۱۳۹۸ آبان ۶, دوشنبه

جنبش تنباکو حاصل قیام مردم و نقش برجسته زنان!--قسمت اول

                                             جنبش نتباکو
مقدمه
قرارداد رژی و پیآمد آن‌ که به یک حرکت اجتماعی به اسم «جنبش تنباکو» در تاریخ ایران تبدیل شد، اهمیت خاصی در تاریخ معاصر ایران دارد، چرا که تقریباً عموم پژوهش‌گران تاریخ معاصر، آن واقعه و آن جنبش را یکی از مقدمات انقلاب مشروطه می‌دانند.

ناصرالدین‌شاه برای تأمین هزینه‌ سفرهای اروپایی و عیاشی‌های خود پیوسته محتاج «پول» بود، واقعیتی که دور از چشم دستگاه سیاسی انگلستان نبود و برای گرفتن امتیازات مختلف از آن ضعف شاه استفاده می‌کرد. به همین علت در سومین سفر شاه به انگلستان در سال ۱۲۶۹ خورشیدی(برابر با ۲۰مارس ۱۸۹۰ میلادی – ۲۷رجب ۱۳۰۷ قمری) قراردادی با یک سرگرد انگلیسی(ماژور تالبوت، میهماندار انگلیسی شاه قاجار و صاحب شرکتی به اسم «شرکت رژی») بست و انحصار خرید و فروش توتون و تنباکو در ایران را به مدت نیم‌قرن(۵۰سال) به آن شرکت واگذار کرد تا در مقابل آن سالانه مبلغ ۱۵هزار پوند استرلینگ به اضافه یک‌چهارم سود خالص به خزانه ایران واریز گردد.(شورش بر امتیازنامه رژی - فریدون آدمیت - ۱۳۶۰ تهران - مقدمه)
اهمیت اجتماعی توتون و تنباکو
در آن مقطع از تاریخ، توتون و تنباکو در شمار مهم‌ترین اقلام تجاری و صادراتی ایران بود. دهها هزار ایرانی در کاشت و برداشت و فروش توتون و تنباکو دخیل بودند و ممر معاش آنان محسوب می‌شد.

در نامه‌ای از امین‌الضرب به امین‌السلطان که آدمیت آن را در کتابش شورش بر امتیازنامه رژی ص۱۳ نقل کرده حدود ۲۰۰هزار نفر دست‌اندرکار کاشت و فروش توتون و تنباکو بوده‌ و یک‌چهارم جمعیت تقریباً ۱۰میلیونی کشور دخانیات مصرف می‌کرده‌اند.

قرارداد امضا شده توسط شاه ۱۵فصل داشت و یک قرارداد حقیقتاً استعماری و ظالمانه بود که ناصرالدین‌شاه تنها به طمع رشوه ۱۵هزارپوندی خود، آن را امضا کرد.
اولین اعتراضها به قرارداد رژی
به گفته آدمیت، اولین اعتراضها به‌صورت پراکنده از سوی تجار تنباکو و کشاورزان برخاست و به رشته اعتراضهای منظم رسید تا در خشونت‌آمیزترین مخالفت تجار جلوه یافت.(همان منبع ص ۱)

آن اعتراضها از تبریز به ایالتها و ولایت‌های مختلف گسترش یافت و با همراهی طبقات شهرنشین به اعتصاب در استفاده نکردن از دخانیات کشید و نهایتاً در تهران به حرکتی «شبه‌انقلابی» پدیدار شد.

به‌نوشته حاج سیاح در خاطراتش(ص۳۲۰) سید جمال‌الدین اسدآبادی که در دومین ورود خود به ایران در تاریخ ۱۷محرم سال ۱۳۰۷ قمری برابر با شهریور ۱۲۶۸ خورشیدی وارد ایران شده بود پس از عبور از شیراز و برخی شهرهای دیگر به تهران آمده و در جریان التهاب‌های اجتماعی ناشی از قرارداد رژی، در حرم عبدالعظیم بست‌نشینی اختیار کرده بود.
یاری روشنفکران ساکن استانبول
شرکت رژی مشابه همین قرارداد را پیش‌تر با دولت عثمانی بسته بود، قراردادی که با مخالفت مردم آن سامان مواجه شده و شرکت را ناگزیر از تعدیل قیمت توتون کرده بود. تظاهرات ساکنان استانبول و سنگ‌باران کردن ساختمان شرکت رژی یکی از وقایع مهم سال ۱۸۸۷ میلادی بود.

یکی از پرسر و صداترین بازتاب‌های منفی در قبال قرارداد استعماری انحصار توتون و تنباکوی ایران هم از همان شهر یعنی استانبول دیده شد. روزنامه ترک‌زبان «صباح» چاپ استانبول در مقاله مفصلی به تاریخ ۲۵ربیع‌الاول سال ۱۳۰۸ قمری(۹نوامبر ۱۸۹۰ میلادی) به شرح ضرر و زیانهای آن قرار داد ظالمانه پرداخت. این مقاله را روشنفکران ایرانی مقیم استانبول در روزنامه فارسی‌زبان «اختر»(مورخ ۹جمادی‌الاول سال ۱۳۰۸ قمری) بازنشر کرده و میرزا آقاخان کرمانی نیز توضیحات کافی در ظالمانه بودن آن قرارداد نوشت. کاری که توسط روزنامه «قانون»(روزنامه‌ای که سیدجمال‌الدین اسدآبادی در آن به نوشتن اشتغال داشت) نیز تکرار شده و باعث روشن‌ شدن افکار عمومی ایرانیان گردید.

حاج سیاح در خاطرات خود صفحه ۳۲۷ در همین مفصل توضیح داده که روز دوم جمادی‌الثانی سال ۱۳۰۸ قمری(دی ۱۲۶۹ خورشیدی) در حرم‌ شاه‌عبدالعظیم با سید‌جمال‌الدین اسدآبادی ملاقات کرده. حاج سیاح نوشته در همان روزها پیوسته در معابر و مغازه‌های تهران اعلانی شبانه نصب می‌کرده‌اند که مخالف واگذاری انحصار تنباکو به بیگانگان بوده است. شاه که خود سیدجمال را به ایران دعوت کرده بود،‌ این اطلاعیه‌ها را از چشم سیدجمال دیده در نتیجه او را به‌زور از بست‌نشینی خارج کرده و نیمه‌عریان به عراق تبعید کرد.

 بیانیه‌هایی که شاه و علما و ملت را در برابر وظایف‌شان قرار می‌داد
اضافه بر آنچه گذشت، حاج سیاح در خاطرات به ۳بیانیه اعتراضی شدیداللحن هم اشاره می‌کند که به پیشنهاد او تهیه شده و به‌طور جداگانه شاه، علما و ملت را خطاب قرار داده و بدون امضای تهران توزیع شده بود.(خاطرات حاج سیاح ص۳۳۲ به بعد)

در بیانیه خطاب به ناصرالدین‌شاه با اشاره به‌قتل امیرکبیر و دیگر خیانتها و اهمال‌کاریهای شاه، نویسنده بیانیه که از جانب ملت سخن می‌گفته، شاه را تهدید به عدم اطاعت کرده بود.

بیانیه مشابهی حکام را به غیرت فراخوانده بود.

بیانیه خطاب به علما از این هم تندتر بود و آنها را به خیانت به اعتماد ملت متهم کرده و آخوندها را سخت توبیخ نموده بود. متن بیانیه‌ای که خطاب به علما بود بسیار تند و پرنکوهش بوده و حاکی از وجود فاصله‌ای بزرگ بین توده مردم و علما است.

بخشی از این بیانیه‌ها که نشان‌دهنده حال و هوای آن روزگار است را می‌توانید در زیر این متن بخوانید(۱).

اول ذیحجه سال ۱۳۰۸ در تبریز اولین ناآرامی‌ها از انحصار امتیاز توتون و تنباکو آشکار شد.(مورخین از شورش زینب‌پاشا درسال ۱۲۶۳ خورشیدی همراه با گروه زنانه‌اش صحبت کرده‌اند.(کتاب زینب‌پاشا شیرزن دلاور آذربایجانی نوشته مجیدرضازادعموزین‌الدینی)

ظاهراً اولین تلگراف میرزای شیرازی به شاه پس از ناآرامی‌های تبریز بوده که در همان ذیحجه ۱۳۰۸ ارسال شده اما شاه اعتنایی به آن نکرده است.

اواخر محرم ۱۳۰۹ قمری همزمان با قیام تبریزی‌ها، میرزا حسن آشتیانی(مجتهد ساکن تهران، محله سنگلج) هم‌چنین شیخ هادی نجم‌آبادی، دیگر مجتهد نامدار تهران نیز وارد جنبش ضدانحصار تنباکو شدند که بازتاب اجتماعی گسترده‌ای یافت و به یک تظاهرات بزرگ مردمی منتهی شد.

حکایت ورود میرزاحسن به خیزش نیز آن‌گونه که مورخان یادآور شده‌اند، مراجعه خیل عظیم مردم به منزل او در اعتراض به قرارداد رژی بوده، مردم به معابر سرازیر شدند و زنان پیشاپیش مردان شورش کردند.

جنبش تنباکو در تاریخ معاصر ایران جایگاهی ویژه دارد. جنبشی که عموماً آن را مقدمه انقلاب مشروطه می‌دانند.

درباره اصل و نسب این جنبش و علل آن و چگونگی وقوع و اوج‌گیری آن بسا نکته‌ها گفته و چه بسیار مقاله‌ها در رسانه‌های حکومتی نوشته شده که اساساً برای تحریف تاریخ و دیگرگون جلوه‌دادن واقعیت‌های آن جنبش است.

جنبشی که مردم(تجار و زارعان توتون و تنباکو) پیش‌قراول آن بودند و توده‌هایی که دخانیات مصرف می‌کردند، در خط مقدم آن قرار داشتند و در این میان زنان نقشی بسیار برجسته ایفا کردند، واقعیتهایی که در پس تاریخ‌نگاری حکومت آخوندها عمدتاً نادیده گرفته شده تا در نقطه مقابل آن به تمجید علما و مصادره جنبش به جیب لباده آنان پرداخته گردد. این یادداشت نگاهی است به برخی اسناد آن جنبش در سالگرد وقوع آن.

 فریدون آدمیت در کتابش(شورش بر امتیازنامه رژی) صفحه ۶۶ از قول یکی از نامه‌های معین‌التجار به امین‌الضرب نوشته: «تا اوایل سال ۱۳۰۹ می‌شنویم(در ضدیت با امتیاز رژی): در تمام ولایات ایران صدا بلند شد و غوغا برپا گشت مگر ولایت کرمان» اما تظاهرات تهران، سکوت کرمان را درهم‌شکست. معین‌التجار در نیمه جمادی‌الثانی ۱۳۰۹ اطلاع داد همین‌که خبر آشوب دارالخلافه(تهران) رسید، در شهر همهمه افتاد. این در حالی‌ است که دیگر شهرها در خروش بودند در حالی‌که علما ساز دیگری کوک کرده بودند»!

آدمیت نوشته است: «در شیراز علما مردم را تنها گذاشته و وارد عصیان به قرارداد رژی نشدند اما حمایت هم نکردند. در مشهد اما مردم علما را به صحنه می‌کشاندند با این‌ همه بسیاری از علما نیامده و رهبری مردم را نپذیرفتند، سهل است با کمپانی استعماری همساز هم شده و باعث شکست جنبش در مشهد شدند.(آدمیت - شورش بر... ص ۶۵)
وحشت از تحول خیزش تنباکو به یک انقلاب ملی و ضداستعماری
آدمیت(ص ۶۳ به بعد) به‌نقل از یک گزارش خصوصی از ژنرال مکلین(از شهود انگلیسی صحنه) مورخ ۱۰اکتبر ۱۸۹۱ نوشته: «حرف مردم اول راجع به تنباکو بود، رفته‌رفته همه سخنان بر علیه دولت انگلیس معطوف گشت». همین گزارش افزوده تلاش‌های مجتهد اصلی مشهد(شیخ محمدتقی) باعث شکست جنبش شد.