خبرگزاری یونایتدپرس ۶/۹/۹۷ : « بقلم استروان استیونسون(هماهنگ کننده کمپین تغییررژیم ایران و در موضع پارلمانتر اروپا از اسکاتلند از 1999تا2014 و مدیرهیات پارلمانی روابط با عراق از 2009 تا 2014 و رییس گروه ایران آزاد از 2004 تا 2014. او همچنینیک استاد بین المللی در رشته خاورمیانه و رییس انجمن اروپای آزادی عراق می باشد)
در سال 2013 با اولین پرواز، مخالفان ایرانی وارد پایتخت آلبانی شدند و از جهنمی که در کمپ اشرف و کمپ لیبرتی در داخلعراقتحمل کرده بودند خارج شدند.آلبانی شاید کشوری کوچک باشد اما مردمش دلهای بزرگی دارند. آنها که سالها ستم کمونیستها را کشیده اند، دولت شان در تصمیم اش برای ارائه یک مکان امن به مجاهدین خلق ایران (پی.ام.او.آی یا ام.ئی.کی)متحد بود.
مدت کمی بعد، 3000نفر از اعضای ام.ئی.کی که زنده مانده بودند بطور امنی در اماکن ویژه که کمیسیون عالی سازمان ملل برای پناهجویان در تیرانا داده بود مستقر شدند.
آخوندهای ایران از اینکه تلاش هایشان برای از بین بردن ام.ئی.کی اپوزیسیون اصلی دموکراتیک علیه رژیم استبدادی شانخنثی شده بود به خشم آمدند. آنها نمی توانستند بگذارند این مخالفان که برای میلیونها ایرانی ستمدیده، یک آینده آزادی و عدالت را بشارت می دهند، یک اشرف جدید و یک مرکز اپوزیسیون علیه رژیم استبدادی شان را بنا کنند.
یک کارزار بدنام سازی علیه ام.ئی.کی شروع شد. آخوندها برای اینکار توجهاتشان را روی عناصر رسانه یی غرب متمرکز کردند و دستور کار ضدترامپ آنها را دستکاری کرده تا یک کارزار بدنام سازی علیه ام.ئی.کی را پیش ببرند.
رژیم ایران حتی به اقدامات تروریستی متوسل شد و یکی از دیپلوماتهایش را از سفارت ایران در اتریش بکار گرفت تا در ماه ژوئن در پاریس یک توطئه بمبگذاری علیه یک گردهمایی پر جمعیت ام.ئی.کی را به اجرا درآورد و اخیرا هم یک عامل خود را که به سفیر ایران در نروژ نزدیک بود برای ترور یک شخصیت اپوزیسیون در دانمارک فرستاده بود. هر دوی این باصطلاح دیپلوماتها دستگیر شده اند و بخاطر ترور با محاکمه در دادگاه مواجه هستند.مسعود خدابنده و همسرش ان سینگلتون دو جاسوس شناخته شده وزارت اطلاعات و امنیتایران(ام.او.آی.اس) هستند که در کتابخانه کنگره آمریکا و در گزارش پنتاگون ثبت هستند به تیرانا آمدند.
این زوج که تعلیم دیده عوامل اطلاعات ایران هستند در بیرون دروازه کمپ اشرف و کمپ لیبرتی در عراق قبل از حملات مرگبار به این کمپها صورت گیرند دیده شده بودند. طی این حملات مرگبار 168نفر کشته و بیش از 1700نفر مردان و زنان مجروح شدند.
حالا همین ها در حال پلکیدن در اطراف مجتمع جدید هستند که توسط اشرفی ها در نزدیکی شهر مانیز(Manez ) در استان دورس در آلبانیساخته می شود. مطمئنا در زمان خودش برخی خبرنگاران غربی گول خوردنی همهمراهشان بودند.
پناهندگان ام.ئی.کی هنگامی که بودجه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در سپتامبر 2017 به پایان رسیده بود مجبور به ترک محل اقامت خود در تیرانا شدند، آنها بعضی از زمین های کشاورزی را در نزدیکی مانز خریداری کرده و شروع به ساختن سریع اماکن استقراری کردند.آنها بیش از 600 نفر ار مردم آلبانیایی محلی را استخدام و آنها را برای مهارت های ساخت و ساز آموزش دادند و به سرعت به یک بخش قابل اعتماد و احترام از جامعه آلبانیایی تبدیل شدند. محل اقامت جدید اشرف3نامگذاری شد و برای امنیت و جلوگیری از اقدامات تروریستی، سیاج کشی و در درب اصلی ماموران حفاظتی قرار داده شدند.در عین حال، مردان و زنان مجاهدین خلق می توانند آزادانه وارد و خارج شوند. صدها نفر از آنها روزانه در تردداتی برای خرید و تفریح این مجموعه را ترک می کنند.
بیش از 700 خانواده ایرانی برای دیدار بستگان خود به اشرف3 آمده اند این خانواده ها برای سالیان بدلیل بازداشت وحشیانه مجاهدین خلق در عراق از دیدن آنها منع شده بودند. روزنامه نگاران، سیاستمداران، وکلا و تجار بازدیدکنندگان روزانه از این محل هستند.
من همین اخیرا از یک سفر 3 روزه به اشرف3 بازگشته ام، در این سفر یک هیئت بلندپایه از نمایندگان پارلمان اروپا از بروکسل متشکل از 2 عضو کمیته روابط خارجی پارلمان و معاون کمیته امنیت و دفاع مرا همراهی میکردند، این سفر در هفتهئی انجام شد که 150 نفر از نمایندگان پارلمان اروپا از تمام جناح ها و گروه های سیاسی با امضای طوماری خواستار محکوم کردن نقض حقوق بشر در ایران شدند.
آنچه که ما شاهدش بودیم، یک تحول قابل توجه بود. ما توانستیم آزادانه در اطراف کمپ تردد و با صدها پناهنده ایرانی صحبت کنیم.
در عرض فقط 12 ماه این رزمندگان آزادیخواه سخت کوش و پیگیر یک شهر کوچک با مغازه ها، درمانگاه ها، امکانات ورزشی، آشپزخانه ها، نانوایی ها، مجموعه های آسایشگاه و سالن های نشست و تجمع، دفاتر و استودیو ها را بنا کردهاند. گزارش کامل و جامعی از این بازدید به زودی منتشر خواهد شد.
اما وزارت اطلاعات ایران در پی ارائه تصویر متفاوتی است. وزارت اطلاعات اقدام به تشویق روزنامه نگاران ساده لوح برای نزدیک شدن مخفیانه به حصار اطراف اشرف3 و حتی به پرواز در آوردن پهپاد بر روی این مجموعه کرده است.وزارت اطلاعات ایران رسانه ها را با ادعاهایی مبنی بر اینکه اشرف3 یک زندان است که هیچکس نمی تواند بدون اجازه از رهبری سخت گیر آن را ترک کند و حتی آزادی های پایه یی وجود ندارد، تغذیه کرده است.
آنها، وزارت اطلاعات، مدعی هستند که جداشدگان ام.ئی.کی شکنجه و حتی کشته شده اند. این حرف چرند و پوچی میباشد.
آنها در یک داستان خدعه آمیز و فریبکارانه که بی وقفه تکرار میکنند مدعی هستند که سمیه محمدی یک زن جوان 38 ساله برغم خواستش در بازداشت نگه داشته میشود. پدر و مادر وی هر دو شهروند دوتابعیتی ایرانی / کانادایی هستند که در گذشته در بیرون کمپ اشرف در عراق دیده شده اند که همراه با خدابنده و سینگلتون و دیگر مزدوران وزارت اطلاعات از طریق بلندگوها، در حال تهدید و ارعاب و بدگویی [علیه ساکنان اشرف] بوده اند.همراه با هیات پارلمانترهای برجستهاروپا من با سمیه در دیدارم از اشرف3 ملاقات داشتم. او تنها بود و برخلاف آنچه پدرش مدعیست نفر به پایی نداشت که گویا همواره او را همراهی می کنند. او می گوید متاسفانه سالها قبل او از پدرش که دیگر عامل فعال وزارت اطلاعات ایران شده بوداعلام برائت کرده است.
وی به ما گفت پدرش که یک لوله کش در کانادا بوده اخیرا 4ماه در آلبانی بود و در هتل لوکس پلازا در تیرانا مستقر بود که روشن است هزینه اش را آخوندها پرداخته بودند.
او تایید کرد که در ورود به اشرف3 و خروج از آن آزاد است هر کجا بخواهد برود و همچنین می تواند برای همیشه اگر بخواهد آنجا را ترک کند.با اینحال سمیه گفت افتخار می کند که یک عضو متعهد ام.ئی.کی است که برخلاف پدرش زندگیش را وقف جستجوی آزادی برای مردمش در ایران کرده است.دروغها از این قبیل است که هرجا توسط ابلهان مفید در مطبوعات غرب گرفته می شوند که آخوندها را گستاخ می کند.یک مقاله مطول در یک روزنامه سراسری انگلستان تمامی این اهانت و دروغها که کلمه به کلمه اش سه هفته قبل در وبسایت زهراگین و مسموم خدابنده آمده بودرا تکرار کرد که بطور واضحی نشان دهنده منبع منفورش می باشد.
شرم آور است که اینگونه رسانه ها بنظر می رسد خوشحال و خرسندند که سرکوب جاری در ایران را نادیده می گیرند جایی که اعتصابات و اعتراضات انبوه حدود یکسال است که روزانه ادامه داشته اند.
در این میان کامیونداران اعتصاب کننده حکم اعدام می گیرند و کارگران نیشکر معترض به ضربات شلاق و حبس های طولانی محکوم می شوند.تاکنون بیش از 12هزار نفر به زندان افتاده اند و خیلی از آنها به قتل رسیده اند.
این برایم اندوه بزرگیست که امروزه خبرنگارانی هستند که این مقولات را نادیده می گیرند و حقیقت را نادیده می گیرند و ترجیح می دهند در عوض مردان و زنان که ازشغل و زندگی خانوادگی شانمی گذرند تا زندگیشان را وقف آرمان خاتمه ستم و استبداد در ایران نمایند.آخوندها می دانند که روزهایشان به شمارش افتاده است.
آنها باعث قیام سراسری در ایران را ام.ئی.کی می دانند و بنابراین جای تعجبی نیست که بر این چنین کارزار تندی از دروغپراکنی علیه آنهاسوار شده اند.اما کسی گول اینها را نمی خورد. زمانی که این دیکتاتوری شیطانی سرنگون شود تاریخ اسامی آن خبرنگاران که این بازی ناصادقانه را کردند را در باندرولی از شرم ثبت خواهد کرد