انتخابات مجلس ارتجاع
تحرکات و اقدامات باند ولیفقیه در قبال انتخابات بهروشنی مؤید این واقعیت است که خامنهای برای مقابله با خیزشهای محتوم آتی چاره را در حذف رقیب از صحنهٔ سیاسی دیده است؛ اگر چه از این مسأله نیز واهمه دارد که شکاف ایجاد شده بحران و خیزش اجتماعی را فعال کند.
اما آیا ولیفقیه با سیاست حذف و تصفیه به مقصود خود خواهد رسید؟ باند مغلوب در برابر این اقدام کوتاه میآید و یا...؟
باند مغلوب به سردمداری رئیسجمهور ارتجاع با اتکاء بر دو اهرم «تحریم خاموش» و تهدید باند رقیب مبنی بر ممانعت از کار «اتاق تجمیع» تلاش میکند که قیمت سیاست حذف و تصفیه را که باند ولیفقیه پیشهٔ خود ساخته، هر چه بالاتر ببرد.
روحانی و دارودستهاش با آگاهی از وضعیت شکنندهٔ خامنهای، این دو اهرم را مانند «شمشیر داموکلس» بر سر خامنهای نگاه داشتهاند؛ تا مگر رقیب در هراس از قیامی دیگر بر اثر شکاف ایجاد شده، دست از یکهتازیاش بردارد و آنها را نیز در بازی قدرت و ثروت سهیم کند. قیامی که برای این باند نیز یک مرز سرخ جدی محسوب میشود و آنان بسیار مراقبند تا این مرز مخدوش نگردد.
موقعیت لرزان و شکنندهٔ خامنهای
آنچه باند مغلوب را در پیگیری این شیوه تشجیع میکند، آگاهی آنها از موقعیت لرزان و شکنندهٔ خامنهای در تعادلقوا پس از قیام آبان است. کافی است نگاهی داشته باشیم به ضربات پیدرپی که طی این مدت خامنهای دریافت کرده است. صرفنظر از کلانضربه عراق و فروریختن هیمنهٔ ولایت در عمق استراتژیک نظام و هلاکت قاسم سلیمانی مهرهٔ کلیدی رهبر پوشالی، خیزش ۲۱دی بهدنبال قیام خروشان آبان، ضربه مهلک دیگری بود که موقعیت خامنهای را بهمراتب شکننده و ضعیفتر نمود. در جریان این خیزش همگان به چشم دیدند که چگونه دانشجویان و مردم با افشای دروغگویی خامنهای در ماجرای هواپیمای اوکراینی و با سردادن شعارهای تیز بر علیه وی و اصل ولایت فقیه، او و نظامش را «سکهٔ یک پول» کردند! از پی همین واقعه بود که علائم تردید در اصل ولایت فقیه در درون نظام بیش از گذشته و در قالب عباراتی همچون ولایت «مادامالصفات» و نه «مادامالعمر» نمایان شد.
از سوی دیگر مهرههای خامنهای نیز با موضعگیریهای خود نشان میدهند که بهرغم نشان دادن دندانهای خود به حریف، به واقع از عواقب پیشبرد مقصود خود بیمناکند!
سردرگمی و تزلزل باندهای قدرت
نگاهی به موضعگیریهای دو جناح متخاصم تصویری واقعیتر از این سردرگمی و تزلزل و در عینحال وحشت از خیزش و قیام مردمی به دست میدهد.
حداد عادل، رئیس شورای ائتلاف نیروهای بهاصطلاح انقلاب(از باند خامنهای)، با اصرار بر «وحدت نیروهای انقلاب» بر لزوم یکپارچگی باند ولایت تأکید میکند و میگوید: «نیروهای انقلاب باید برای انتخابات آتی به وحدت برسند تا از تکرار انتخابات قبل چون سال ۹۴ جلوگیری شود».
روزنامهٔ وابسته به سپاه موسوم به جوان به نیروهای خودی توجه میدهد که از افراط در سیاست حذف خودداری کنند و آنها را نسبت به اغتشاش میترساند: «حمله به خطوط قرمز نظام در انتخابات ۸۸، فضای جامعه را ملتهب کرد و به اغتشاش منتهی شد».(۱۴بهمن ۹۸)
ساداتیان، عضو سابق مجلس، با بهکارگرفتن ترم «زیان» بهجای قیام، شورای نگهبان ارتجاع را از اجرای سیاست حذف برحذر داشته و گفت: «عملکرد شورای نگهبان، در شرایطی که کشور با بحران مواجه است، زیانش بیشتر از نفعش است».
علی مطهری ادامهٔ این روند را «خطری تهدیدکننده برای کیان جمهوری اسلامی» خوانده است.(صراط ۱۳بهمن ۹۸)
روزنامهٔ حکومتی اعتماد به طعنه یادآور شده که «نتیجه انتخابات مجلس یازدهم قابل پیشبینی است... اصلاح طلبان پس از انتخابات و مشخص شدن نتایج، دیگر قادر به انجام کاری جدی نخواهند بود و در واقع مطالباتی که در جامعه بهوجود میآید، حتی از ظرفیت تحمل اصلاحطلبان نیز فراتر رفته و لبریز خواهد شد».(۱۴بهمن ۹۸)
محبینیا عضو مجلس با اشاره به حذف فلهای کاندیداها نسبت به مخدوش شدن جمهوریت نظام هشدار دادهاست: «دیو تخریب در هر دوره فربهتر و تنومندتر شده و در چنین اوضاعی بیم آن میرود که صحبت از جمهوریت در نظام جرم باشد».
وی همچنین میگوید «نگران زمانی هستم که کل پارلمان را ببلعند. افراطیون پارلمان را زائد بر دین میدانند».(روزنامهٔ ستارهٔ صبح ۱۴بهمن ۹۸)
شمشیر داموکلس قیام
این تصویر کوچکی است که تزلزل و سردرگمی نظام را در اتخاذ یک سیاست قاطع، آن هم ۳هفته مانده به برگزاری انتخابات بهوضوح نشان میدهد.
اگر خامنهای تصمیم بگیرد قاطعانه سیاست قلع و قمع باند رقیب را پیش ببرد، آنگاه باید خود را آماده مخاطرات آن بنماید. مخاطراتی که در اظهارات مهرهها و باندهای نظام بهروشنی تصویر شده است و چنانچه به خواستههای رقیب تن دهد، در این صورت نیز ضعف مفرط و درماندگی ناگزیرش آشکار گشته و لاجرم زمینههای باز هم بیشتر و مساعدتری برای خیزش مهیا خواهد شد. همان کابوسی که اینک نه در رویا بلکه در یکقدمی ولیفقیه و در آستانهٔ تحقق است؛ با این تفاوت که اینبار برخلاف سال ۸۸ از پشتوانهها و پتانسیلهای بسا نیرومندتری مانند قیام دی ۹۶ و آبان و دی ۹۸ برخوردار است.
این همان شرایط انقلابی در فاز پایانی است که باندهای غارتگر هم بهروشنی دریافتهاند که دیگر نه پایینیها این نظام را میخواهند و نه بالاییها قادر به حفظ حاکمیتشان هستند.
آری هراس از قیام در هر شق متصور، مانند شمشیر داموکلس بر بالای سر خامنهای در آونگ است و هر آن امکان دارد که بر فرق او فرود بیاید و کل بساط دجالیت و شیادی حاکمیت منفور ولایت فقیه را درهمبپیچد.