سیمای ‘ جمهوری اسلامی ایران دیشب برای نخستین بار گفتگویی با سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران پخش کرد. پیشاپیش اعلام شده بود که آنچه پخش خواهد شد، بخشی از گفتگوی چند ساعتهای است که موسسه حفظ و نشر آثار آیتالله خامنه ای با سرلشگر سلیمانی انجام داده و محور آن، جنگ سی و سه روزه حزبالله لبنان با اسرائیل در تابستان ۲۰۰۶ (۱۳۸۵) است.
این را که چرا گفتگو در این تاریخ پخش شده است میتوان به وضعیت کنونی ایران در منطقه ربط داد. از دید رسانهای، پخش این گفتگو در این تاریخ مشخص، توجیه دیگری نمیتواند داشته باشد جز فراهم بودن زمینه و نیاز به اثرگذاری بر افکار عمومی داخل و خارج ایران، وگرنه این گفتگو قاعدتا باید در سالگرد جنگ سی و سه روزه یا مناسبتی مرتبط با آن پخش میشد.
گفتگو با سرلشکر سلیمانی در زمانی پخش شد که ایران در بنبستی سیاسی است. حسن روحانی دست خالی از سفر به نیویورک برگشته و دیدگاه آیتالله خامنهای تقویت شده که معتقد است با امریکا باید از موضع قدرت برخورد کرد. شاید تصادفی نباشد که این گفتگو، شب پیش از دیدار فرماندهان سپاه با آیتالله خامنهای پخش شد و رهبر جمهوری اسلامی در همین دیدار، ضمن تأکید بر بیحاصل بودن تلاش برای نجات برجام، به سپاه پاسداران توصیه کرد فعالیتهایش در خارج از خاک ایران را گسترش دهد.
حمله به تأسیسات شرکت نفت عربستان سعودی (آرامکو)، اسارت شماری از نظامیان سعودی به دست متحدان ایران در یمن و درگیری مرزی حزبالله لبنان و اسرائیل، تازه ترین مواردیاند که به پای فعالیتهای فرامرزی سپاه پاسداران نوشته شدهاند. رهبر ایران، چنین فعالیتهایی را موثرتر از تلاشهای دیپلماتیک دولت روحانی برای خارج کردن کشور از زیر بار تحریم میداند.
قاسم سلیمانی، نماد همین فعالیتهای فرامرزی سپاه پاسداران است و زمانی در تلویزیون ظاهر شده که آیتالله خامنهای میخواهد حقانیت دیدگاه خود را در داخل به کرسی بنشاند و در خارج، بویژه نزد افکار عمومی منطقه، قدرتنمایی کند.
جنگ سی و سه روزه حزبالله با اسرائیل که محور سخنان سرلشکر سلیمانی در تلویزیون بود، هنوز در خاطره مردم منطقه زنده است. این جنگ برای بسیاری از مردم جهان اسلام غرورآفرین بود. جهان عرب که هنوز از چند شکست از اسرائیل سرشکستگی عمیقی دارد، از اینکه نیرویی عربی توان ایستادگی در برابر ارتش قدرتمند اسرائیل را داشته به خود بالید.
گرچه همان زمان هم پشتیبانی ایران از حزبالله در جنگ با اسرائیل آشکار بود اما به نظر میرسد جمهوری اسلامی این روزها هم زمینه را مناسب دیده هم ضروری دانسته که به همسایگانش یادآور شود، حزباللهی که در آن زمان برایشان غرورآفرین بود، ایران را پشت خود داشت و قاسم سلیمانی که اکنون نماد قدرت نظامی ایران شده، در سراسر آن جنگ سی و سه روزه، وسط معرکه و در رأس فرماندهی این جنگ حضور داشته است.
سرلشکر سلیمانی در این گفتگوی تلویزیونی خاطراتی جالب توجه و تاثیرگذار از جنگ در لبنان بیان کرد و برای نخستین بار جزئیاتی از ابعاد نظامی فعالیت حزبالله در این جنگ را مطرح کرد اما در بعد سیاسی و تاریخی، مهمترین ویژگی این گفتگو، پاسخ دادن به سوالی بود که در سیزده سال اخیر درباره جنگ سی و سه روزه مطرح بوده است: آیا حزب الله در آن زمان با تأیید ایران وارد جنگ با اسرائیل شد یا اینکه ایران را در برابر عمل انجام شده گذاشت؟
قاسم سلیمانی در این گفتگو اذعان کرد که خسارت وسیع این جنگ در جنوب لبنان، رهبری حزبالله را آماج سرزنش کرده بود. در آن زمان این سوال مطرح بود که آیا اسیر گرفتن دو نظامی اسرائیلی و جنگ با این کشور، ارزش این همه خسارت را داشت؟ پارهای از تحلیلگران بر این باورند که بخشی از این سرزنش، از جانب ایران هم متوجه حزبالله بوده چرا که به باور آنها، زرادخانه و امکاناتی که ایران برای حزبالله فراهم آورده بود، برای زمانی بود که ایران در رویارویی با اسرائیل به آن نیاز داشته باشد و نمیبایست صرف جنگی میشد که ایران نفع چندانی از آن نبرد.
اما سلیمانی این گمانه را باطل کرد. او توضیح داد که در طرح عملیات حزبالله برای عبور از مرز و به اسارت گرفتن دو نظامی اسرائیلی حضور داشته و هنگام آغاز این عملیات در لبنان بوده است. در نتیجه این عملیات که گویا هدف از آن، آزاد کردن اسرای لبنانی در اسرائیل بود، با هماهنگی و تأیید ایران بوده است. هرچند از توضیحات قاسم سلیمانی برمیآید که نه ایران نه رهبری حزبالله انتظار نداشتند پاسخ اسرائیل به عملیات حزبالله، چنان گسترده و کوبنده باشد.