سفر ناگهانی وزیر خارجهٔ انگلیس به تهران و همزمانی آن با تشکیل اجلاس وزیران خارجهٔ اتحادیهٔ اروپا به درخواست دانمارک که در آن اعلام تحریمهای جدیدی از سوی کشورهای اروپایی علیه رژیم مورد بحث و تصمیمگیری قرار گرفته، توجه ناظران سیاسی را به خود جلب کرده است.
وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا روز دوشنبه ۲۸آبان در بروکسل گردهم آمدند و توافق کردند شهروندان ایرانیای را که در برنامهریزی برای انجام ترور در دانمارک و فرانسه نقش داشتهاند، مورد تحریم اقتصادی قرار دهند.
پرسشهایی درباره رابطه رژیم با اروپا
آیا این همزمانی تصادفی است یا حسابشده؟
سازوکار اروپایی و بهطور کلیتر، رابطه رژیم با اروپا در حال حاضر در چه وضعیتی است؟
حاصل این وضعیت تاکنون چه بوده و چه مسیری را طی میکند؟
اخبار منتشره نشانگر تنگناهای رژیم در رابطه با اروپاست. اما سفر وزیر خارجه انگلیس به تهران، سمت دیگری را نشان میدهد. جریان چیست؟
چوب زیربغل انگلیسی!
در اینکه سفر وزیر خارجه انگلستان به ایران در این شرایط، یک امتیاز به رژیم است هیچ شکی نیست.
اما، باید دید چرا انگلستان دست به چنین کاری زد؟
علت نیاز خود انگلیس است. بهویژه در شرایطی که دولت این کشور با بحران برگزیت با آن دست به گریبان است. بحرانی که سایهاش را روی کابینه ترزا می هم انداخته و برخی از وزرا استعفا هم دادهاند.
هر پوئنی در چنین شرایطی، برای دولت انگلیس یک دستاورد بینالمللی خیلی مهم محسوب میگردد. برای همین تلاش میکنند با این سفر، نازنین زاغری(یک شهروند انگلیسی ایرانیتبار) را که رژیم او را به گروگان گرفته آزاد کنند.
اما از آن طرف، همین سفر بههرحال در بعد دیپلماتیک میتواند یک امتیاز هم برای رژیم باشد، اما رویهم افتادن خبرهایی که در ابتدای این نوشته مورد اشاره قرار گرفتند، میتوانند این سفر را تبدیل به ضربه به نظام کند. آن هم نه یک ضربه بلکه ۲ضربه!
چگونه؟
سفر دیپلماتیک با پیآمد ۲ضربه به رژیم
اول: وزیر خارجه انگلیس پیش از سفر توی سر رژیم زده و گفته بود در رابطه با حقوقبشر و دخالتهای منطقهای با مقامات رژیم صحبت خواهد کرد.
دوم: همین موضوع، باعث یک جنگ جدید باندی درون نظام شده و باز هم رژیم را که هنوز از جنگ و کشمکش بر سر حرفهای ظریف در رابطه با پولشویی خارج نشده، وارد جنگ دیگری میکند.
واکنشهای رژیم
واکنشهای رژیم بعد از پایان سفر جرمی هانت به تهران هم، گویای همین سرخوردگی است. برای نمونه، خبرگزاری مهر در مطلبی با عنوان «گندهگویی وزیر خارجه انگلیس در تهران»، به انزوای شدید جهانی رژیم اشاره کرده و میگوید:
«نکتهای که نباید از آن غافل شد این است که هانت در سفر به ریاض، عربستان را شریک استراتژیک انگلیس خوانده، (اما) در سفر به تهران، ایران را تهدید به وقوع جنگ جهانی در خاورمیانه کرده است»!
همزمان عراقچی هم گفت «اروپا از ثبت سازوکار مالی ناتوان است». از این حرف چه نتیجهیی باید گرفت؟
جواب را روزنامه وطن امروز داده، آنجا که اظهارات عراقچی را «دومین شکست فاحش مسئولان سیاست خارجی دولتهای یازدهم و دوازدهم» ارزیابی کرد!
یا جهان صنعت که نوشت: «امیدهای واهی ایران به اروپا»!
همچنین جایی که فرهیختگان نوشت: «بنبست ایده اروپا»!
اما این ضمناً موجب شده که شکافی در خود وزارتخارجهٔ رژیم و در باند روحانی بهوجود آمده و بارز شود، هنگامی که این مطلب منتشر میگردد که همزمان با ابراز ناامیدی عراقچی معاون وزارتخارجه، سخنگوی این وزارتخانه بهرام قاسمی نسبت به رابطه با اروپا ابراز امیدواری میکند!
علت این است که: برای رژیم، تکیه روی اروپا که بهقول علی خرم «تنها طرفی است که میتوان روی آن حساب کرد، چون گزینههای زیادی نداریم»، تنها یک سراب است.
گزینهای در قامت یک سراب!
این هم یک بنبست است. چرا؟ چون بهقول علی خرم رژیم گزینههای دیگری ندارد. بهرام قاسمی، سخنگوی وزارتخارجه رژیم هم میگوید «هنوز به مذاکره با اروپا امیدواریم» اما در عمل؟
اروپا در رابطه با سازوکارش هیچ مادهای نداشته و هیچکدام از کشورهای اروپایی هم حاضر نشدند دفتر این سازوکار را در کشور خودشان دایر کنند.
وزیر خارجه انگلیس هم که با نقطهآغاز مشکلات درونی کابینه خودشان به تهران رفته، روی حقوقبشر و دخالت منطقهای رژیم تأکید میکند.
درک دیرهنگام «بیمعجز بودن» امامزاده اروپا
سؤالی که اینجا پیش میآید این است که، مگر آخوندها تازه فهمیدهاند که از اروپا آبی برای نظام گرم نمیشود؟
مگر خود خامنهای بارها هشدار نداد که به اروپا دل نبندید؟ تازه خودش گفت من به اروپا خوشبین نیستم. در عمل هم همانطور که عراقچی میگوید، ۶ماه اروپا فرصت داشت کاری برای برجام بکند، اما هیچ کاری نکرده است.
با اینهمه اما این روزها شاهدیم که سران و کارگزاران رژیم مثل عراقچی، شمخانی و قاسمی با هم به صحنه آمدند و در رابطه با اروپا موضع میگیرند. پرسش تکراری این است که:
چرا الآن و چرا یکباره و با هم؟
باید گفت این یک طراحی رژیم است.
حیله آخوندی
صحنه را هر ناظری نگاه کند میبیند که:
اولا: الآن در اروپا از یک طرف شکافی هست بین انگلیس و اتحادیه اروپا بر سر برگزیت که این بحران هم اینک روی کابینه دولت انگلستان سرشکن شده است.
ثانیا: و از طرف دیگر، به درخواست دانمارک، اتحادیه اروپا هم جلسهیی گذاشته بود برای تحریم علیه رژیم بهخاطر طراحی تروریستی در پاریس و دانمارک. وزیر خارجه دانمارک درباره نتیجه این نشست اعلام کرده است: «استقبالی که از پیشنهاد تحریم رژیم ایران شد، فوق انتظار ما بود».
روشن است که رژیم مخصوصاً زمان دعوت از جرمی هانت را درست روز جلسه اتحادیه اروپا انداخت. همزمان کارگزاران رژیم که فوقا اسم برده شدند، به صحنه آمده و شروع کردند به تهدید که اگر اروپا فکری برای برجام نکند و آن را نقض کند، ما از برجام خارج خواهیم شد و...
یعنی چون رژیم میداند جلسه اتحادیه اروپا بهخاطر اعمال تحریم علیه رژیم است، میخواهد از شکاف اتحادیه اروپا(برگزیت) استفاده کند و با این تهدیدها به آنها بگوید اگر بحث تروریسم، مقاومت ایران و تحریم را بکنید و فشار بیاورید، از برجام خارج خواهیم شد.
نتیجه این حیله چه شد؟
حاصل این طراحی چه شد؟
نتیجه این شد که رژیم(در زمینه برجام و تحریمها) دامنه بنبست خودش را به اتحادیه اروپا بسط داد. چگونه؟
اتحادیه اروپا تصمیم به تحریم گرفت. وزیر خارجه دانمارک هم تأکید کرد همراهی اروپا بیش از حد انتظار ما بود.
اما از طرفی کارشناسان هم تأکید کردند همین اروپایی که در پی نجات برجام و دور زدن تحریمهای آمریکاست، مجبور شد خودش هم وارد تونل تحریم رژیم شود!
یکی از رسانهها این وضعیت را اینگونه تصویر کرد: «در حالیکه وزرای خارجه اتحادیه اروپا مشغول رایزنی برای نجات برجام هستند، پروندههای ترور علیه ایران دردسرساز شدهاند»!
این وضعیت هم نشان میدهد برجام و نجات آن، تا کجا در بنبست است.
از یک طرف رژیم بهشدت به آن محتاج است، اروپا هم برای منافع خودش میخواهد با طناب نجات، مانع از سقوط نهایی برجام به پرتگاه نابودی گردد، اما از طرفی رژیم بهخاطر ماهیت تروریستیاش و خطر جدی که از طرف مقاومت ایران حس میکند، مجبور است دست به توطئههای تروریستی بزند.