی ۹۶ تا آبان و دی ۹۸، هم‌چنان ادامه داشته و سر بازایستادن ندارد».(از پیام خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیدهٔ مقاومت، به‌ تظاهرات ایرانیان آزاده در سوئد)
اصالت با کدام وجه است؟
اما راستی از این دو وجه سراپا متضاد، اصالت با کدام است؟ با آن‌که رو به‌ گذشته دارد یا آن‌که رو به‌ آینده؟ بین نور یا ظلمت؟ البته که آینده است که در چشم‌انداز تحقق است و بی‌تردید این نور است که اصالت دارد. همهٔ ظلمت جهان قادر نیست روشنایی یک شمع را محو کند؛ نور مقاومت برای آزادی نیز با ظلمت استبداد خاموش نمی‌شود. به‌گفتهٔ مسعود رجوی، رهبر مقاومت ایران، «هر چقدر نور را بشکنند، انکسار نور، تابش آن را بیشتر می‌کند».

اکنون پس از ۴۱سال می‌بینیم که رژیم آخوندی در چنان سراشیبی قرار گرفته که ایادی و سردمدارانش اذعان می‌کنند که «در کشورداری شکست‌خورده‌ایم... نه جمهوریت شکل گرفته و نه اسلامیت!»(محمد غرضی ۲۰بهمن) و «وضعیت امروز نظام اورژانسی است».(روزنامهٔ حکومتی ایران ۲۱بهمن)

در برابر این رژیم مقاومتی قد علم کرده که طنین آزادیخواهانهٔ مردم ایران را در سراسر جهان پژواک داده است؛ از آمریکا گرفته تا سوئد و انگلستان و از فرانسه و ایتالیا گرفته تا آلمان و هلند. در داخل کشور نیز کانون‌های شورشی شهرهای میهن را با شعارهای خود بر در و دیوارهای اختناق نورباران کرده‌اند. آنها تصاویر رهبری مقاومت را به‌مثابه امید مجسم مردم ایران، در همه جا نصب کرده‌اند و پایگاههای سپاه و بسیج و حوزه‌های جهل و جنایت را به‌آتش کشیده‌اند.

این همه گواه آن است که انقلاب ضدسلطنتی ۵۷ نه مرده و نه خاکستر شده؛ بلکه در فریاد آزادیخواهانهٔ مردم و جوانان شورشی در سراسر میهن، زنده و پرخروش است و می‌رود که آینده تابناک میهن را رقم بزند.