۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۹, پنجشنبه

لاف استکبارستیزی در وحشت از چیست؟

لاف استکبارستیزی در وحشت
در بحران موجودیتی که نظام آخوندی را در بر گرفته است، شاهدیم که تلاش می‌شود با سیلی و برچسبِ «وحدت یکپارچه بین ملت و نظام»، صورت حاکمیت ولایت فقیه را سرخ نگه دارند.



این روزها با مراجعه به روزنامه‌ها و رسانه‌های حاکمیت یا گفتارها و مصاحبه‌های مقامات در تلویزیون، شاهد یک قدرت‌نمایی پوشالیِ بی‌هزینه برای پاک کردن بحران موجودیت از تابلو نظام هستیم.
یک زبان قابل فهم
در چهل سال گذشته واقعیت همیشه این بوده است که هرگاه زبان قاطع قدرت جهانی یا منطقه‌ای، نظام آخوندی را خطاب قرار داده است، این رژیم با همهٔ فرافکنی‌ها، تبلیغات دودزا، هیاهوهای میان‌تهی و تهدیدهای بی‌هزینه، هیچ راهی جز عقب‌نشینی و تمکین نداشته است. بهترین نمونه که باید آن را اوج کل این‌گونه تبلیغات دانست، مواضع تند و تیز خمینی در قبال جنگ ضدمیهنیِ خودساخته با عراق بود. نعره‌های او مبنی بر «قدس از طریق کربلا»، «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم»، «صلح دفن اسلام است»، «تا یک آجر در ایران باقی است و تا بیست سال هم شده می‌جنگیم»، همه و همه برای مصرف داخلی نظام و نیروهای خودش بود و طی سه یا چهار ماه شکست پیاپی در جبهه‌ها، بر باد رفت و با خفت و «خوردن جام‌زهر»، به آتش‌بس تمکین کرد و دجالگرانه «آبرویش را با خدا معامله کرد»!

اکنون این مختصات
اکنون در شرایط ویژه‌یی که خط مماشات و استمالت با آخوندها ـ که گذرگاه و آبشخور حیاتی نظام طی سه دهه بوده است ـ ضربه کمرشکن خورده است،

اکنون که با قیامهای مستمر دو سال اخیر مردم ایران، جبهه‌ای سراسری مقابل حاکمیت ولایت فقیه شکل گرفته است،

اکنون که بنیاد برجام ـ یک فرصت استثنایی ـ بیش‌از‌پیش متزلزل و بی‌چشم‌انداز و برباد رفته می‌نماید،

اکنون که اصلی‌ترین نیروی نظامی حافظ ولی‌فقیه و محوری‌ترین عامل سرکوب و خفقان و ترور داخلی و تجاوز و کشتار خارجی، لیست‌گذاری تروریستی شده است،

و اکنون که فشار روزافزون تحریم نظام آخوندی سرعت و شتاب گرفته است، با آن‌که تشتت بین نیروهای نظام با اتخاذ مواضع گوناگون بالا گرفته است، در این میان شاهد بازار گرمی کردن برخی رسانه‌های باند خامنه‌ای برای پر کردن دل پاسداران و بسیجی‌ها هستیم.

استکبارستیزی به سیاق واعظان منبرنشین
یکی از روزنامه‌های وابسته به سپاه پاسدران به‌نام «وطن امروز» طی مقاله‌یی به تاریخ ۱۶اردیبهشت ۹۸به سیاق آخوندهای منبری نظام، مدعی قدرقدرتی حاکمیت ولایت فقیه و رو کردن برگ‌های محیرالعقول در برابر استکبار جهانی شده است. این روزنامه بنا بر یک توهم خودساخته که در تبلیغات و ادبیات دجالگرانهٔ نظام آخوندی تلاش می‌شود مردم را ترجمه نظام جلوه دهد، به پاسداران و بسیجیان وعده‌های چنین و چنان می‌دهد که: «همان‌طور که آمریکا محاسبات مردم و مسئولان در ایران را هدف گرفته، استراتژی درست آن است که ایران هم محاسبات آمریکا و اسراییل را هدف بگیرد. اراده برای تزریق نیروی جدید به این جنگ محاسباتی، بسیاری از تحولات را در آینده رقم خواهد زد».

در ادامه باز هم به بزرگنمایی توهم خودساخته پیرامون وحدت مردم و نظام می‌پردازد تا هدف تحریم را متوجه مردم نشان دهد: «ایران در حالی تصمیم به هزینه‌مندکردن رفتار آمریکا گرفته که مردم و نظام از هر وقت دیگری در گذشته در این باره یکپارچه‌تر و مصمم‌ترند».

«آینه چون نقش تو بنمود راست»
لازم است به پنج واقعیت بارز اشاره شود:

۱ــ نخست این‌که مردم ایران حسابشان را با تمامیت نظام آخوندی، هم در قیامهای چند سال اخیر و هم در جریان سیل فروردین ۹۸صاف و پاک کرده‌اند. آنچه در درون و پیرامون نظام ولایت فقیه باقی مانده است، جز پاسداران و بسیجیان و ریزه‌خواران ناگزیر و وابسته به نظام نیستند. سال‌هاست هیچ نسبت و همزیستی بین مردم ایران با حاکمیت سراسر دزد و جانی و فاسد آخوندی نبوده و نیست. محمدباقر قالیباف در جریان مناظره‌های انتخاباتی ۹۶مجبور شد با صراحت اذعان کند که ۹۴درصد مردم ایران مخالف نظام هستند.

۲ــ دوم این‌که این ادعاهای دجالگرانهٔ استکبارستیزی دیگر بازاری نزد ایرانیان و انیرانیان ندارد. این بساط را سال‌هاست مردم ایران از محاسبات سیاسی و اجتماعی و حیاتی‌شان جمع کرده‌اند. این روزها هم در هر گوشه و میدان ایران فریاد مردم ـ به‌خصوص طنین بانگ زنان دلیر ـ به گوش می‌رسد که: «دشمن ما همین‌جاست ـ دروغ می‌گن آمریکاست».

۳ــ سوم این‌که تشت رسوایی نظام از بام جهان افتاده است. این لق‌لق زبانها جز خندهٔ حضار را برنمی‌انگیزد. پوکی و میان‌تهی بودن این بلوف‌های خاص آخوندی را همین بس که نظام ولایت فقیه حتی حاضر نمی‌شود خبر مورد تهاجم واقع شدن پیاپیِ پاسداران و پایگاههایش در سوریه را اعلام کند. بن‌بست همه‌جانبهٔ نظام و تکیه‌گاه آن را هم مردم ایران در خیابان‌ها و میدانهای شهرها فریاد می‌زنند: «دولت ورشکسته ـ رو پول ما نشسته».

۴ـ لاف در غربت زدن، هزینه ندارد. واقعیت این است که همان نظامی که این روزنامهٔ باند خامنه‌ای برایش خط مقابله با استکبار را تجویز می‌کند، با تجویز ولی‌فقیه و دستور رئیس جمهورش، وزیر خارجه‌اش را به آمریکا می‌فرستد که گدایی مذاکره کند.

۵ــ برای نخستین بار پس از دهه‌های متمادیِ مماشات و استمالت با حاکمان شاهی و شیخی در ایران، تحریم نظام آخوندی و لیست‌گذاری تروریستی سپاه پاسداران، با منافع ملی و تاریخی و خواسته‌های مردم ایران منطبق و هم‌سو گشته است. تحریم نظام آخوندی هیچ ربطی به مردم ایران ندارد. علت این تحریم، توسعه‌طلبی نظامی و هسته‌یی حاکمیت ولایت فقیه و بر باد دادن سرمایه و دارایی ایران در پای حفظ حکومت بوده است که هیچ ربطی به منافع ملی و بهبود زندگی مردم و پیشرفت ایران نداشته و ندارد.

لاف در داخل و گدایی در خارج
این روزنامهٔ سپاه پاسداران در ادامه مقاله برای پوشاندن چندپارگی و تشتت در مواضع نظام در مواجهه با شرایط جدید، با نعل وارونه زدن و در پوش «پاسخ به آمریکا»، مدعی «یکپارچگی ملی» می‌شود: «پاسخ دادن به آمریکا در چنین شرایطی نه فقط به خلق دوقطبی‌های مضر نمی‌انجامد، بلکه یکپارچگی ملی را نیز بیشتر می‌کند».

اما واقعیت مواضع متشتت جناح‌ها و اقطاب در نظام آخوندی، پاسخ این داعی «یکپارچگی» است. روزنامه مردم‌سالاری در ۱۸اردیبهشت ۹۸وجهی از وجود تضاد و ناهمگونی در شرایط کنونی را این‌طور نوشته است: «دولتمردهای ما به جای تهدید باید فرصت‌های پدیدار شده را غنیمت بشمارند، فرصت بسیار خوبی که برای شروع روابط آن هم تحت عنوان رؤسای مجالس اسلامی فراهم ساخت، متأسفانه به‌دلیل نداشتن درایت کافی و عدم شرکت مناسب در آن از دست رفت».

نمونه‌یی دیگر از سردرگمی خط و سیاست در نظام آخوندی را روزنامهٔ همدلی در ۱۸اردیبهشت ۹۸بیان کرده است. این روزنامه با یادآوری ضمنیِ عقب‌نشینی خمینی در ماجرای آزادسازی گروگانهای آمریکایی‌ در زمستان سال ۱۳۵۹، پذیرش آتش‌بس تابستان ۶۷، عقب‌نشینی در پذیرش برجام و «نرمش‌های قهرمانانه» نظام، توصیه می‌کند که: «بهتر است تا فشارهای حداکثری به نقاط پایانی نرسیده و مجبور نباشیم در آن نقطه پای میز گفتگو بنشینیم، تیم خبره وزارت‌خارجه بار دیگر رودر روی آمریکایی‌ها بنشیند و از تجارب و تخصص خود در این زمینه استفاده کنند».
واقعیت ایران
در ورای این مواضع باندهای حکومتی، واقعیت اما همان‌طور که در بالا اشاره شد، این است که برای نخستین بار پس از دهه‌های متمادیِ مماشات و استمالت با حاکمان شاهی و شیخی در ایران، تحریم نظام آخوندی و لیست‌گذاری تروریستی سپاه پاسداران، با منافع ملی و تاریخی و خواسته‌های مردم ایران منطبق و هم‌سو گشته است. تمام هراس کلیت نظام آخوندی با تمام قطب‌ها و جناح‌هایش، از همین تحول مهم و سرنوشت‌ساز است که در آینهٔ داخلی، منطقه‌یی و بین‌المللی آن نفی تمامیت حاکمیت ولایت فقیه را می‌بینند.