سخن روز
بیش از ۲هفته از قیام بزرگ مردم ایران، برای نفی رژیم ولایت فقیه میگذرد و اکنون بسیاری از نتایج و آثار استراتژیک آن را با وضوح بیشتری میتوان مشاهده کرد. نخستین گزاره این است که قیام پایان نیافته و تنها مانند هر جنگی و هر انقلابی این روزها شاهد یک دورهٔ موقت آرامش نسبی هستیم که بیتردید بهمنظور کسب آمادگی برای خیز و تک بعدی است.
ادامهٔ جنگ آشکار و پنهان مردم با رژیم
البته جنگ بهصورتی دیگر، در خفا، در زندانها و شکنجهگاهها علیه مردم ایران و فرزندان برومندشان جریان دارد و شکنجهگران بهقول خودشان مشغول غربال کردن هزاران نفری هستند که بهطور کور دستگیر کردهاند و اکنون در تقلا هستند تا برخی از آنها را در شوهای اعترافهای تلویزیونی به صحنه بیاورند و از زبان آنها تبلیغات کنند که گویا به هستهٔ مرکزی قیام دست یافتهاند و ارتباطات آنها با استکبار و صهیونیسم و عربستان و کذا و کذا را کشف کردهاند!
اما جدای از این تبلیغات مبتذل، نه تنها کمتر آدم جدی در رژیم میتوان یافت که ادعا کند قیام پایان یافته، بلکه بهعکس در اکثر تریبونهای رسمی و غیررسمی حکومت، بهوفور ابراز وحشت از تداوم قیام و اینکه مرحله بعدی قیام، بسیار خطرناکتر خواهد بود را میتوان دید و شنید. از جمله در جمعهبازارهای اخیر، بسیاری از گماشتههای خامنهای در این زمینه هشدار دادند.
امام جمعهٔ خامنهای در بروجن، در حالی که قیام را توطئه مینامید گفت: «این حوادث تمام شدنی نیستند و همچنان توطئهها ادامه دارد».
امام جمعهٔ خامنهای در اردبیل نیز هشدار داد: «دشمن هرگز نخوابیده و باید همه هوشیار باشند».
امام جمعهٔ خامنهای در بجنورد هم با وحشت از عمق و استمرار قیام گفت: «دشمن طی این ۴۰سال همواره دنبال ایجاد فتنه بوده و در ادامه نیز دستبردار نخواهد بود».
در باند مقابل، ربیعی، سخنگوی دولت روحانی، طی مقالهای در روزنامهٔ ایران ارگان (۹آبان) دولت، با این بیان که «چند روز از ناآرامیها گذشته هیچ علائمی از اجماع همگانی برای ترمیم زخمهای جامعه نمیبینم» از تشتت فزاینده در حاکمیت ابراز نگرانی کرده و هشدار میدهد: «شیطان بزرگ عصر ما، ناآرامی و ناامنی ذهنی شهروندان ماست؛ خطری که این احساسِ درخود فروماندگی برای امنیت ملی ما تولید میکند، قابل مقایسه با سایر تهدیدات داخلی و خارجی نیست».
عجبا که رژیم تاکنون در تبلیغات خود، آمریکا را شیطان بزرگ یا بهعبارتی دشمن اصلی قلمداد میکرد و حالا سخنگوی دولت روحانی، تهدید و دشمن اصلی را «ناآرامی و ناامنی ذهنی شهروندان» (بخوانید قیام مردم) میخواند و آن را غیرقابل مقایسه با سایر تهدیدات داخلی و خارجی میداند و سپس اعلام خطر میکند که: «اگر از ۹۶ تا ۹۸، ۲سال طول کشید، اگر... با اجماع در حاکمیت بهتدبیر ننشینیم، معلوم نیست اتفاقات بعدی هم رخ ندهد».
روزنامهٔ فرهیختگان(۱۰آذر) نیز از ارتش مهیب قیامکنندگان که عمدهٔ آنها را جوانان و نوجوانان ۱۵ تا ۲۲ساله تشکیل میدهد، با عبارت بمب ساعتی یاد کرده و هشدار میدهد: «این بمب ساعتی را جدی بگیرید»!
دیدن این واقعیت که آتشفشان قیام همچنان زنده است و بهزودی با قدرت و شدتی بسا بیشتر از قیام آبان، بهغرش و توفش درخواهد آمد، به تیزبینی و فراست زیادی نیاز ندارد، چرا که همهٔ علل و عواملی که قیام آبان ۹۸ را بهوجود آورد و رژیم را بهاذعان خودش تا لبهٔ پرتگاه سرنگونی راند، قویتر و شدیدتر از پیش همچنان موجود و فعالند. مهمترین این عوامل بهطور خلاصه عبارتند از:
تحریمهای اقتصادی که ربیعی در همین مقاله تصریح میکند «در شرایط فعلی تحریمهای آمریکا باقی است و بهنظر من تشدید هم خواهد شد».
از مهار خارج شدن بحران درونی رژیم که بر اثر ضربه قیام بهطور کمسابقهای اوج گرفته تا آنجا که بخشی از باند خامنهای خواستار برکناری، تعقیب قضایی و مجازات روحانی و تعدادی از وزیران کابینهٔ او هستند.
فرسودگی و روحیهباختگی نیروهای سرکوبگر رژیم که همچنان از توفان آتشین خشم مردم که در قیام بهچشم دیدند، بر خود میلرزند.
دریای خشم و کینی که در سرتاسر جامعه موج میزند و این بار خون جوشان صدها شهید قیام بر آن افزوده شده و آن را به تلاطم درآورده است...
اما افزون بر این عوامل که همه قویتر از سرفصل ۲۴آبان هستند، یک عنصر بسیار انگیزانندهٔ دیگر که در روزهای اخیر وارد معادله قیام ایران شده، پیروزیها و پیشرویهای بزرگی است که قیام عراق به آن دست یافته و ضربات سنگین و غیرقابل جبرانی را بر دشمن اصلی و دشمن مشترک ملتهای عراق و ایران، یعنی رژیم ولایت فقیه و مزردورانش در عراق وارد آورده است.
۲پیروزی سرفصلی قیام مردم عراق
در روزهای اخیر قیامکنندگان عراقی ۲پیروزی بزرگ و سرفصلی را محقق کردند. یکی بهآتش کشیدن و انهدام کنسولگری رژیم در نجف بهمثابه نماد نفوذ رژیم ولایت و قیمومت بر مردم عراق و دیگری مجبور کردن عادل عبدالمهدی، نخستوزیر عراق، به کنارهگیری و استعفا و ازهمپاشیدن ساختار حکومت فاسد و فرقهگرای حاکم بر عراق بود. رژیم که معنی این هر دو تحول را بهخوبی میداند هر آنچه از تهدید و سرکوب و ترفند و توطئه در چنته داشت بهکار گرفت تا جلو آنها را بگیرد، اما نتوانست و شکست خورد.
در نتیجه این روزها همهٔ تریبونهای رژیم از مجلس تا جمعهبازارها و رسانههای رژیم پر هستند از سوز و گدازها و ابراز وحشت از نتایج و تأثیرات تحولات عراق بر قیام ایران. این وحشت را در اظهارات برخی مهرهها و رسانههای رژیم بهخوبی میتوان دید.
این وحشت تا آنجاست که امام جمعهٔ خامنهای آخوند جنایتکار فلاحتی در رشت، حکم اعدام قیامکنندگان عراقی را صادر کرد و گفت: «کسانی که کنسولگری جمهوری اسلامی در نجف را بهآتش کشیدند، اراذل و اوباش بودند و مستحق اعداماند چرا که به جنگ با نظام اسلامی آمدهاند».
مشابه همین حکم را پاسدار شریعتمداری، گرانندهٔ کیهان خامنهای نیز در شمارهٔ ۹آذر این روزنامه صادر کرد و با سبعیت ویژهٔ دژخیمان ولایت، برای آدمکشان حشدالشعبی دستورالعمل صادر کرد که: « از نیروهای مؤمن و انقلابی عراق که در قلع و قمع تکفیریهای داعش حماسهای ماندگار آفریده و نام مقدس حشدالشعبی را بر تارک جبهه مقاومت ثبت کردهاند، انتظار میرود در نجات عراق اسلامی از چنگ دشمنان خونریز و غارتگر آن حتی لحظهای را هم از دست ندهند».
اما این پارسهای خوابیدهٔ سگ زنجیری ولایت، تنها میتواند در حکم یک قرص مخدر برای بسیجیهای بیخبر از دنیا باشد، چرا که استعفای نخستوزیر عراق، در حالی که رژیم هیچ جایگرینی هم برای او ندارد، بهمعنی فروپاشی عمق استراتژیک رژیم است.
سایر روزنامههای رژیم از ضربهای که تحولات اخیر عراق بر رژیم وارد آورده، بهشدت ابراز وحشت کرده و مقصد نهایی امواج قیام و انقلاب را که در عراق برخاسته، دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران میدانند. یکی از کارشناسان رژیم بهنام علی بیگدلی در روزنامهٔ جهان صنعت (۹آذر) بههمین واقعیت اشاره کرده و با اشاره به تحولات اخیر عراق مینویسد: «پیامهای مختلفی از این حوادث بروز پیدا میکند که مهمترین پیامش در ارتباط با ایران است. هر چقدر از عمر این بحران عراق میگذرد پیامهای مأیوسکنندهای نسبت بهایران بروز داده میشود».
وی بهدلیل مقطعی این خشم و خروش قیامکنندگان عراقی نیز اشاره کرده و میافزاید: «با وجود آنکه خود دولت هم در خیابان است اما بیشتر نیروهای حشدالشعبی دست به سرکوب این بحران میزنند و البته این موضوع باعث شده این اتفاقات بهسمت ایران کشیده شود».
اما جدای از این واقعیت که خون قیامکنندگان عراقی عمدتاً توسط سگهای زنجیری تربیتشده توسط نیروی قدس سپاه پاسداران بر زمین میریزد، مهم این حقیقت است که قیام عراق جدای از قیام ایران نیست؛ چرا که همانگونه که رهبر مقاومت ایران گفته است: «دشمن واحد، جبهه واحد و مبارزه واحد و مشترک، از ایران تا عراق و یمن و سوریه و لبنان، مسأله این است».