سخن روز
از ساعت صفر بامداد پنجشنبه ۲۴بهمن، تبلیغات نمایش انتخابات برای مجلس و خبرگان ارتجاع آغازمیشود و تا یک هفته ادامه پیدا میکند. آغاز تبلیغات رسمی انتخاباتی درحالی است که هنوزهیچیک از دو باند حکومتی موسوم بهاصلاحطلب و اصولگرا نتوانستهاند بر ارائهٔ لیست مشترکی در درون خود بهتوافق برسند.
اما صرفنظر از تشتت درون هر دو باند، با آنچه در سخنرانیهای سالگرد ۲۲بهمن بیان شد، همچنین با انتشار فهرست نهایی اسامی کاندیداهای تأیید صلاحیت شده از سوی شورای نگهبان، اکنون با قطعیت میتوان گفت که اولاً خامنهای تصمیم خود را برای حذف و جراحی باند مغلوب و یکدست کردن مجلس بعدی گرفته، ثانیاً باند مغلوب هم در برابر «ارادهٔ برتر» سر ذلت فرود آورده و بر شرکت در انتخابات برای حفظ نظام تأکید میکند. البته این بدان معنی نیست که جنگ گرگها پایان یافته، این جنگ پس از پایین افتادن پردهٔ نمایش انتخابات، زیر فشار بحرانها، بیتردید با شدتی بیشازپیش شعله خواهد کشید.
منطق دو باند در دیالوگ با یکدیگر
روحانی در سخنرانی ۲۲بهمن خود، خامنهای را از دچار شدن به سرنوشت شاه، اگر درِ انتخابات را ببندد، برحذر داشت و گفت اگر شاه میگذاشت انتخابات آزاد صورت بگیرد، انقلاب نمیشد.
جالب است هنگام سخنرانی روحانی، چماقداران باند رقیب، نزدیک تریبون سخنرانی، اجتماع کرده و او را هو میکردند و شعار «مرگ بر روحانی» و «مرگ بر منافق» سرمیدادند.
به نظر میرسد این اقدامات سازماندهیشده، همراه با حملات رسانهای برای مرعوب کردن روحانی و باند اوست و هشدار به آنها که اگر بخواهند در دیگ مهندسی خامنهای موش بیاندازند چه سرنوشتی در انتظار آنهاست.
کیهان(۲۳بهمن) نوشت به این ۹۰نماینده که به هر علت رد صلاحیت شدهاند، تا آغاز دورهٔ جدید نباید اجازهٔ حضور در مجلس داد؛ «چرا که صلاحیت اتخاذ تصمیم برای مردم را ندارند».
احتمالاً زیر این فشارهاست که بهنظر میرسد باند مغلوب اساساً جا زده و فعلاً فقط در رسانههایشان، نقهای مصلحتاندیشانه میزنند. از جمله ارگان دولت روحانی، روزنامهٔ ایران(۲۳بهمن) با استناد بهحرف دیروز روحانی نوشت: «علت اصلی و مهم وقوع انقلاب، فقدان نهاد انتخاباتی قابلقبول در آن رژیم بود».
روزنامهٔ ابتکار(۲۳بهمن) هم در مطلبی با همین مضمون، ضمن اشاره به اینکه «کشور در شرایط ویژهای قرار گرفته» خاطرنشان میکند که اگر خواستار حفظ نظام هستیم، این تنها زیر «چتر تکثرگرایی» (پذیرش باند اصلاحطلبان) امکان دارد.
به این ترتیب حرف باند مغلوب به ولیفقیه این است که اگر ما را بیرون کنی، انقلاب میشود! اما در عینحال خودشان برای جلوگیری از همین انقلاب و بهدلیل ترس از بازشدن شکاف و بروز قیام، صراحتاً میگویند حاضر به تحریم انتخابات نیستند. از جمله آذر منصوری، از مهرههای اصلاحطلب، ماهیت این جماعت را بهوضوح بیان کرده و ضمن تأکید بر «امکانناپذیری ارائه لیست»، «بر پایبندی جریان اصلاحات به انقلاب و مقام معظم رهبری» تأکید کرده است.
موضوع دیگر در جنگ انتخابات در رژیم، تشتت شدید در هر دو باند است. بهنوشتهٔ روزنامهٔ جام جم(از باند خامنهای) اگر شرایط به همین منوال طی شود، این باند با چند فهرست در انتخابات حضور پیدا میکند.
سایت حکومتی انتخاب در مطلبی با عنوان «لیستهایی که مثل قارچ بالا میآیند!» به تشتت باند خامنهای اشاره کرده و میافزاید: «اصولگرایان فعلاً ۵شقه شدهاند».
باند اصلاحطلب هم بهکلی پخشوپلا هستند. عارف که رئیس بهاصطلاح «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» است در رابطه با ارائه لیست گفته است: «در تهران چون ما مشکل جدی در معرفی افراد و فهرست واحد داشتیم، شورای عالی اصلاحطلبان اختیار را به احزاب داد».
بحرانی که ذخیره میشود
این تشتت گریبانگیر هر دو باند، از بحرانی خبر میدهد که تمامیت رژیم را در مرحله پایانی عمر آن فراگرفته است. بهویژه آشفتگی در باند خود خامنهای بیانگر آن است که حتی اگر خامنهای موفق شود تمامی باندهای اصلاحطلب را از رژیم جارو کند، در اندک زمانی از میان همین اراذل و اوباش دستچینشدهٔ ولایتمدار باند خودش، دستجات و عناصری علیه خود او قد علم خواهند کرد. تجربه احمدینژاد که خامنهای او را از زیر عبای خود بیرون آورد و بر مستند نشاند، گواه این واقعیت است. به این ترتیب خامنهای با این جراحی اولاً رژیمش را نحیفتر، تراشیدهتر و آسیبپذیرتر میکند، ثانیا انفجار بحران را فقط چند صباحی بهتأخیر میاندازد و آن را ذخیره میسازد تا در نوبت بعدی با شدت بیشتری فوران کند.