سخن روز
پس از اجلاس مجمع عمومی ملل متحد در اوایل مهرماه گذشته، اکنون کمیتههای تخصصی مجمع عمومی نیز به صحنهٔ دیگری از نمایش انزوای مرگبار و فزایندهٔ رژیم در صحنهٔ بینالمللی تبدیل شده است. برخلاف سالهای گذشته که موضوع رژیم تنها در کمیتهٴ سوم ملل متحد ویژهٔ مسائل اجتماعی اقتصادی و بهخصوص حقوقبشر مطرح میشد، امسال سیاست و عملکرد رژیم در کمیتهٴ اول این مجمع نیز که ویژهٔ «خلع سلاح و امنیت جهانی» است، وسیعاً توسط نمایندگان کشورهای مختلف مطرح شد و مورد تقبیح و محکومیت قرار گرفت.
انزوای جهانی بیسابقه
علت این انزوا که در سالهای پس از جنگ ضدمیهنی سابقه نداشته، خودزنی سیاسی است که رژیم آخوندی از ۱۸اردیبهشت امسال انجام داد و در حرکتی مستأصلانه، خروج گامبهگام از برجام را اعلام کرد. رژیم در این راستا، تاکنون ۳گام برداشته و بر سر گام چهارم که قرار است ۱۰روز دیگر (۱۶آبان) صورت گیرد، مردد و مضطرب است.
موضعگیری کشورهای مختلف در کمیتهٴ اول مجمع عمومی، علاوه بر اینکه گویای انزوای رژیم در صحنهٔ جهانی است، بیانگر این است که موقعیت رژیم در تعادلقوای بینالمللی نسبت به قبل از برجام نیز افت فاحشی کرده است. زیرا قبل از برجام، کمیتهٴ اول در قبال گردنکشیهای رژیم وارد نمیشد و شاهد چنین فضای تیرهٔ بینالمللی علیه رژیم نبودیم. علت روشن است؛ آن زمان سیاست مماشات خط کار دولتهای غربی و به تبع آن، خط کار سایر دولتها را تعیین میکرد و امروز این سیاست به حاشیه رفته است.
در حالی که نمایندگان کشورهای مختلف از اروپا و آمریکا تا آسیا و آفریقا، رژیم بنیادگرا و تروریست حاکم بر ایران را بهعنوان تهدید اصلی صلح و آرامش در جهان مورد نکوهش قرار داده و محکوم کردهاند، آخوند روحانی در ادامهٔ دروغدرمانیهای خود که بهنظر میرسد آن را به آن سوی مرزهای کشور نیز امتداد داده، در سفر اخیر خود به جمهوری آذربایجان ادعا کرد که امسال در نشست مجمع عمومی ملل متحد، پیشنهاد «جهان عاری از خشونت و افراطی گرایی» را مطرح نموده که مورد استقبال قرار گرفته است.(تلویزیون رژیم ـ ۳آبان ۹۸)
این ادعا در حالی است که نه در نشست مجمع عمومی و نه در کمیتههای تخصصی مجمع عمومی حتی یک کشور به حمایت از رژیم برنخاسته و سخن نگفته است. آنچنانکه رژیم نتوانسته نه در رادیو تلویزیون حکومتی و نه در سایر رسانههایش، به هیچ حمایت یا مورد مثبتی اشاره کند.
پدیدهٔ کمسابقهای که نهایت انزوای بینالمللی رژیم را نمایان میکند. این در حالی است که روحانی و ظریف و شرکا، در دروغدرمانیهای خود، بهکرات مدعی بودند که رژیم در تضادش با آمریکا توانسته تقریباًً تمام کشورهای دنیا به جز یکی دو تا را با خود همراه کند و آمریکا را در جهان منزوی سازد. فراموش نکردهایم که روحانی پس از بازگشت از سفر به نیویورک بهطور خندهداری میگفت: «نیویورک امسال، یکی از پر رفت و آمدترین و فعالترین مرکز دیپلماسی شده بود؛ محل اقامت هیأت ایرانی یعنی هتلی که محل اقامت ما بود آنقدر رفت و آمد سیاسی بود، لحظهای نبود که یک رئیسجمهور وارد بشود و یک رئیسجمهور خارج نشود و گاهی در یک ترافیکی مثلا چند تا مقام همه با هم ناچار بشویم دقایقی با هم صحبت کنیم. بهنظر من آمریکا در این جهت هم کاملاً ناموفق بود جایگاه ایران کاملاً در این اجلاس و در این رفت و آمد ها مشخص بود».(اظهارات روحانی در فرودگاه مهرآباد ـ ۵مهر ۹۸)
محکومیت در کمیتهٴ سوم
در کمیتهٴ سوم نیز فضا بیش از سالهای گذشته علیه رژیم تیره و تار بود. علاوه بر سخنرانیهای نمایندگان چندین کشور که نقض گستردهٔ حقوقبشر و اعدامهای افسارگسیخته توسط فاشیسم دینی حاکم بر ایران را محکوم کردند. جاوید رحمان گزارشگر ویژهٔ ملل متحد دربارهٔ وضعیت فاجعهبار حقوقبشر در ایران تحت حاکمیت آخوندها از جمله گفت که ژیم ایران ۷کودک متخلف را سال گذشته و امسال نیز ۲کودک را اعدام کرده و او "اطلاعات معتبری" در دست دارد که حداقل ۹۰کودک در حال حاضر در ایران در صف اعدام هستند. وی افزود میزان اعدامها در ایران "یکی از بالاترینها در جهان باقیمانده" است
جالب اینکه برخلاف سالهای گذشته که مهرههایی مانند محمدجواد لاریجانی در مقام تئوریسین شکنجه و اعدام ظاهر میشدند و سعی در توجیه جنایتها و تخطئه گزارشات میکردند، امسال و تاکنون، زبان در کام کشیده و سکوت را ترجیح دادهاند.
البته عمله و اکرهٔ داخلی و خارجی جنایت، باز هم به میدان خواهند آمد و این ادّعای خامنهای را تکرار خواهند کرد که افشاگریهای مقاومت ایران و اصلاً مقاومت مردم ایران ناشی از « توطئهٔ آمریکا»ست. این اباطیل، این سیاست تبلیغاتی را مردم ایران از خمینی تا خامنهای طی ۴دهه گذشته تجربه کرده اند؛ سیاستی که در عمل، وسیلهٔ اعمال دیکتاتوری برای ارتجاع آخوندی بوده و برای مبلغان آن، چه در این سوی مرز و چه آن سوی مرز، عایدات فراوان داشته، اما نتوانسته و نمیتواند فرسایش و اضمحلال رژیم ولایتفقیه در مقابل این مقاومت را بپوشاند.
دادخواه و افشاگر نخستین
در نگاه اول نقض حقوقبشر و قتلعام و اعدام و شلّاق و توحّش رسمی و قانونی شده در دیکتاتوری دینی آن قدر عیان است که نیازی به بیان و اثبات ندارد، اما در سالهای پیش، سیاست ننگین مماشات، همین واقعیتها را به محاق میبرد و بهمثابه سپر و حائلی برای رژیم عمل میکرد؛ اما نه محکومیت و منفوریت جهانی رژیم و نه شکست و طرد سیاست مماشات خودبهخودی حاصل نشده است. مقاومت سازمانیافتهای بوده که از یکسو هم تلاشهای حریصانهٔ ولایت ضدبشری فقیه برای دستیابی به بمب اتمی را به گل نشانده و به جامزهری برایش تبدیل کرده و از سوی دیگر هم رنج و خون مردم ایران و رشیدترین فرزندانش را بیوقفه پیگیری کرده و به ۶۴بار محکومیت در ارگانهای ملل متحد بالغ کرده است.
خانم مریم جوی طی سخنرانی خود در گردهمایی بزرگ مقاومت در تیرماه ۱۳۹۱، گوشهای از کار سترگی را که مقاومت ایران در افشای چهرهٔ ضدبشریترین دیکتاتوری تاریخ معاصر انجام داده، بیان کرد و گفت: «...ما توانستیم استانداردهای عدالت را در جهان امروز ارتقا دهیم؛ ما توانستیم چرخهٔ افترا و نیرنگ را در هم بشکنیم؛ ما توانستیم طرحی نو در اندازیم و دوران تازهای را بگشاییم؛ طرحی بر اساس شفافیت و روشنایی و حقیقت و عدالت؛ طرح احترام به دستآوردها و فضیلتهای بشری و بازگشت نهادهای بینالمللی به دفاع از حقوق بشر؛ طرح اعادۀ حقوق خلقها و احیای ارزش مقاومت و فداکاری. بله، نیروی انسانیت و عدالت به میدان آمده است، تاریخ ورق خورده است، دیکتاتورها یکی پس از دیگری سرنگون میشوند. بنابراین، سیاستهایی نیز که حافظ آنها بود باید تغییر کند؛ این تغییر در توان ماست و ما آن را محقّق خواهیم کرد».
پس از اجلاس مجمع عمومی ملل متحد در اوایل مهرماه گذشته، اکنون کمیتههای تخصصی مجمع عمومی نیز به صحنهٔ دیگری از نمایش انزوای مرگبار و فزایندهٔ رژیم در صحنهٔ بینالمللی تبدیل شده است. برخلاف سالهای گذشته که موضوع رژیم تنها در کمیتهٴ سوم ملل متحد ویژهٔ مسائل اجتماعی اقتصادی و بهخصوص حقوقبشر مطرح میشد، امسال سیاست و عملکرد رژیم در کمیتهٴ اول این مجمع نیز که ویژهٔ «خلع سلاح و امنیت جهانی» است، وسیعاً توسط نمایندگان کشورهای مختلف مطرح شد و مورد تقبیح و محکومیت قرار گرفت.
انزوای جهانی بیسابقه
علت این انزوا که در سالهای پس از جنگ ضدمیهنی سابقه نداشته، خودزنی سیاسی است که رژیم آخوندی از ۱۸اردیبهشت امسال انجام داد و در حرکتی مستأصلانه، خروج گامبهگام از برجام را اعلام کرد. رژیم در این راستا، تاکنون ۳گام برداشته و بر سر گام چهارم که قرار است ۱۰روز دیگر (۱۶آبان) صورت گیرد، مردد و مضطرب است.
موضعگیری کشورهای مختلف در کمیتهٴ اول مجمع عمومی، علاوه بر اینکه گویای انزوای رژیم در صحنهٔ جهانی است، بیانگر این است که موقعیت رژیم در تعادلقوای بینالمللی نسبت به قبل از برجام نیز افت فاحشی کرده است. زیرا قبل از برجام، کمیتهٴ اول در قبال گردنکشیهای رژیم وارد نمیشد و شاهد چنین فضای تیرهٔ بینالمللی علیه رژیم نبودیم. علت روشن است؛ آن زمان سیاست مماشات خط کار دولتهای غربی و به تبع آن، خط کار سایر دولتها را تعیین میکرد و امروز این سیاست به حاشیه رفته است.
در حالی که نمایندگان کشورهای مختلف از اروپا و آمریکا تا آسیا و آفریقا، رژیم بنیادگرا و تروریست حاکم بر ایران را بهعنوان تهدید اصلی صلح و آرامش در جهان مورد نکوهش قرار داده و محکوم کردهاند، آخوند روحانی در ادامهٔ دروغدرمانیهای خود که بهنظر میرسد آن را به آن سوی مرزهای کشور نیز امتداد داده، در سفر اخیر خود به جمهوری آذربایجان ادعا کرد که امسال در نشست مجمع عمومی ملل متحد، پیشنهاد «جهان عاری از خشونت و افراطی گرایی» را مطرح نموده که مورد استقبال قرار گرفته است.(تلویزیون رژیم ـ ۳آبان ۹۸)
این ادعا در حالی است که نه در نشست مجمع عمومی و نه در کمیتههای تخصصی مجمع عمومی حتی یک کشور به حمایت از رژیم برنخاسته و سخن نگفته است. آنچنانکه رژیم نتوانسته نه در رادیو تلویزیون حکومتی و نه در سایر رسانههایش، به هیچ حمایت یا مورد مثبتی اشاره کند.
پدیدهٔ کمسابقهای که نهایت انزوای بینالمللی رژیم را نمایان میکند. این در حالی است که روحانی و ظریف و شرکا، در دروغدرمانیهای خود، بهکرات مدعی بودند که رژیم در تضادش با آمریکا توانسته تقریباًً تمام کشورهای دنیا به جز یکی دو تا را با خود همراه کند و آمریکا را در جهان منزوی سازد. فراموش نکردهایم که روحانی پس از بازگشت از سفر به نیویورک بهطور خندهداری میگفت: «نیویورک امسال، یکی از پر رفت و آمدترین و فعالترین مرکز دیپلماسی شده بود؛ محل اقامت هیأت ایرانی یعنی هتلی که محل اقامت ما بود آنقدر رفت و آمد سیاسی بود، لحظهای نبود که یک رئیسجمهور وارد بشود و یک رئیسجمهور خارج نشود و گاهی در یک ترافیکی مثلا چند تا مقام همه با هم ناچار بشویم دقایقی با هم صحبت کنیم. بهنظر من آمریکا در این جهت هم کاملاً ناموفق بود جایگاه ایران کاملاً در این اجلاس و در این رفت و آمد ها مشخص بود».(اظهارات روحانی در فرودگاه مهرآباد ـ ۵مهر ۹۸)
محکومیت در کمیتهٴ سوم
در کمیتهٴ سوم نیز فضا بیش از سالهای گذشته علیه رژیم تیره و تار بود. علاوه بر سخنرانیهای نمایندگان چندین کشور که نقض گستردهٔ حقوقبشر و اعدامهای افسارگسیخته توسط فاشیسم دینی حاکم بر ایران را محکوم کردند. جاوید رحمان گزارشگر ویژهٔ ملل متحد دربارهٔ وضعیت فاجعهبار حقوقبشر در ایران تحت حاکمیت آخوندها از جمله گفت که ژیم ایران ۷کودک متخلف را سال گذشته و امسال نیز ۲کودک را اعدام کرده و او "اطلاعات معتبری" در دست دارد که حداقل ۹۰کودک در حال حاضر در ایران در صف اعدام هستند. وی افزود میزان اعدامها در ایران "یکی از بالاترینها در جهان باقیمانده" است
جالب اینکه برخلاف سالهای گذشته که مهرههایی مانند محمدجواد لاریجانی در مقام تئوریسین شکنجه و اعدام ظاهر میشدند و سعی در توجیه جنایتها و تخطئه گزارشات میکردند، امسال و تاکنون، زبان در کام کشیده و سکوت را ترجیح دادهاند.
البته عمله و اکرهٔ داخلی و خارجی جنایت، باز هم به میدان خواهند آمد و این ادّعای خامنهای را تکرار خواهند کرد که افشاگریهای مقاومت ایران و اصلاً مقاومت مردم ایران ناشی از « توطئهٔ آمریکا»ست. این اباطیل، این سیاست تبلیغاتی را مردم ایران از خمینی تا خامنهای طی ۴دهه گذشته تجربه کرده اند؛ سیاستی که در عمل، وسیلهٔ اعمال دیکتاتوری برای ارتجاع آخوندی بوده و برای مبلغان آن، چه در این سوی مرز و چه آن سوی مرز، عایدات فراوان داشته، اما نتوانسته و نمیتواند فرسایش و اضمحلال رژیم ولایتفقیه در مقابل این مقاومت را بپوشاند.
دادخواه و افشاگر نخستین
در نگاه اول نقض حقوقبشر و قتلعام و اعدام و شلّاق و توحّش رسمی و قانونی شده در دیکتاتوری دینی آن قدر عیان است که نیازی به بیان و اثبات ندارد، اما در سالهای پیش، سیاست ننگین مماشات، همین واقعیتها را به محاق میبرد و بهمثابه سپر و حائلی برای رژیم عمل میکرد؛ اما نه محکومیت و منفوریت جهانی رژیم و نه شکست و طرد سیاست مماشات خودبهخودی حاصل نشده است. مقاومت سازمانیافتهای بوده که از یکسو هم تلاشهای حریصانهٔ ولایت ضدبشری فقیه برای دستیابی به بمب اتمی را به گل نشانده و به جامزهری برایش تبدیل کرده و از سوی دیگر هم رنج و خون مردم ایران و رشیدترین فرزندانش را بیوقفه پیگیری کرده و به ۶۴بار محکومیت در ارگانهای ملل متحد بالغ کرده است.
خانم مریم جوی طی سخنرانی خود در گردهمایی بزرگ مقاومت در تیرماه ۱۳۹۱، گوشهای از کار سترگی را که مقاومت ایران در افشای چهرهٔ ضدبشریترین دیکتاتوری تاریخ معاصر انجام داده، بیان کرد و گفت: «...ما توانستیم استانداردهای عدالت را در جهان امروز ارتقا دهیم؛ ما توانستیم چرخهٔ افترا و نیرنگ را در هم بشکنیم؛ ما توانستیم طرحی نو در اندازیم و دوران تازهای را بگشاییم؛ طرحی بر اساس شفافیت و روشنایی و حقیقت و عدالت؛ طرح احترام به دستآوردها و فضیلتهای بشری و بازگشت نهادهای بینالمللی به دفاع از حقوق بشر؛ طرح اعادۀ حقوق خلقها و احیای ارزش مقاومت و فداکاری. بله، نیروی انسانیت و عدالت به میدان آمده است، تاریخ ورق خورده است، دیکتاتورها یکی پس از دیگری سرنگون میشوند. بنابراین، سیاستهایی نیز که حافظ آنها بود باید تغییر کند؛ این تغییر در توان ماست و ما آن را محقّق خواهیم کرد».