۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۲, پنجشنبه

رهبر و مسئولین نظام باید از شکر خوری‌های زیادی دست بردارند وگرنه جاروب میشویم


مگر مسؤولان ما نمی دانند هدف اصلی تحریم ها این است که مردم به ستوه آیند و شورش کنند و از داخل همه چیز را به هم بریزند؟!
عصر ایران – از ابتدای سال گذشته قیمت ها رشد نجومی خود را آغاز کرده و هنوز آرام نگرفته اند. در این یک سال و اندی، مردم ایران تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی و روانی قرار گرفته اند.


به همان اندازه که در دولت اول روحانی، وضعیت اقتصادی با ثبات بود و مردم به آینده امیدوار بودند، اکنون با بی ثباتی افسارگسیخته اقتصادی و ترس از آینده مواجه هستیم. قیمت ها طوری شده اند که واقعاً در باور نمی گنجند، گو این که همه چیز یک کابوس وحشتناک است و با بیدار شدن از خواب، به پایان خواهد رسید ولی همه می دانیم که این کابوس تعبیر شده است و همه چیز واقعیت دارد!

این در حالی است که درآمد مردم افزایش نیافته است و کوچکترین نسبتی بین دخل و خرج وجود ندارد. وضعیت حاضر باعث فقیر تر شدن مردم شده است اما فاجعه زمانی رخ می دهد که کارخانه ها و کارگاه های بیشتری تعطیل شوند یا ناچار به کاهش نیروی کار خود بپردازند کما این که با افزایش حداقل دستمزد و حق بیمه سهم کارفرما، از هم اکنون خبرهایی از حذف بیمه ها یا اخراج نیروها به گوش می رسد.
این وضعیت به نوبه خود بر تعداد بیکاران خواهد افزود و فقر و شکاف طبقاتی را تشدید خواهد کرد.

در چنین حال و روزی، وجهه همت حکومتگران باید کاستن از رنج و فشار مردم باشد نه این که هر روز با تصمیمات نابهنگام خود بر نگرانی ها و ناامیدی ها بیفزایند و زمینه را بحران فراهم کنند.

مثلاً همین تصمیم به افزایش قیمت بنزین را در نظر بگیرید. درست است که از منظر اقتصادی، بنزین هزار تومانی به صرفه نیست و باز درست است که یارانه بنزین را دارندگان خودرو و نه ههمه مردم دریافت می کنند اما آیا در شرایطی که کارد گرانی ها از گوشت گذشته و به استخوان رسیده، وقت و شرایط مناسبی برای افزودن بر بهای بنزین است؟ آیا باید بعد از درز خبر گران شدن بنزین و هجوم مردم به پمپ بنزین ها، مسؤولان یادشان بیفتد که دارند بحران سازی می کنند و همه چیز را تکذیب کنند؟!

آیا در وضعیت امروز جامعه که مردم در هاله ای از سردرگمی نسبت به آینده زندگی می کنند، باید به هزاران نفر پیامک فرستاد که در خودروی شما فرد بدحجاب دیده ایم، خودتان را معرفی کنید؟!

راه رفتن مسؤولان روی اعصاب مردم: از گرانی کالا تا پیامک بدحجابی
مگر مسؤولان ما نمی دانند هدف اصلی تحریم ها این است که مردم به ستوه آیند و شورش کنند و از داخل همه چیز را به هم بریزند؟!
مگر نمی دانند که در این طرح، به اعضای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) -که اکنون در آلبانی مستقرند- مأموریت داده شده است بر بستر نارضایتی ها سوار شوند و جرقه شورش را بزنند و حتی به کشته سازی روی بیاورند؟!
مگر نمی دانند که طرح براندازی از داخل به حدی جدی است که حتی مراکزی در کشورهای همسایه برای هدایت ناآرامی های داخلی ایجاد شده و مترصد فرصت اند؟
و باز مگر نمی دانند که طبق نظرسنجی ها، میزان نارضایتی در جامعه به بالاترین میزان خود در سال های اخیر رسیده است؟!

اگر نمی دانند که وای به حال ایشان و وای به حال ایران؛ اما اگر می دانند چرا این قدر روی اعصاب و روان مردم راه می روند؟!

اگر نمی توانند به هر دلیلی اعم از تحریم ها و محدودیت ها و ناتوانی ها، اوضاع اقتصادی را سر و سامان دهند لااقل در حوزه اجتماعی آزادی های بیشتری برای مردم قائل شوند. نمی شود که مردم شاهد روابط بین المللی مخدوش کشورشان باشند، در سیاست داخلی هر روز دعواها و ناکارآمدی ها را نظاره کنند، در اقتصاد روز به روز دچار مشکلات شدیدتری شوند، در عرصه اجتماعی و فرهنگی هم محدودیت های بیشتری تجربه کنند و در نهایت حال شان هم خوب باشد و همه چیز وفق مراد پیش برود!

هشدار! که ادامه این روند، بازی در زمین دشمنی است که می خواهد در داخل ایران بحران و شورش به پا کند.
تنها پادزهر این وضعیت گره خورده، ایجاد “گشایش” در جامعه و سیاست داخلی و خارجی است: باید آزادی های اجتماعی بیشتری را به رسمیت شناخت و از تحمیل سبک خاصی از زندگی بر یک جامعه متکثر ۸۰ میلیونی دست برداشت، باید به همه نیروهای سیاسی اجازه فعالیت و مشارکت واقعی داد، باید مداخله حکومت در اقتصاد به حداقل ترین سطح ممکن برسد، باید تدبیر بیشتری با جهان تعامل کرد تا توطئه کسانی که می خواهند ایران را به بحران داخلی یا جنگ خارجی بکشند، خنثی شود. در غیر این صورت، بازی به همان شکل پیش می رود که در واشنگتن و تل آویو و ریاض طراحی شده است.

وضعیت کنونی، حق ایران و ایرانی ها نیست. این سرزمین و مردمانش، توانمندی های زیادی دارند که زیر غبار ناکارآمدی ها و شعارزدگی ها پنهان مانده است و دارد از بین می رود. حتماً می توان با تصمیمات درست، راهبردی و شجاعانه اوضاع را بسیار بهتر کرد و ایران را به مدار رشد و توسعه بازگرداند. این حق مسلم ماست.
مگر مسؤولان ما نمی دانند هدف اصلی تحریم ها این است که مردم به ستوه آیند و شورش کنند و از داخل همه چیز را به هم بریزند؟!

عصر ایران – از ابتدای سال گذشته قیمت ها رشد نجومی خود را آغاز کرده و هنوز آرام نگرفته اند. در این یک سال و اندی، مردم ایران تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی و روانی قرار گرفته اند.

به همان اندازه که در دولت اول روحانی، وضعیت اقتصادی با ثبات بود و مردم به آینده امیدوار بودند، اکنون با بی ثباتی افسارگسیخته اقتصادی و ترس از آینده مواجه هستیم. قیمت ها طوری شده اند که واقعاً در باور نمی گنجند، گو این که همه چیز یک کابوس وحشتناک است و با بیدار شدن از خواب، به پایان خواهد رسید ولی همه می دانیم که این کابوس تعبیر شده است و همه چیز واقعیت دارد!

این در حالی است که درآمد مردم افزایش نیافته است و کوچکترین نسبتی بین دخل و خرج وجود ندارد. وضعیت حاضر باعث فقیر تر شدن مردم شده است اما فاجعه زمانی رخ می دهد که کارخانه ها و کارگاه های بیشتری تعطیل شوند یا ناچار به کاهش نیروی کار خود بپردازند کما این که با افزایش حداقل دستمزد و حق بیمه سهم کارفرما، از هم اکنون خبرهایی از حذف بیمه ها یا اخراج نیروها به گوش می رسد.
این وضعیت به نوبه خود بر تعداد بیکاران خواهد افزود و فقر و شکاف طبقاتی را تشدید خواهد کرد.

در چنین حال و روزی، وجهه همت حکومتگران باید کاستن از رنج و فشار مردم باشد نه این که هر روز با تصمیمات نابهنگام خود بر نگرانی ها و ناامیدی ها بیفزایند و زمینه را بحران فراهم کنند.

مثلاً همین تصمیم به افزایش قیمت بنزین را در نظر بگیرید. درست است که از منظر اقتصادی، بنزین هزار تومانی به صرفه نیست و باز درست است که یارانه بنزین را دارندگان خودرو و نه ههمه مردم دریافت می کنند اما آیا در شرایطی که کارد گرانی ها از گوشت گذشته و به استخوان رسیده، وقت و شرایط مناسبی برای افزودن بر بهای بنزین است؟ آیا باید بعد از درز خبر گران شدن بنزین و هجوم مردم به پمپ بنزین ها، مسؤولان یادشان بیفتد که دارند بحران سازی می کنند و همه چیز را تکذیب کنند؟!

آیا در وضعیت امروز جامعه که مردم در هاله ای از سردرگمی نسبت به آینده زندگی می کنند، باید به هزاران نفر پیامک فرستاد که در خودروی شما فرد بدحجاب دیده ایم، خودتان را معرفی کنید؟!

راه رفتن مسؤولان روی اعصاب مردم: از گرانی کالا تا پیامک بدحجابی
مگر مسؤولان ما نمی دانند هدف اصلی تحریم ها این است که مردم به ستوه آیند و شورش کنند و از داخل همه چیز را به هم بریزند؟!
مگر نمی دانند که در این طرح، به اعضای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) -که اکنون در آلبانی مستقرند- مأموریت داده شده است بر بستر نارضایتی ها سوار شوند و جرقه شورش را بزنند و حتی به کشته سازی روی بیاورند؟!
مگر نمی دانند که طرح براندازی از داخل به حدی جدی است که حتی مراکزی در کشورهای همسایه برای هدایت ناآرامی های داخلی ایجاد شده و مترصد فرصت اند؟
و باز مگر نمی دانند که طبق نظرسنجی ها، میزان نارضایتی در جامعه به بالاترین میزان خود در سال های اخیر رسیده است؟!

اگر نمی دانند که وای به حال ایشان و وای به حال ایران؛ اما اگر می دانند چرا این قدر روی اعصاب و روان مردم راه می روند؟!

اگر نمی توانند به هر دلیلی اعم از تحریم ها و محدودیت ها و ناتوانی ها، اوضاع اقتصادی را سر و سامان دهند لااقل در حوزه اجتماعی آزادی های بیشتری برای مردم قائل شوند. نمی شود که مردم شاهد روابط بین المللی مخدوش کشورشان باشند، در سیاست داخلی هر روز دعواها و ناکارآمدی ها را نظاره کنند، در اقتصاد روز به روز دچار مشکلات شدیدتری شوند، در عرصه اجتماعی و فرهنگی هم محدودیت های بیشتری تجربه کنند و در نهایت حال شان هم خوب باشد و همه چیز وفق مراد پیش برود!

هشدار! که ادامه این روند، بازی در زمین دشمنی است که می خواهد در داخل ایران بحران و شورش به پا کند.
تنها پادزهر این وضعیت گره خورده، ایجاد “گشایش” در جامعه و سیاست داخلی و خارجی است: باید آزادی های اجتماعی بیشتری را به رسمیت شناخت و از تحمیل سبک خاصی از زندگی بر یک جامعه متکثر ۸۰ میلیونی دست برداشت، باید به همه نیروهای سیاسی اجازه فعالیت و مشارکت واقعی داد، باید مداخله حکومت در اقتصاد به حداقل ترین سطح ممکن برسد، باید تدبیر بیشتری با جهان تعامل کرد تا توطئه کسانی که می خواهند ایران را به بحران داخلی یا جنگ خارجی بکشند، خنثی شود. در غیر این صورت، بازی به همان شکل پیش می رود که در واشنگتن و تل آویو و ریاض طراحی شده است.

وضعیت کنونی، حق ایران و ایرانی ها نیست. این سرزمین و مردمانش، توانمندی های زیادی دارند که زیر غبار ناکارآمدی ها و شعارزدگی ها پنهان مانده است و دارد از بین می رود. حتماً می توان با تصمیمات درست، راهبردی و شجاعانه اوضاع را بسیار بهتر کرد و ایران را به مدار رشد و توسعه بازگرداند. این حق مسلم ماست.
مگر مسؤولان ما نمی دانند هدف اصلی تحریم ها این است که مردم به ستوه آیند و شورش کنند و از داخل همه چیز را به هم بریزند؟!

عصر ایران – از ابتدای سال گذشته قیمت ها رشد نجومی خود را آغاز کرده و هنوز آرام نگرفته اند. در این یک سال و اندی، مردم ایران تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی و روانی قرار گرفته اند.

به همان اندازه که در دولت اول روحانی، وضعیت اقتصادی با ثبات بود و مردم به آینده امیدوار بودند، اکنون با بی ثباتی افسارگسیخته اقتصادی و ترس از آینده مواجه هستیم. قیمت ها طوری شده اند که واقعاً در باور نمی گنجند، گو این که همه چیز یک کابوس وحشتناک است و با بیدار شدن از خواب، به پایان خواهد رسید ولی همه می دانیم که این کابوس تعبیر شده است و همه چیز واقعیت دارد!

این در حالی است که درآمد مردم افزایش نیافته است و کوچکترین نسبتی بین دخل و خرج وجود ندارد. وضعیت حاضر باعث فقیر تر شدن مردم شده است اما فاجعه زمانی رخ می دهد که کارخانه ها و کارگاه های بیشتری تعطیل شوند یا ناچار به کاهش نیروی کار خود بپردازند کما این که با افزایش حداقل دستمزد و حق بیمه سهم کارفرما، از هم اکنون خبرهایی از حذف بیمه ها یا اخراج نیروها به گوش می رسد.
این وضعیت به نوبه خود بر تعداد بیکاران خواهد افزود و فقر و شکاف طبقاتی را تشدید خواهد کرد.

در چنین حال و روزی، وجهه همت حکومتگران باید کاستن از رنج و فشار مردم باشد نه این که هر روز با تصمیمات نابهنگام خود بر نگرانی ها و ناامیدی ها بیفزایند و زمینه را بحران فراهم کنند.

مثلاً همین تصمیم به افزایش قیمت بنزین را در نظر بگیرید. درست است که از منظر اقتصادی، بنزین هزار تومانی به صرفه نیست و باز درست است که یارانه بنزین را دارندگان خودرو و نه ههمه مردم دریافت می کنند اما آیا در شرایطی که کارد گرانی ها از گوشت گذشته و به استخوان رسیده، وقت و شرایط مناسبی برای افزودن بر بهای بنزین است؟ آیا باید بعد از درز خبر گران شدن بنزین و هجوم مردم به پمپ بنزین ها، مسؤولان یادشان بیفتد که دارند بحران سازی می کنند و همه چیز را تکذیب کنند؟!

آیا در وضعیت امروز جامعه که مردم در هاله ای از سردرگمی نسبت به آینده زندگی می کنند، باید به هزاران نفر پیامک فرستاد که در خودروی شما فرد بدحجاب دیده ایم، خودتان را معرفی کنید؟!

راه رفتن مسؤولان روی اعصاب مردم: از گرانی کالا تا پیامک بدحجابی
مگر مسؤولان ما نمی دانند هدف اصلی تحریم ها این است که مردم به ستوه آیند و شورش کنند و از داخل همه چیز را به هم بریزند؟!
مگر نمی دانند که در این طرح، به اعضای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) -که اکنون در آلبانی مستقرند- مأموریت داده شده است بر بستر نارضایتی ها سوار شوند و جرقه شورش را بزنند و حتی به کشته سازی روی بیاورند؟!
مگر نمی دانند که طرح براندازی از داخل به حدی جدی است که حتی مراکزی در کشورهای همسایه برای هدایت ناآرامی های داخلی ایجاد شده و مترصد فرصت اند؟
و باز مگر نمی دانند که طبق نظرسنجی ها، میزان نارضایتی در جامعه به بالاترین میزان خود در سال های اخیر رسیده است؟!

اگر نمی دانند که وای به حال ایشان و وای به حال ایران؛ اما اگر می دانند چرا این قدر روی اعصاب و روان مردم راه می روند؟!

اگر نمی توانند به هر دلیلی اعم از تحریم ها و محدودیت ها و ناتوانی ها، اوضاع اقتصادی را سر و سامان دهند لااقل در حوزه اجتماعی آزادی های بیشتری برای مردم قائل شوند. نمی شود که مردم شاهد روابط بین المللی مخدوش کشورشان باشند، در سیاست داخلی هر روز دعواها و ناکارآمدی ها را نظاره کنند، در اقتصاد روز به روز دچار مشکلات شدیدتری شوند، در عرصه اجتماعی و فرهنگی هم محدودیت های بیشتری تجربه کنند و در نهایت حال شان هم خوب باشد و همه چیز وفق مراد پیش برود!

هشدار! که ادامه این روند، بازی در زمین دشمنی است که می خواهد در داخل ایران بحران و شورش به پا کند.
تنها پادزهر این وضعیت گره خورده، ایجاد “گشایش” در جامعه و سیاست داخلی و خارجی است: باید آزادی های اجتماعی بیشتری را به رسمیت شناخت و از تحمیل سبک خاصی از زندگی بر یک جامعه متکثر ۸۰ میلیونی دست برداشت، باید به همه نیروهای سیاسی اجازه فعالیت و مشارکت واقعی داد، باید مداخله حکومت در اقتصاد به حداقل ترین سطح ممکن برسد، باید تدبیر بیشتری با جهان تعامل کرد تا توطئه کسانی که می خواهند ایران را به بحران داخلی یا جنگ خارجی بکشند، خنثی شود. در غیر این صورت، بازی به همان شکل پیش می رود که در واشنگتن و تل آویو و ریاض طراحی شده است.

وضعیت کنونی، حق ایران و ایرانی ها نیست. این سرزمین و مردمانش، توانمندی های زیادی دارند که زیر غبار ناکارآمدی ها و شعارزدگی ها پنهان مانده است و دارد از بین می رود. حتماً می توان با تصمیمات درست، راهبردی و شجاعانه اوضاع را بسیار بهتر کرد و ایران را به مدار رشد و توسعه بازگرداند. این حق مسلم ماست.