سخن روز
سیرکهای جمعهٔ این هفتهٔ نظام آخوندی، نمایشگاه وحشت رژیم بود.وحشتی که سر اپای نظام را از تداوم قیام فراگرفته است. امام جمعهٔ نمره موقت خامنهای در مشهد وحشتزده گفت«خشم مردم پنهان است -
خدای نخواسته اگرمنفجرشد هیچی نمی تواند جلو آن را بگیرد...
نزدیکترین حادثه همین حادثه آبان بود... اگر اینها به مردم بیتوجهی یا کم توجهی کنند معلوم میشود چه خواهد شد... پوستمان را میکنند، گوشتمان را میخورند، استخوانمان را خرد میکنند... خطرناک است، خطر است، خطر است!» (آخوند فرزانه-نمایش جمعهٔ مشهد-۲۹آذر)
امام جمعهٔ خامنهای در تهران آخوند امامی کاشانی نیز که از غفلت و وارفتگی کارگزاران و مهرههای نظام در قبال خطر بنیانکنی که در کمین رژیم است، برآشفته بود، با وحشت گفت: «باید مواظب بود، مواظب زمان بود، مواظب مشکلات بود...ما چه میکنیم؟ ما خواب هستیم یا بیداریم؟ آدم خواب برنامههای دشمن را نمیفهمد!» (امامی کاشانی-نمایش جمعهٔ تهران-۲۹آذر)
و امام جمعهٔ خامنهای در شیراز از یک برنامهٔ «سراسری» برای براندازی صحبت کرده و گفت: «برای براندازی نظام ما، (این خطر) از اول انقلاب بوده الآن هم هست بعداً هم خواهد بود...». (آخوند رضوی اردکانی-نمایش جمعهٔ شیراز-۲۹آذر)
امام جمعهٔ ارومیه نیز از متزلزل شدن نظام ابراز وحشت میکرد و میگفت: «متزلزل کردن حکومت باعث میدان داری فتنهگران در کشور خواهد شد» (آخوند قریشی-جمعه بازار ارومیه-۲۹آذر)
و امام جمعهٔ خامنهای در خرمآباد هم هشدار میداد که خطر آنچنان است که «مسئولان نظام همه باید هوشیار باشیم!» (آخوند شاهرخی-نمایش جمعه خرمآباد-۲۹آذر)
این هشدارها و ابراز وحشت زنجیرهیی در حالی است که رژیم مطلقاً راهحلی برای مهار توفان پیش رو که همه در فرا آمدنش اتفاقنظر دارند، ندارد و کارگزاران و کارشناسان نظام از یافتن هر گونه راهحلی برای جلوگیری از حرکت بهمنوار قیام ابراز یأس میکنند. عباس عبدی با اشاره به بیبازگشت بودن شرایط و دگرگونی بزرگی که پس از قیام در صحنهٔ سیاسی-اجتماعی ایران رخ داده، با نگرانی میگوید: «این اتفاقات (قیام) یک نقطه تحول کیفی است و از این به بعد دیگر نمیتوانیم آرایش نیروها، مسائل و روابطشان را در چارچوب گذشته تحلیل کنیم. لذا اتفاق بسیار بسیار مهمی رخ داده که قابل مقایسه با اتفاقات سالهای ۹۶و ۸۸نیست!» (آذر ۹۸)
ناامیدی از هر گونه راهحل برای مهار یا جلوگیری از قیام به نتیجهیی راه برده که رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت ایران دربارهٔ آن گفت: «آخوندها خود را در یک قدمی سرنگونی دیدهاند... خامنهای همچنان در کابوس سرنگونی است. او بهخوبی میداند که آتش خشم و عصیانی که در این قیام در سراسر ایران بالا گرفته بهطرف بیت خود او در حرکت است...» (مریم رجوی-۱۱آذر)
در شرایطی که خشم ۴۰ساله مردم ایران بهخاطر استبداد وحشی مذهبی به نقطهٔ جوش رسیده، در حالیکه شدت فقر مردم بهخاطر غارتگری آخوندها به آنجا رسیده که رسانههای حکومتی صحبت از «۴۰تا ۴۵درصد جامعه شهری زیر خط فقر مطلق» میکنند (روزنامهٔ حکومتی آرمان-۲۷آذر)، در شرایطی که کارشناسان حکومتی جامعهٔ انفجاری را با «بمب ساعتی» مقایسه میکنند (فرشاد مومنی-۱۶آذر)، در وضعیتی که خفگی اقتصادی نفس رژیم را به شماره انداخته و تحریمهای فلجکننده، امکان هر حرکتی را از رژیم سلب کرده، روشن است که خامنهای با تمامی دستگاه پوسیدهٔ سرکوبش نمیتواند شرایط قیام را مهار کند. و این ابراز وحشتها هم ناشی از همین واقعیت است. سران و کارگزاران نظام آخوندی مرگ رژیمشان را میبینند. هشدارها، ابراز وحشتها و سراسیمگیها در تمام سطوح نظام نیز بهحدی است که مجبورند با نگرانی اعتراف کنند: «فتنه تمام نشده، این را دقت داشته باشید. فتنه تمام نشده. مجاهدین پشت این فتنه هستند!» (مصلحی-وزیر پیشین اطلاعات آخوندی-آذر۹۸)