سخن روز
اوضاع جامعه انفجاری است و شرایط اقتصادی روزبهروز وخیمتر میشود.
بهرغم ادعاهای مسخرهٔ روحانی که گویا تحریمها هیچ تأثیری بر رژیم نداشته و حتی فرصتهایی را هم برای آن فراهم میکند، اما اکنون در سرفصل ارائهٔ بودجهٔ سال آینده به مجلس ارتجاع، هم مقامات دولت و هم مجلس و دستگاه تبلیغاتی رژیم پیدرپی از شرایط تحریمی بودجه میگویند و وعدهٔ وارد آوردن فشار باز هم بیشتر بر مردم را میدهند.
این در شرایطی است که به گفتهٔ اسحاق جهانگیری، معاوناول روحانی، جامعه همچون اتاق پر از گاز منتظر یک جرقه است تا همه چیز را به آتش بکشد.
چشمانداز بودجه آینده!؟
نکاتی که این روزها رسانههای رژیم از وضعیت اقتصادی و اجتماعی بیان میکنند و آنچه که مردم ایران در روزهای اخیر در اهواز و هفتتپه و در سراسر کشور شاهدش هستند، شرایط بسیار سختی را ترسیم میکند. در حالی که روحانی در همهٔ سخنرانیهای روزهای اخیر با اطمینان صحبت از این کرده که مسائل دارد بهخوبی حل میشود؛ آیا واقعاً در همین بودجهٔ سال ۹۸ که اکنون صحبتش هست، چنین فضایی دیده میشود؟ آیا این بودجه متضمن راهحلی هست؟
رژیم البته در این مورد توضیحی نداده است که دقیقاً میخواهد چهکار کند، اما از این رژیم علیالقاعده چه انتظاری هست؟
راهکارهای کارشناسی یا پنبهدانههای آخوندی؟
سهشنبهشب ۶آذر ۹۷ تلویزیون رژیم در ادامهٔ خبری که پخش کرد، نکات جمعی از اعضای مجلس آخوندی را نمایش داد که از جمله میگفتند: «به جای نفت خام فرآوردههای نفتی را میفروشیم، صادرات سایر کانها و معادن را افزایش میدهیم، درآمد توریسم و گردشگری را افزایش میدهیم، مالیاتها را افزایش میدهیم و جلوی فرار مالیاتی را میگیریم،
صرفهجویی میکنیم و از تعداد سمینارها و نمایشگاههای بیخاصیت کم میکنیم» و امثالهم...
اما اینها بیشتر بیان آرزوهاست تا طرح و نقشهٔ واقعی، بنابراین واقعی نیست، اگر بخواهند واقعیت را بگویند چهرهٔ کریه واقعیت خیلی وحشتناک است.
واقعیت صحنه اقتصادی امروز
گزارش بانک مرکزی رژیم نشان میدهد که کسری بودجه حکومت آخوندی در نیمه اول سال جاری نسبت به مدت مشابه سال قبل با افزایش بیسابقه ۱۰۵درصدی مواجه است.
خبرگزاری حکومتی مهر نوشت: «گزارشهای بانک مرکزی از آمار اقتصادی نیمه نخست سال جاری که هنوز تحریم نفتی آمریکا بهصورت کامل اجرا نشده بود، نشان میدهد با وجود تحقق بالاتر از پیشبینی درآمدهای صدور نفت و فرآوردههای نفتی، کسری تراز عملیاتی و سرمایهای دولت در این مدت به بیش از ۳۷هزار میلیارد تومان رسیده است.
این منبع افزود: کاهش سایر درآمدهای دولت از جمله درآمدهای مالیاتی موجب بروز این کسری بودجه شده است. از اینرو این مسأله که سال آینده وضعیت نسبت به سال جاری بهتر خواهد شد دور از واقعیت است.
در نمونه دیگر از وضعیت دهشتناک اقتصادی رژیم، روزنامهٔ جهان صنعت سهشنبه ۶آذر ۹۷ نوشته است: «موضوعی که مهم بهنظر میرسد، بلایی است که افزایشهای اتفاق افتاده در نرخ ارز توانسته بر شاخص بهای تولیدکننده وارد آورد. بر این اساس افزایش ۱/۸۲درصدی تورم نقطهبهنقطه بهای تولیدکننده صنعتی میتواند با اثرگذاری بر دیگر بخشهای اقتصادی و کالاهای تولید داخل، به تورمهای لجامگسیختهای منجر شود که احتمال شکلگیری ابرتورم در اقتصاد را نیز تقویت میکند.
از آنجا که روند ۱۰ماهه افزایش هزینه سبد خوراکی خانوار کارگری نشان میدهد که فاصله مجموع دستمزد و مزایا تا هزینه ماهانه معیشت خانوار به ۵/۳میلیون تومان رسیده است، بهنظر میرسد امروز خط فقر اقتصادی در سطح متوسط ۳میلیون تومان قرار دارد. از سویی گزارش رسمی مرکز آمار ایران حاکی از آن است که تورم نقطهای اقلام خوراکی و آشامیدنی در آبانماه امسال از ۴۰ تا ۹۹/۹درصد در نوسان بوده است».
بهبود معاش یا سقوط آن؟ کدامیک درست است؟
جنبههای منفی و مشکلاتی که در زمینهٔ اقتصادی وجود دارد روشن است، ولی یک واقعیت دیگر هم که وجود دارد این است که این روزها دلار که خودش یک شاخص مهم محسوب میگردد، این است که این روزها روند نزولی دارد. روحانی هم گفته که تورم آبانماه یکسوم ماههای گذشته بوده؛ این تناقض را چگونه میتوان حل کرد؟
نوسان مصنوعی نرخ ارز
در مورد بازی دولت با نرخ ارز قبلاً خیلی صحبت شده و باندهای خود رژیم و حتی کارشناسان همسو با دولت روحانی دست دولت را در این زمینه رو کردهاند که به چه مکانیسمی و با چه هدفی دولت نرخ ارز را با ترفندهایی تا نزدیک ۲۰هزار تومن بالا برد تا بتواند در شروع تحریمها آن را با ترفندهای معکوس پایین بیاورد و مدعی پیروزی شود. بنابراین نرخ ارز در حال حاضر تابع قانونمندیهای اقتصادی نیست. تابع ترفندهای سیاسی و تبلیغاتی رژیم است.
ضمن اینکه پایین آمدن نرخ ارز هیچ تاثیری در کاهش قیمت سایر کالاها نداشته و در برنامهٔ سهشنبهشب ۶آذر تلویزیون رژیم هم مردم گفتند که قیمت دلار پایین میآید اما قیمت اجناس بالا میرود. و «هر کی هر کی» است!
واقعیت نرخ تورم
حرف روحانی در مورد کاهش نرخ تورم هم آنقدر مسخره است که توسط باند خودش هم مورد اعتراض قرار گرفته است. چرا که «دادههای» مرکز آمار حاکی از این است که نرخ تورم در آبان ۳۴.۹درصد یا تقریباً ۳۵درصد بوده و یکسوم شدن آن به این معنی است که نرخ تورم در ماههای قبل ۱۰۵درصد بوده است. روشن است که اینها فریبکاری است، آن هم از نوع بسیار نازل و مبتذل آن.
سرکوب، راهکار اقتصادی؟! چقدر واقعی و چقدر عملی است؟
اگر چنان که گفته میشود: «رژیم راهحل اقتصادی ندارد» آیا معنیاش این است که تنها راهحلش سرکوب است؟ آیا با سرکوب میتواند اوضاع را مهار کند؟
پاسخ این پرسش را در وهلهٔ اول باید از مشاهدات میدانی و از آنچه در شهرهای کشور جریان دارد، گرفت.
و آن اینکه: اکنون که تقریباً بیستوپنجمین روز اعتصاب و تظاهرات کارگران هفتتپه و بیستمین روز اعتصاب کارگران فولاد اهواز است، آیا رژیم توانسته جلوی آن را بگیرد یا این حرکتها روزبهروز گستردهتر و نیرومندتر شدهاند؟
سهشنبه ۶آذر ۹۷ سرکردهٔ نیروی انتظامی شوش گفته بود که فردا نمیگذاریم تظاهرات بشود و جلوی آن را میگیریم، اما مگر توانست؟
چرا نمیتواند؟ چون سرکوب، پاشیدن نفت روی آتش است و رژیم بهتر از هر کسی میداند که سرکوب نتیجهای مثل کازرون و شعلهورتر شدن قیام را بهبار میآورد با این تفاوت که اهواز کلانشهر است و کیفاً با کازرون تفاوت دارد.
همین پاسخ را از مشاهدهٔ رسانههای رژیم هم میتوان دریافت. روزنامهٔ جهان صنعت روز چهارشنبه ۷آذر ۹۷ نوشته است:
« اقعیت این است که در کنار همه مسائل داخلی و خارجی سیاستورزی و سیاستمداری و دعواها و تسویهحسابهای داخلی و خارجی، اوضاع معیشت مردم غیر از درصدی خاص، بد است، خراب است، گرانی میخواهد سفره مردم را برچیند و در اینجاست که باید از شعار بهعمل رسید، چرا که آمارهای داخلی از شرایط زندگی مردم هم دست رد به سینه شعار و وعده زدهاند. سفره مردم واقعیتی است که شناخت آن نیاز به رمل و اسطرلاب ندارد، کافی است مسئولان سری به کوچه و خیابان و بازار و سوپرمارکت و بقالی بزنند تا دریابند شکایت، اعتراض و ناامیدی مردم نسبت به شرایط معیشتی و فردایی که در راه است، اصلاً ربطی به معاند بودن ندارد».